تصفیه پساب شهری یا انتقال آب؛ کدامیک از مسیر توسعه پایدار میگذرد
طرحهای انتقال آب منسوخ و مخرب محیط زیست
طرحهای انتقال آب یکی از چالشهای بزرگ جهانی است هرچند موافقانی از جنس مخالفانِ توسعه پایدار دارد اما بنا به دلایلی مانند پروژههای سدسازی که در دهههای گذشته به شدت دنبال و اجرا شد و اکنون پیامدهای مخرب آن را بر زیست بوم کشورهای کم آبی مانند ایران شاهد هستیم، همچنان اجرا میشوند.
کاهش منابع آبی در جهان بهویژه در مناطق خشک و کمآب، یکی از اَبَرچالشهای بشر امروزی است. برنامههای توسعهای در دنیای صنعتی و فراصنعتی کنونی، بالاترین میزان مصرف آب شیرین را به خود اختصاص میدهد و کشورهای در حال توسعه مانند ایران، با این مشکل بزرگ دست به گریبانند.
ایران در کمربند بیابانی جهان قرار گرفته و فلات مرکزی ایران که صنایع بزرگ معدنی و فولادی را در دل خود جای داده است، یکی از مناطق کم آب و پرچالش محسوب میشود. در دهههای اخیر با رشد و گسترش صنایع معدنی و فولادی در این نواحی خشک، شهرها و روستاهای مرکزی، جنوب شرق و جنوبی کشور با مشکلات عدیدهای در بخش تامین آب شُرب و کشاورزی و صنعتی مواجه شدهاند.
برای حل این مشکل، از یکسو طرحهای زیستمحیطی مانند جمعآوری و تصفیه فاصلاب شهری -که به آن آب خاکستری میگویند- برای مصارف صنعتی و فضای سبز شهرها در اولویت قرار گرفته و از سوی دیگر، راهکار مخرب، منسوخ و پرهزینه انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر به فلات مرکزی ایران نیز به تصویب رسیده است!
بهرغم مخالفتهای کارشناسان، متخصصان و دوستداران محیط زیست، متاسفانه طرحهای انتقال آب بیشتر از پروژههای جمعآوری و تصفیه فاضلاب و پسابها مورد توجه صنایع فولادی و معدنی واقع شده و کلنگهای افتتاح این پروژههای پرهزینه و خطرناک یکی پس از دیگری توسط مدیران کارخانههای بزرگ فولادی و معدنی بر زمین زده شده و در دست اجرا قرار گرفته است.
از دیدگاه کارشناسان، استفاده از آب دریاها و شیرینسازی آن برای مصارف شهری و صنعتی زمانی در اولویت قرار میگیرد که شهرها و صنایع در کنار نوار ساحلی استقرار یافته باشند و نیازی به انتقال آب دریا از طریق لولهها و یا کانالهای طولانی نباشد. اما متاسفانه و بهرغم مخالفتهای زیاد کارشناسان محیط زیست و متخصصان توسعه پایدار و حتی نارضایتی مردم، این طرحهای مخرب توسط برخی از صنایع فولادی و معدنی اجرا میشود.
همانگونه که گفته شد، انتقال آب یکی از چالشهای بزرگ جهانی است هرچند موافقانی از جنس مخالفانِ توسعه پایدار دارد اما بنا به دلایلی مانند پروژههای سدسازی که در دهههای گذشته به شدت دنبال و اجرا شد و اکنون پیامدهای مخرب آن را بر زیست بوم کشورهای کم آبی مانند ایران شاهد هستیم، همچنان اجرا میشوند.
طرحهای انتقال آب علاوه بر بهم زدن نظم طبیعی گستره بزرگی از مناطق خط انتقال، تخریب محیط زیست و دست اندازی به طبیعت، ترکیب و تراکم جمعیتی این مناطق را نیز دستخوش تغییر قرار میدهند و پیامدهای اجتماعی را نیز درپی دارند.
از دیدگاه کارشناسان زیستمحیطی، لولهها و کانالهای سرپوشیده، بدترین نوع انتقال آب هستند که به دلیل نفوذناپذیری آب در سطح خاک، فجایع زیستی را به بار میآورند و در نهایت منجر به کاهش سفره آبهای زیرزمینی میشوند.
برای نمونه میتوان به یکی از صنایع بزرگ فولادی کشور اشاره کرد که برای پروژه انتقال آب از دریای عمان به مبلغ 75 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده است و این طرح را در دست اجرا دارد.
البته در این میان برخی از صنایع نیز در راستای تعهد به مسئولیتهای اجتماعی خود در بخش توسعه پایدار، به سمت اجرای طرح جمعآوری فاضلاب و تصفیه پسابهای شهری رفتهاند تا دِینشان را به مردم استانهایی که در منطقه صنعتی قرار دارند، ادا کنند.
یکی از این شرکتهای متعهد به اجرای طرحهای زیستمحیطی، شرکت مادرتخصصی (هلدینگ) توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه، میدکو است که پروژه شبکه جمعآوری، خط انتقال و تصفیهخانههای فاضلاب شهر کرمان را از سال 98 در دست اجرا دارد.
این پروژه با سرمایهگذاری و اجرای گروه مشارکت BMM (شرکت فولاد بوتیای ایرانیان - شرکت مانا- شرکت معیارصنعت خاورمیانه) از شرکتهای زیرمجموعه میدکو در مدت ۵ سال با اجرای شبکه جمعآوری فاضلاب شهر کرمان به طول ١۴۵٠ کیلومتر - خط انتقال ١٢ کیلومتر - ٣ مدول تصفیهخانه به ظرفیت ۹۰ هزار مترمکعب انجام خواهد شد.
پس از پایان این پروژه و تصفیه فاضلاب شهری، قسمتی از آب مورد نیاز جهت استفاده در کارخانجات زنجیره فولاد میدکو مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. مسئولان استان کرمان از این پروژه به عنوان شاهکار میدکو یاد میکنند که طرحهای توسعهای متوازن و متناسب با امور محیط زیست و منابع طبیعی و فضای سبز را مورد توجه قرار داده است. همچنین حجم آبی که از این طریق جمعآوری میشود بسیاری از چالشهای استان کمآب کرمان را برطرف خواهد کرد.
مولود غلامی- خبرنگار اقتصادی