خبرگزاری کار ایران

ایرج دیهیمی در گفتگو با ایلنا:

ترانه و موسیقی درحال پوست انداختن‌ هستند

ترانه و موسیقی درحال پوست انداختن‌ هستند
کد خبر : ۱۰۴۳۸۵

به آینده‌ی ترانه بسیار امیدوارم و دوست دارم فعالان موسیقی سنتی هم از تکرار‌ها دست بردارند، خوشحالم که همایون شجریان در آخرین کنسرتش از ویولن سل استفاده کرد، یا پرکاشن! این واقعا شگفت آور است.

ایلنا: ایرج دیهیمی(موزیسین، شاعر و ترانه‌سرا) معتقد است؛ ترانه و موسیقی در کشورمان درحال پوست انداختن است. به‌زعم او گروه‌های سنتی باید دست از تکرار بردارند و با جریان‌های تازه‌ی اجتماعی در دنیای مدرن، همسو شوند.

این ترانه‌سرا در مروری گذرا، راجع به تاریخ ترانه‌سرایی معاصر در کشورمان به خبرنگار ایلنا توضیح داد: من برای علاقه‌مندان، تاریخ ترانه ایران را تدریس می‌کنم و همیشه در بررسی دوره‌های معاصر، ترانه‌سرایی در دهه ۴۰ و ۵۰ را دوران اوج ترانه‌سرایی می‌خوانم؛ یعنی دورانی که سه تفنگدار –تعبیر من از شهریارقنبری، ایرج جنتی‌عطایی و اردلان سرفراز - به ترانه‌سرایی پرداختند و شرایط ویژه‌ای را پدید آوردند. در واقع این دوره، دوره‌ی تکرار نشدنی برای ترانه فارسی به شمار می‌رود.

دیهیمی اضافه کرد: دقیقا در همین دوره‌است که شاهد ورود اندیشه‌های و تفکرات مختلف به حوزه‌ی ترانه هستیم؛ مثل رویکرد نهیلیسم که مثلا با ترانه‌ی «دو ماهی» شهریار به عالم ترانه‌سرایی وارد می‌شود. یا ترانه‌ی «رضا موتوری»، جنگ طبقاتی‌ست؛ رویارویی محرومیت است با سرمایه‌داری. همینطور در ترانه «بن‌بست» جنتی‌عطایی که رویکردی اجتماعی و طغیانگر علیه نظام طبقاتی است.

وی ضمن بیان این مطلب که ترانه‌سرایان پیش از انقلاب، برای ترانه‌هاشان تاوان‌های سنگینی دادند، گفت: مبارزه با رویه‌های متداول حکومتی در آن زمان، تبعات سختی همچون کتک خوردن، تحت فشار‌های اجتماعی قرار گرفتن، زندان رفتن و… را برای ترانه‌سرایان به همراه داشت. حتی در برخی از اوقات مجبور می‌شدند برای تبرئه شدن، ترانه‌های سفارشی بسازند که به مذاق حکومت خوش بیاید؛ مثلا از وطن بنویسند و…

این ترانه‌سرا اظهار داشت: شورای تصویب و بررسی ترانه به شدت ترانه‌های ترانه‌سرایان آن دوره را مورد نظارت و سانسور داشت. کلماتی همچون جنگل، شب، خفاش، خنجر و… اجازه‌ی ورود به ترانه‌ها را نداشتند. اما ترانه‌سرایان برای ترانه‌هاشان مفری پیدا کرده بودند به نام تیتراژ فیلم! مثلا «گنجشکک اشی‌مشی» یک ترانه‌ی کودکستانی‌است اما می‌بینید که ترانه‌سرا از این بستر کودکانه برای انتقال تفکرات اجتماعی‌اش استفاده کرده: «…کی‌ می‌خوره؟ - حاکم‌باشی!».

دیهیمی که معتقد است ترانه‌ در آن دوره با تحول چشمگیری روبرو بوده، گفت: تا پیش از این دوره، فضای ترانه‌سرایی در ایران شاهد فضایی رمانتیک را تجربه می‌کرد. یعنی معمولا حال و هوای عاشقانه دارد و نهایتا به مباحثو مواردی چون طبیعت معطوف می‌شود. اما در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ با نوگرایی‌های عمیق فکری و اجتماعی روبرو شد؛ ناگهان فضاهای رئالیسم در ترانه پررنگ می‌شوند و پس از آن حتی به پدیده‌های سورئالیستی برخورد می‌کنیم. بر این اساس من معتقدم بنیان ترانه‌سرایی نوین در ایران، در همان دو دهه پی‌افکنده شد و ترانه‌سرایان این دوره هستند که ماندگار می‌شوند.

وی همچنین با اشاره به دوران بعد از انقلاب توضیح داد: بعد از انقلاب، ترانه‌ی ما ضربه‌ی بسیار بزرگی می‌خورد که پیشتر در مقاله‌ای به آن اشاره کرده‌ام؛ متاسفانه سخت‌گیری‌های افراطی باعثشد ترانه‌سرایانی که پیش از آن با حکومت پهلوی در مبارزه بودند، از کشور خارج شوند. اینگونه می‌شود که موزیسین‌ها در خلا ترانه‌سرایان، به اشعار حافظ، سعدی، مولانا و… پناه بردند. اما این شعرها را تا کجا می‌توان تکرار‌ کرد؟ تکرار این اشعار در واقع به قیمت توقف رشد ترانه تمام شد.

وی افزود: پس از پشت سرگذاشتن این دوره، ترانه آرام آرام توسط نسل‌های جدید به بیداری‌های تازه‌ای رسید. از طرفی می‌بینید که موسیقی سنتی در حال پوست انداختن و تحول است. مثلا آثار آقای علیزاده که هم‌نوایی و هم‌نوازی را در کشور بنیان گذاشته، کاملا درحال تحول است. و از طرف دیگر شاهد سبک‌ها و ژانرهای زیرزمین هستیم که به هر تقدیر آن‌ها هم ترانه‌های خاص خودشان را دارند؛ ترانه‌هایی که مفاهیم و حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارند.

این موزیسین و ترانه‌سرا اضافه کرد: حتی گروه‌های موسیقی خارج از کشور نیز بسیار متحول شده‌اند. چه کسی تصور می‌کرد بنگاه معاملاتی در یک ترانه مورد اشاره قرار بگیرد؟ یا «راس‌کلنیکوف»، حیرت آور است! و چه کسی فکرش را می‌کرد غزل‌های مدرن چنین ورودی به حوزه‌ی موسیقی داشته باشد؟

دیهیمی در پایان گفت: من به آینده‌ی ترانه بسیار امیدوارم و دوست دارم فعالان موسیقی سنتی هم از تکرار‌ها دست بردارند، زیرا خودشان هم می‌دانند که تا چه اندازه به تکرار رسیده‌اند. خوشحالم که همایون شجریان در آخرین کنسرتش از ویولن سل استفاده کرد، یا پرکاشن! این برای گروه‌های سنتی که از ضرب و تنبک جلوتر نمی‌رفتند، واقعا شگفت آور است. همچنین فعالیت ترانه سرایان و شاعرانی همچون یغما گلرویی که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، آن هم با تفکر و زبان تازه. در مجموع به نظر من موسیقی و ترانه‌ی ما؛ هردو در حال پوست‌اندازی هستند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز