در نشست شنبهی دوم مطرح شد:
«فوتبال» به نقد دوران مککارتیسم میپردازد
دانشجویان و افراد علاقهمندی که میخواهند نمایشنامهنویسی یادبگیرند، نمایشنامهی فوتبال به آنان یاد میدهد که چگونه موقعیت را انتخاب کنند و داستان را در نمایشنامه گسترش دهند و پیش ببرند.
بیستوهشتمین نشست شنبهی دوم؛ شنبهی چهارم عصر روز شنبه ۲۷ دی ماه؛ توسط کانون نمایشنامهنویسان خاننهی تئاتر ایران در موسسهی فرهنگی هنری مکتب تهران برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ دراین نشست؛ نمایشنامهی فوتبال نوشتهی پل کانتن و ژرژ بلاک و بَرگردان محمدرضا خاکی با حضور مترجم این اثر؛ فارس باقری(نمایشنامهنویس، پژوهشگر، منتقد و مدرس تئاتر) و اصغرنوری(مترجم، نمایشنامهنویس و مدرس تئاتر) نقد شد.
اصغر نوری ضمن معرفی نمایشنامهی فوتبال و محمدرضا خاکی؛ این نمایشنامه را اثری خوب توصیف کرد و در این باره گفت: دانشجویان و افراد علاقهمندی که میخواهند نمایشنامهنویسی یادبگیرند، نمایشنامهی فوتبال به آنان یاد میدهد که چگونه موقعیت را انتخاب کنند و داستان را در نمایشنامه گسترش دهند و پیش ببرند.
در ادامه؛ محمدرضا خاکی ضمن بیان خلاصهی داستان نمایشنامهی فوتبال، دربارهی انتخاب این اثر برای ترجمه به فارسی گفت: معمولن آثاری را که از زبان مقصد میخوانم به این مسئله نگاه میکنم و این نکته را درنظر میگیرم که آن اثر چهقدر با جامعهی ما میتواند ارتباط و سنخیت داشتهباشد. به نظرم مترجمان نمایشنامه این وظیفه را دارند آثاری را انتخاب کنند که بتواند با مخاطبان ایرانی ارتباط برقرارکند. داستان نمایشنامهی فوتبال در دورهی مککارتیسم در امریکا اتفاق میافتد؛ دورهای که ستیز اجتماعی در این کشور رخ میدهد و حکومت با هریک از مخالفان خود در میافتد. این اثر نمایشنامهای است که به نقد دوران مککارتیسم میپردازد.
او همچنین شخصیتهای اصلی نمایشنامه(باب و استنلی) و موقعیتی را که در آن گرفتار میشوند، به عنوان شخصیتهای فعال و پیشبرنده توصیف کرد.
فارس باقری نیز ضمن تشریح دوران مککارتیسم در آمریکا و بازشکافی شخصیتهای نمایشنامهی فوتبال که در این دوره، زندگیشان رقم میخورد، درخصوص تفرد و جمعگرایی سخنانی را مطرح کرد و در ادامه گفت: در نمایشنامهی فوتبال نویسنده نشان میدهد که چگونه شخصیتی همچون استنلی از یک شخصیت کنشگر اجتماعی به شخصیت ناظر و تماشاگر تبدیل میشود و چگونه حاکمان بر افراد جامعه تأثیر میگذارند.
باقری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: این اثرنوع عملکردن آدمها در موقعیتهای مختلف را نشان میدهد و نوعی آرمانگرایی جمعی را درپایان تصویر میکند. ضمن آنکه پرسشهایی را مطرح میکند، این پرسش که من در مقابل قرارگرفتن موقعیت خاص اجتماعی چه خواهم کرد و نفس من چه میگوید.
او همچنین دربارهی ساختمان نمایشنامهی فوتبال گفت: نویسنده در این نمایشنامه نشان میدهد که ساختمان نمایشنامه چگونه درست میشود و نویسنده چگونه داستان را و شخصیتها را میتواند پیش ببرد و چیدمان آدمها در نمایشنامه به چه صورت باید باشد. از این نظر نیز نمایشنامهی فوتبال نمایشنامهی خوبی به حساب میآید و میتواند به
دانشجویان ما نمایشنامهنویسی را آموزش دهد.
نوری هم گفت: یکی از ویژگیهای نمایشنامهی فوتبال شخصیتپردازی محکم آن است. در این اثر همهی آدمها چه آنها که مهم و اصلی به شمار میآیند و چه آنها که نقش کمتری دارند، همگی به خوبی معرفی، طراحی و پرداخت میشوند و از آغاز معرفی آنها تا پایان اثر به درستی در جای نمایشنامه قرار میگیرند. از سوی دیگر این نمایشنامه همچون بقیهی آثار ترجمهشده توسط دکتر خاکی ترجمهی روان و خوبی دارد که البته همین هم از ایشان انتظار میرود.
خاکی در این نسشت اضافهکرد: من هرگاه نمایشنامهای را برای ترجمه میخوانم، به جای تکتک آدمهای آن بازی میکنم و دیالوگهای آنها را چندین و چند بار تکرار میکنم تا به روانی دیالوگها دستپیداکنم. به همین دلیل فکر میکنم ترجمهی گفتوگوهای نمایشنامههای ترجمهشدهام، هم روان هستند و هم با مخاطب ایرانی ارتباط راحتی برقرار میکند.
وی در پایان این نشست یادآورشد: این دو نمایشنامهنویس(نویسندگان نمایشنامهی فوتبال) همانند برخی دیگر از نمایشنامهنویسان اروپایی تحت تأثیر آلبر کامو و ژان پل سارتر هستند. آنها همچنین در اثر خود، بیعدالتیها و مسائل جامعهی خود را به تصویر میکشند.
نمایشنامهی فوتبال نوشتهی پل کانتن و ژرژ بلاک برگردان محمدرضا خاکی به تازگی توسط انتشارات مروارید با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه، در ۱۳۶ صفحهی قطع جیبی و به قیمت ۶۵۰۰۰ ریال منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفتهاست.