چرا مدیران تلویزیون میخواهند از کتاب هم پول دربیاورند؟! / ۲ /
کسانی هستند که نمیخواهند مردم بیشتر بدانند
در میان نویسندگان نقل بود که اگر برنامهای از شما در صدا و سیما ضبط شد، نصف شب منتظر دیدنش باشید / قرار بود صداوسیما ملی باشد / شاید دستهایی پشت پرده است که نمیخواهد مردم کتاب بخوانند.
چرا تلویزیون میخواهد از هرچیز حتی کتاب و تبلیغات کتاب پول دربیاورد؛ این سوالی است که بسیاری از منتقدان سیاستهای رسانهی ملی آن را مطرح میکنند و تاکنون هیچ پاسخ روشنی هم به آن داده نشده است. سراغ برخی نویسندگان و مترجمان کشورمان رفتیم تا این پرسش را بجای مدیران رسانهی ملی؛ از آنها بپرسیم. سیامک گلشیری در پاسخ به این سوال گفت: من واقعاً از هیچکدام از سیاستهای صدا و سیما خبر ندارم. نمیدانم باید از کدام برنامههایش پول دربیاورد و از کدام نباید. فکر میکنم صرفنظر از بودجهای که سالانه شامل حالش میشود، از راهها دیگری هم کسب درآمد میکند. به گمان من عیبی هم ندارد. اما چیزی که همیشه برای من مهم بوده این است که چطور در مملکتی که سرانةی کتاب تا این اندازه پایین است، تلاش جدی در این رسانه برای علاقهمند کردن مردم به مطالعه انجام نشده. برنامهای جدی و منظم و مداوم در ساعتی که بسیار پربیننده هم باشد، برای معرفی کتاب وجود نداشته. منتقدان جدی و بادانش دعوت شوند و دربارة کتابی بحثکنند. اینطور قطعاً بخشی از مردم با کتابها آشنا میشدند.
وی در پاسخ به پرسش دیگری با این مضمون که؛ وقتی این رسانه علاوه بر بودجه میلیاردی که از محل بیتالمال دارد و پولهای فراروانی که از شیوه تبلیغات آن هم در همه برنامههای خود اعم از خانواده، بهداشت، صنعت، سلامت، اقتصاد و حتی کودک به دست میآورد چرا حاضر نیست بخشی از این هزینه را صرف کتاب کند؛ گفت: واقعا نمیدانم. این سوالی است که باید از خودشان پرسید. پرسید که چرا از بسیاری از کتابهایی که مردم کمکم کشفشان میکنند و شروع میکنند به خواندنشان، هیچ حرفی در تلویزیون گفته نمیشود. اگر هم هست معمولاً در برنامههایی است که مردم خیلی اتفاقی میبینند. آن برنامهها هم شامل کتابهایی است که دستچین شدهاند. یک زمانی، آن هم تازه سالها پیش، در میان نویسندگان میگفتند اگر برنامهای از شما در صدا و سیما ضبط شد، نصف شب منتظر دیدنش باشید.
گلشیری درباره تولید فیلمها، سریالها و تلهفیلمهای بدون محتوا در سیما که میلیاردها و میلیونها تومان صرف آنها میشود اما مدیران این رسانه حاضر به سرمایهگذاری برای کتاب به عنوان مهمترین خوراک فرهنگی کشور نیستند؛ نیز گفت: خوب، این تلهفیلمها و فیلمهایی که حرفش را زدید، به سفارش خود صدا و سیما ساخته میشود. معلوم است که سیاستهای آنها را دنبال میکند، اما رمان یا داستان که اینطور نیست.
این نویسنده درباره ساخت برنامههای مناسب با کتاب در این رسانه و کم و کیف برنامههایی مانند کارنامه و کتابنامه نیز گفت: من واقعاً چیزی از برنامهها، نشنیدهام. مسلماً عیب هم از من نیست. لااقل من بهعنوان نویسندهای جدی باید از آنها خبر داشتم. باید کسی به من میگفت یا لااقل جایی میخواندم. در حالت خیلی بهتر لااقل کسی از این برنامه باید با من تماس میگرفت تا کتابی را معرفی کند. من به درآمدزاییاش کاری ندارم. فکر میکنم اگر واقعاً میتوانست مردم را به کتابخواندن علاقهمند کند، هیچ اشکالی هم نداشت که درآمدزایی کند. پیداست که این برنامه فقط برای معرفی کتابهای خاصی تهیه شده. من شخصاً فکر میکنم اگر سازندگان آن فقط با هدف معرفی ادبیات خاصی چنین برنامههایی را تهیه کرده باشند، مردم کمکم به آنها بدبین میشوند.
خالق رمان " خفاش شب " دربارهی تلاش رسانهی ملی به کسب درآمد حتی از برنامهی کودک گفت: صرنظر از بخش درآمدزایی فکر میکنم برنامههای کودک و نوجوان میتوانستند نقش خیلی مهمی در علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به کتاب داشته باشند. حتی از مجریهای خیلی پرطرفدار برای این کار استفاده کنند. خیلی راحت میشد چنین کاری کرد و نتیجة خوبی هم میداد. اما سالهاست که من چنین چیزی ندیدهام.
گلشیری افزود: من در بعضی از شبکههای خارجی دیدهام که در یک برنامة بسیار موفق نویسندهای را میآورند. هنرپیشهای بخشهایی از کتاب جدید آن نویسنده را میخواند و بعد مردم و خود نویسنده دربارهاش صحبت میکنند. حتی بعضی تلفن میزنند و نظرشان را میگویند. برنامه آنقدر جذاب درست شده که انگار دارید یک فیلم سینمایی میبینید. مطمئناً بسیاری با دیدن آن ترغیب میشوند تا آن را تا انتها دنبال کنند و به طور حتم فردا میروند و آن کتاب را میخرند و میخوانند. این قضیه نه تنها به آن کتاب، بلکه به علاقهمند کردن مردم به کتاب خواندن کمک میکند. این فقط یک پیشنهاد است. تلویزیون میتوانست چنین کاری بکند. لااقل به جای همان تلهفیلمهایی که گفتید و من چندتایشان را دیدهام، بودجهای بگذارد که بعضی از رمانها یا داستانها را فیلم کنند. اما فکر کنم اگر قرار هم باشد روزی چنین کاری بکنند، بروند سراغ یک سری کتابهای خاص.
او در پاسخ به این پرسش که چرا رسانهی ملی ممیزی خود را در انتخاب کتاب، نویسنده و ناشر تحمیل می کند؛ گفت: چون فکر میکنند بسیار فراگیرتر است. امروز یک کتاب با تیراژ حقارتبار پانصد یا هزار نسخه چاپ میشود.
او درباره احتمال دخالت مجلس نیز در این موضوع گفت: اید دید آیا در مجلس اصلاً مخالف چنین سیاستهایی هستند یا نه.
کسانی هستند که نمیخواهند مردم بیشتر بدانند
شاهرخ گیوا نیز در پاسخ به این سوال که دلیل عملکرد حالحاضر تلویزیون در پخش تبلیغات بازرگانی در سطح وسیع چیست، گفت: چرایی آن مشخص است. چون بودجه ندارد! البته من از منظر دیگری به این موضوع نگاه میکنم. به نظر من اتفاق خوبی افتاده است. چراکه این ارگان مجبور شده تا تاحدودی از سیطره قدرت دولت خلاص شود و به سمت بخش خصوص حرکت کند. هرچند که این بخش خصوصی شامل افراد سرمایهدار است.
وی افزود: این وضعیت، تکبعدی بودن رسانه ملی را از بین میبرد و موجب جدایی آن از حکومت می شود، در نتیجه دیگر ملزم به گفتن حرفهای حاکمان نیست.
گیوا ادامه داد: البته این مسئله در یک روند طولانی مدت جوابگوست. هرچند من خوشبین نیستم. چون به محض اینکه تحریمها برداشته شود، این ارگان به سیاستهای قبلی خود بازمیگردد.
این نویسنده با برنامهی کتابنامه اشاره کرد و افزود: برنامهی " کتابنامه " اتفاق خوبی در حوزه کتاب و کتابخوانی در تلویزیون است، هرچند کتابهایی که معرفی می شود در سطح خیلی بالایی نیستند. با این حال بودن این برنامه بهتر از نبودنش است. چراکه در سالهای قبل اگر کتابی معرفی میشد منعکسکننده حرف حکومت بود و بس.
وی عملکرد منفی صداوسیما در حوزهی کتاب را ناشی از ریشههای ایدئولوژیک آن دانست و گفت: قرار بود صداوسیمای ما ملی باشد ولی در حال حاضر حکومتی است. چون در مخمصهی مالی بزرگی گرفتار شده است.
نویسنده " فیلها " باتوجه به اینکه رسانهی ملی ارگانی دولتی است، بیان کرد: رسانهی ملی پولی که درمیآورد را صرف ساخت فیلمهای فاخر میکند و این وظیفهای است که حکومت برعهدهاش گذاشته و این یک امر کاملا طبیعی است. چراکه این ارگان حرف حکومت را گوش میدهد نه حرف مردم را.
شاهرخ گیوا با بیان اینکه بهترین راهحل این است که تبلیغ کتاب بدون چشمداشتی از ناشر صورت پذیرد، گفت: مسئولان فرهنگی مدام گله میکنند که سرانهی مطالعه در ایران پایین است، از طرفی وقتی ناشری میخواهد کتابش را تبلیغ کند از او پول طلب میکنند. تا وقتی شرایط به همین منوال ادامه داشته باشد سرانهی مطالعه نیز در همین حد خواهد ماند.
وی با طبیعی خواندن عدم تمایل مردم به خرید کتاب، تلویزیون را در این معضل سهیم دانست و افزود: نسبت تبلیغات کتاب در مقایسه با آگهیهای خوراکی اصلا قابل مقایسه نیست. با این وضعیت نباید انتظار داشته باشیم که وقتی فردی برای خرید مواد غذایی به مغازه میرود، به کتبفروشی هم برای خرید کتاب برود.
نویسندهی " اندوه مونالیزا " از وجود دستهای پشت پرده در این حوزه سخن گفت و تاکید کرد: واقعیت این است که این اتفاقات در پشت پرده میافتد. این انتقادها بارها و بارها تکرار شده ولی نمیدانم چرا نتیجه نمیدهد. شاید دستهایی پشت پرده است که نمیخواهد مردم کتاب بخواند. اینها کسانی هستند که نمیخواهند مردم بیشتر بدانند.
وی درباره رابطه ممیزی در ارشاد و تلویزیون نیز گفت: بعید نیست که تلویزیون در ارتباط با وزارت ارشاد باشد. بخش ممیزی صداوسیما قادر نیست همه کتابها را دوباره بررسی کند. شاید یک نمرهبندی در ارشاد درباره کتابها لحاظ میشود که مسئولان صداوسیما با توجه به آن آثار را انتخاب میکنند.
گیوا با تاکید بر اینکه بخش نشر که شامل نویسندگان، ناشران و کابفروشان میشود؛ آنقدر قدرت ندارد که بتواند با رسانهها مقابله کند، خاطرنشان کرد: قطعا این بخش هرکاری انجام دهد به نتیجهی مطلوب نخواهد رسید. برای مثال قضیهی درخواست ۲۱۴نویسنده از وزیر ارشاد مبنی بر برداشتن ممیزی که به سرانجام نرسید.
وی تاکید کرد: تصمیمات فرهنگی کشور درجای دیگری گرفته میشود و نظرات نویسندهها و ناشران در این زمینه تاثیرگذار نیست. چراکه خود وزارت ارشاد از استقلال برخوردار نیست و زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی عمل می کند.