خبرگزاری کار ایران

استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی مطرح کرد؛

عدم وجود متولی یکپارچه در روستاها موجب هدر رفتن منابع روستایی می‌شود/ تا چند سال اخیر روستاییان متولی‌ای برای بیمه نمودن خود نداشتند

عدم وجود متولی یکپارچه در روستاها موجب هدر رفتن منابع روستایی می‌شود/ تا چند سال اخیر روستاییان متولی‌ای برای بیمه نمودن خود نداشتند
کد خبر : ۹۶۹۰۵۶

یک استاد توسعه روستایی گفت: نبود متولی واحد در روستاها و عدم یکپارچگی در تصمیم‌گیری ها سبب از بین رفتن بخش عمده‌ای از منابع روستایی می‌شود، از طرف دیگر چون حکومت‌ها و دولت­ها نیازی به ارزش افزوده حاصل از تولیدات روستایی احساس نمی‌کنند و ارزشی برای آن قائل نمی‌شوند.

به گزارش ایلنا، علی اکبر عنابستانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درخصوص نقش روستاها در توسعه و اقتصاد کشور گفت: از زمان آغاز یکجانشینی، بحث تولید مواد غذایی بشر برعهده جامعه روستایی قرار گرفت و تا قرن حاضر، عملا روستاها نقش پشتیبان جامعه شهری را در هر منطقه از کشور بر عهده داشته‌اند. به همین دلیل درکشور، ارتباط دو سویه­ای بین جامعه روستایی و شهری شکل گرفت.

وی ادامه داد: به معنای دیگر، هر شهری که در یک منطقه از کشور به وجود آمده، وابسته به یک حوزه پیرامونی بوده که بتواند مواد غذایی آن شهر را در بلند مدت تأمین کند، به همین دلیل است که در طول تاریخ، شهرهای بزرگ کشور در نواحی شکل گرفته‌اند که بستر مساعدی برای تامین مواد غذایی شهرنشینان وجود دارد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در نظام ارباب رعیتی، چون ارباب خود را مالک مطلق روستا می‌دانست سعی می‌کرد منابع موجود در روستا را نگه دارد، از طرف دیگر، زارعی که بر روی این منابع کار می‌کرد، برای اینکه حیاتش به خطر نیفتد مجبور به محافظت از این منابع بود، اما بعد از اینکه اصلاحات ارضی به وجود آمد، خرده مالکین در روستاها جایگزین بزرگ مالکین شدند و هرکدام فقط خود را مالک زمین و منابع خود می‌دانستند. در نتیجه، نبود مدیریت روستایی واحد، دغدغه جدی این مقطع زمانی به شمار می رود.

وی افزود: زمانی که نفت به عنوان عامل مهم در اقتصاد ملی در دهه 1350 جایگاه ویژه‌ای برای خود باز می‌کند. نتیجه آن می‌شود که دولت‌ها و حکومت‌ها به آن وابسته می‌شوند و حیات آن‌ها وابسته به مالیات و ارزش افزوده‌ای خواهد بود که از تولیدات این بخش حاصل شده است. بنابراین خود را بی‌نیاز از مازاد تولید و ارزش افزوده حاصل از تولیدات روستایی می‌دانند، زیرا معتقدند که نفت وجود دارد و هرزمانی که نیاز باشد آن را می‌فروشند.

استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی ادامه داد: نبود متولی واحد در روستاها و عدم یکپارچگی در تصمیم‌گیری‌ها برای مناطق روستایی سبب می‌شود که بخش عمده‌ای از منابع روستایی هدر رود، از طرف دیگر چون حکومت‌ها و دولت­ها که قوه اجرایی آن هستند نیازی به ارزش افزوده حاصل از تولیدات روستایی احساس نمی‌کنند، به آن توجه نکرده و برای آن ارزش قائل نمی‌شوند.

وی افزود: اقتصاد ما در طول تاریخ، مبتنی بر کشاورزی بوده‌ و بخش‌های صنعتی و صنایع‌دستی به استثناء چند منطقه جغرافیایی، سهم کمتری در ساختار اقتصادی ما داشته‌اند. اما واقعیت کنونی جامعه روستایی نشان دهنده فاصله تدریجی ما از فعالیت‌های بخش کشاورزی است که درنتیجه آن، به تدریج افرادی که در سطح روستاها در سن اشتغال قرار دارند، روستا را ترک خواهند کرد و روزبه‌روز ساختار تولید اقتصادی در روستاهای ما رو به انحلال خواهد رفت و بسیاری از منابع رها شده و بخش‌های دیگر نیز به دلیل عدم استفادۀ صحیح، تخریب می‌شوند.

عنابستانی در خصوص اینکه چرا بعضی از روستاها از امکانات بسیار کمی برخوردار و جزو مناطق محروم هستند، گفت: به دلیل آنکه درگذشته روستاهای ما یک نظام کاملا بسته داشتند، بر مبنای منابع و پتانسیل‌هایی که در اختیارشان بود، می‎توانستند روستاها را نگه دارند. درگذشته اگر نیاز بود امکاناتی فراهم شود، باید از طریق مردم و از طریق ارباب؛ یعنی مالک اصلی روستا اتفاق می‌افتاد. اما پس از اینکه از دهه 1340 دولت به عنوان متصدی بلامنازع در روستا حضور پیدا می‌کند، بازیگران عرصه تصمیم‌گیری در روستاهای ما تغییر می‌کنند. بنابراین روستاییان وارد فضایی می‌شوند که معتقد هستند اگر دولت برای ما تصمیم می‌گیرد، خود نیز باید منابع مالی برای ارتقا کیفیت زندگی در روستاها مانند فضای آموزشی، بهداشتی، آسفالت معابر و نوسازی واحدهای مسکونی و غیره را تأمین نماید.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به شکاف موجود در بین روستاها در مقایسه با شهرها گفت: برای پر کردن این شکافها، تلاش‌های بسیار زیادی انجام شده است. اما نتایج این تلاش ها، اتفاق چندان مثبتی در روستاها رقم نزد و فقط روستاهایی که به مرکز و نقاط تصمیم گیرنده در کشور نزدیک بوده‌اند، بهره بیشتری از آن برده‌ و هرچه از مراکز به حواشی کشور به خصوص نقاط پیرامونی حرکت کنیم، این شکاف بیشتر می­شود.

وی با بیان اینکه این محرومیت ناشی از عدم توزیع مناسب منابع و اعتبارات در بخش‌های مختلف کشور است، گفت: باید مشخص کنیم که قرار است با جامعه روستایی چه برخوردی داشته باشیم؟ سیاست‌های 4 دهه اخیر در رابطه با روستاها در هر مقطعی یک رویکردی داشته است. در برخی دوره ها تلاش کرده‌ایم کپی برنامه‌های خارجی را در کشور خود در رابطه با سکونتگاه‌های روستایی پیاده کنیم، در حالی که ساختارها، بنیان‌ها و زیرساخت‌های جامعه روستایی ما بسیار متفاوت با جوامع شرقی مانند هند، چین، پاکستان و بنگلادش بوده و نیاز است زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادیِ متفاوت و متناسب با الگوی اندیشه‌ای و نظام فکری و نظام سیاست‌گذاری تدوین شود که بتوانیم بر اساس آن، شکاف محرومیت و فقری که بین جوامع روستایی و شهری به وجود آمده را کاهش دهیم.

استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی درخصوص نقش بیمه‌ها در کاهش فقر و محرومیت در مناطق روستایی نیز گفت: ضرورت بیمه در جامعه روستایی یک ضرورت انکار ناپذیر است، به دلیل اینکه در جوامع شهری به تدریج با ورود قواعد و شرایط سبک زندگی مدرن، در قالب تشکل‌ها و سیستم‌های حمایت­گر، بیمه‌های متنوعی ایجاد شده که اقشار مختلف جامعه شهری را در صنوف و فعالیت‌های مختلف حمایت می­‌کند، اما در جامعه روستایی تا یک دهه گذشته هیچ سازمان و نهادی وجود نداشت تا کشاورزان یا افراد روستایی در هنگام بروز حوادث به آن مراجعه کنند و تاکنون نیز به جز صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر که در دهه 1380 تاسیس شده است نهاد دیگری وجود نداشته که این وظیفه را برعهده داشته باشد، لذا از این صندوق انتظار می­رود فعالیت‌های بیشتری در جامعه هدف داشته باشند.

وی ادامه داد: اگر یک فردی تحت پوشش این بیمه باشد، قادر خواهد بود از مزایای آن در زمان سالمندی، ازکارافتادگی و فوت بهره‌مند شود و نیازی به مراجعه به کمیته امداد و بهزیستی نداشته باشد. بنابراین بیمه می­تواند یک زندگی پایدار را برای بیمه شونده رقم بزند.

عنابستانی درخصوص نقش مدیران روستایی و جوامع دانشگاهی در مشارکت و پیشبرد اهداف صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر گفت: دهیاران بیشترین ارتباط را با مردم دارند و بنابراین می‌توانند ارتباط موثرتری میان مردم و صندوق بیمه اجتماعی برقرار کنند. صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر باید از این طریق به مدیر روستایی متصل شود و از طریق دهیاران، ساکنین روستاها را از خدمات و مزایای این بیمه آگاه کند.

استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی تاکید کرد: توان پایین اقتصادی روستاییان، یکی از دلایلی است که قدرت سرمایه‌گذاری را در بیمه‌ها به حداقل می­رساند. بنابراین بحث پوشش بیمه‌ای که انتفاع اجتماعی و اقتصادی را در دراز مدت برای خانوارهای روستایی در رسیدن به یک زندگی با کیفیت و پایدار رقم می‌زند، برای آنان اهمیت بالایی ندارد.

وی درخصوص همایش «روز روستا» که در 15 مهرماه سال جاری به همت صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر  برگزار خواهد شد، گفت: اگر از طریق برگزاری این همایش بتوان از ظرفیت‌های سازمان‌های فعال در حوزه خدمت‌رسانی به جوامع روستایی استفاده کرد، فرصت بسیار ارزشمندی فراهم خواهد شد که جامعه روستایی را با این فضا آشنا نمود. در انتها باید توجه نمود که خروجی این همایش باید از طریق معاونت دهیاری‌های کشور به جامعه روستایی رسانده شود.

جهت اطلاعات بیشتر درخصوص همایش یاران روستا که به همت صندوق بیمه‌اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر برگزار می‌شود به لینک زیر مراجعه فرمایید.

http://roostaa.ir/fa/3695

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز