اسیدپاشی؛ خشونتی فجیع و نابخشودنی
بیهیچ گفتگویی همه ما بر این واقعیت اذعان داریم که ریشههای رفتارهای خشونتآمیزی همچون اسید پاشی را باید خشکاند و زمینهها و بسترهای ظهور و بروز آن را از میان راند.
معاون اجتماعی نیروی انتظامی در یادداشتی با اشاره به فجایع اسیدپاشی در اصفهان به بررسی چرایی، چگونگی و دلایل دست زدن عدهای به این عمل ددمنشانه پرداخت.
به گزارش ایلنا، در یادداشت سردار سعید منتظرالمهدی آمده است:
یک. یکی از وجوه تیره، تکدرآمیز و ناخواستنی منش ابنای بشر ” خشونت “ و ” پرخاشجویی“ است. این ویژگی هیجانی را می توان در تعداد پرشماری از آدمیان، صرفنظر از نژاد و ملیت و جنسیت آنان نشان کرد. لیکن، شماری از آدمها، به ویژه در دوره زمانی کنونی، با بهرهگیری از آموزههای دینی، اخلاقی، فلسفی و علمی بر این خصلت هیجانی، لگام زده اند و خردمندانه و هوشیارانه آن را به سوی مسیری سازنده و جامعهپسند رهنمون شده اند. به زبان و بیان روشن تر، گر چه ”انگیزه پرخاشجویی“ و ” هیجان عصبانیت “ در ذهن و روان اغلب آدمیان جای داده شده است، اما خوشبختانه تنها در شمار کمی از آنان به ” رفتار پرخاشگرانه “ تبدیل میشود و فرصت ظهور و بروز می نماید.
دو. پرخاشجویی به معنای آزار رساندن تعمدی و هوشیارانه به دیگران، و نیز رفتار پرخاشگرانه، به معنای جلوه نمایان و مشهود و قابل رویت ایجاد آسیب در دیگران، به اشکال مختلف فرصت ظهور و بروز مییابد. یکی ممکن است با بهرهگیری از واژگان تند و خشن(خشونت کلامی) به دیگران بتازد و روح و روان آنان را آزرده سازد، دیگری ممکن است با ایجاد مانع بر سر راه رشد و بالندگی دیگران(خشونت غیرمستقیم و انفعالی)، هیجان خشم خود را معطوف آنان نماید و سومی نیز ممکن است با یورش به جسم دیگران و ایجاد درد و جراحت در آن(خشونت جسمی یا فیزیکی) مبادرت به رفتار پرخاشگرانه نماید. هر یک از این سه نوع پرخاشجویی می تواند به دو شکل بروز نماید: هدفمند و کور(غیرهدفمند). در نوع اول، عامل پرخاش از پیش قربانی و طعمه خود را معین میسازد و با انگیزه و قصد و نیت قبلی او را آماج رفتار خشونت آمیز خود میسازد. اما، در نوع دوم، عامل پرخاش بی هدف و بی تامل هیجان رام نشده و وحشیانه خود را معطوف دیگران میسازد. یا به تعبیر دیگر، او تکانش ورزانه و به صورت " خصومت آمیز " هیجان خشم خود را روی دیگران " تخلیه " می نماید.
سه. پرخاشجویی فیزیکی(جسمانی) از حیثشدت و ضعف، نوع وسیله مورد استفاده برای پرخاشجویی، چگونگی واکنش، تعداد قربانیان و انگیزه و قصد درونی، به انواع مختلفی تقسیم میشود. به زعم و باور اندیشمندانی که مداقه روشمند در پرخاشگری را وجهه همت خویش ساختهاند، اسید پاشی، خواه از حیثدامنه تاثیر، یا ابزار مورد استفاده یا آماجها و یا انگیزه وقوع آن، " وحشیانهترین "، " سبعانه تر ین " و " غیر قابل بخشش " انواع پرخاشجوییها جای می گیرد. این نوع رفتار خشونت آمیز و توجیه ناپذیر در چند دهه اخیر هر از چند گاهی در یکی از کشورهای دنیا ظهور و بروز نموده است و تعدادی از افراد بی گناه را در کام مرگ فرو برده است و شمار بیشتری را مصدوم و مجروح و معلول ساخته است(وقوع حادثه متروی توکیو در ژاپن در سال ۱۹۹۵ که در آن ۱۲ نفر کشته و قریب ۱۰۰۰ نفر مجروح شدند، و در طی یکسال در انگلیس ۱۰۵ مورد اسیدپاشی رخ دداه است، اینها تنها نمونه ای از این حوادثچندش آور است.)
چهار. کشور ما نیز، همانند بسیاری از کشورهای دنیا، در برابر پدیده شوم و شنیع اسید پاشی مصون نبوده است؛ بگونه ای که در دو دهه اخیر جامعه ما نیز شاهد قربانی شدن معدودی از بانوان محترم بوده است. این گونه حوادثنیز در پایتخت فر هنگی جهان اسلام، یعنی شهر اصفهان، رخ داده است که در آن چهارتن از زنان بی گناه اصفهانی آماج پدیده ددمنشانه و شوم اسید پاشی قرار گرفته اند و جسم و روانشان متحمل جراحت و آسیب شده است. نیازی به گفتن نیست که اثرات روانی حاصل از وقوع پدیده شوم و بیرحمانه اسید پاشی در اصفهان در سطح آن چهار دختر و خانواده های محترمشان محدود نمانده است بلکه روح و روان تمامی اصفهانی ها و کل جامعه ایران را عمیقاَ آزرده است.
پنج. وقوع حادثه شنیع و دهشتناک اسیدپاشی در اصفهان به ویژه روان نیروی انتظامی را بیش از همگان آزرده است. چه، آنان خود را متولی نظم و امنیت جامعه می دانند و لاجرم وقوع این حادثه شوم که امنیت روانی جامعه را برای چند روزی دستخوش آسیب نموده است، موجب ناخرسندی و آزردگی آنان می گردد. از همین روی، آنان به صورت هدفمند و دقیق و با بهرهگیری از تمامی ساز و کارهای فنی و تخصصی موجود می کوشند تا همچون موارد مشابه گذشته، عامل یا عاملان، این حادثه قبیح و وحشیانه را در دام اندازند و آنها را به مراجع قضایی بسپارند تا آنها را آنگونه که شایسته است به سزای اعمال شنیعشان برسانند.
شش. بی هیچ گفتگویی همه ما بر این واقعیت اذعان داریم که ریشه های رفتارهای خشونتآمیزی همچون اسید پاشی را باید خشکاند و زمینه ها و بسترهای ظهور و بروز آن را از میان راند. بی تردید این مهم تنها زمانی محقق خواهد شد که عوامل موثر بر این پدیده شناسایی شوند و راهکارهای مداخله در آنها تدقیق گردند.
گر چه گمانهزنی در مورد علل وقوع حادثه اخیر اصفهان تا شناسایی عامل یا عوامل آن و تحلیل ژرف روانشناختی و جامعه شناختی انگیزههای آنان، دشوار می نماید اما با مداقه دوباره در رخ داده های مشابه پیشین، خواه در داخل یا خارج و تامل در اطلاعات منتشره پیرامون آنها، می توان برخی عوامل موثر بر این گونه کنش های سبعانه را نشان کرد. به عنوان مثال، تحلیل های صورت گرفته پیرامون عاملان اسیدپاشیهای گذشته نشان داده است که:
اولاَ: اغلب آنها شخصیت تکانشی و ناپخته داشته اند و در مهار تکانشگری و کنار آمدن با ناکامیهای روزمره دچار مشکل شدید بوده اند.
ثانیاَ: تعدادی از آنان سایکوپات(روان دردمند) بودهاند و سابقه نسبتاَ طولانی از رفتار ضد اجتماعی داشته اند.
ثالثاَ: انتقام گیری شخصی درصدر انگیزه های رفتار خشونت آمیز آنان جای داشته است.
رابعاَ: از حیثرشد اخلاقی، " رشد نایافته " بوده اند.
خامساَ: باورهای دینی آنها بسیار ضعیف بوده است.
هفت. از روانشناسان و جامعهشناسان و سایر علوم انسانی انتظار می رود تا این گونه پدیدههای خشونت آمیز را بیش از گذشته مورد مداقه و تحلیل و پژوهش قرار دهند و با نمایان ساختن ابعاد و زوایای مختلف آنان به نهادهای تربیتی، فرهنگی و انتظامی و امنیتی در از میان برداشتن زمینه های ظهور و بروز آنها یاری رسانند.