در نشست سایهی خیال مطرح شد:
نمایشنامهخوانی با کودکان به همگرایی بین کودکان میانجامد
ما ایرانیها از کودکانمان غافل هستیم. در کشورهای پیشرفته و در تئاتر اروپا نمایشنامههایی برای کودکان و نوجوانان و حتی خردسالان نوشته و تهیه میشود که غیرمستقیم بر روح و روان کودکان و نوجوانان آنها تأثیرات خوبی میگذارد و راههای رشد فکری و ذهنی آنها را برای بزرگسالی باز میکند.
دومین نشست سایهی خیال با موضوع نمایشنامهخوانی با کودکان و نوجوانان توسط خانهی تئاتر فرهنگسرای گلستان با حضور عباس جهانگیریان، بهزاد صدیقی و علیمحمدرحیمی عصر سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ در تالار اجتماعات خانهی فرهنگ فدک برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ ابتدای این نشست با خوانش نمایشنامهی داستان یک خر نوشته و کارگردانی بهزاد صدیقی همراه بود.
علی محمدرحیمی پیش از خوانش این اثر با اشاره به اینکه در این نشست شاهد اولین تجربهی نمایشنامهخوانی با کودکان در ایران هستیم در معرفی این متن گفت: نمایشنامهی " داستان یک خر " نوشتهی بهزاد صدیقی برداشتی آزاد از حکایت شغال خرسوار از کتاب مرزباننامه است و نقشآفرینان خردسال این اثر رومینا محمد رحیمی و ماهان صدیقی هستند که به ترتیب نقش های شغال و گرگ را خوانش میکنند و اینجانب هم دو نقش باغبان و خر را در این نمایشنامه که به شیوهی نقالی امروزی اجرا می شود، برعهده دارم.
نمایشنامهخوانی " داستان یک خر " توسط نقشآفرینان، بخش بعدی این نشست بود. داستان این نمایشنامه، ماجرای شغالی را روایت می کند که با همدستی گرگ، خری که متعلق به باغبان است را فریب می دهد و او را به طمع آسایش و رفاه بیشتر در سرزمینی که وعدهاش را میدهد، به جنگل میکشاند تا خوراک خودش و گرگ کند اما خر در میانه راه و با به خاطر آوردن پند پدرش، منظور شغال را درمییابد و این بار او است که با ترفندی شغال را به کمینگاه سگهای روستا میکشاند.
بهزاد صدیقی، در بخش بعدی این نشست و پس از خوانش نمایشنامهی " داستان یک خر " یادآور شد: نشست سایهی خیال مباحثی را در حوزهی تئاتر کودک و نوجوان طرح میکند که کمبود آنها در این حوزه احساس میشود.
وی در ادامه افزود: متأسفانه اغلب هنرمندان جوان تئاتر کودک و نوجوان علیرغم اینکه همواره از کمبود منابع پژوهشی و نشستهای تخصصی در این حوزه شکایت دارند، خود در چنین نشستهایی کمتر حاضر میشوند و طبیعتن نمایشهایی را که به روی صحنه میآورند، چندان تناسبی با معیارهای علمی و آکادمیک ندارد.
این نمایشنامهنویس و پژوهشگر تئاتر در ادامه تصریح کرد: با وجود این که مبحثنمایشنامهخوانی در کشور ما پدیدهی شایعی است و در سال های اخیر بهویژه در حوزه ی تئاتر بزرگسال رواج زیادی پیداکرده، اما کمتر به حوزهی نمایشنامهخوانی تئاتر کودک و نوجوان توجهشده یا حتا توجهنشدهاست. این درحالی است که نمایشنامهخوانی با کودکان و نوجوانان میتواند تأثیرات بسیاری بر مخاطباش بگذارد زیرا به این صورت کودکان و نوجوانان هم با عرصهی هنر نمایش آشنا میشوند و هم به لحاظ ارتباطات اجتماعی، برخورد مناسبتری خواهند داشت.
صدیقی در بخشی دیگر از سخنانش خاطرنشانکرد: متأسفانه ما ایرانیها از کودکانمان غافل هستیم. در کشورهای پیشرفته و در تئاتر اروپا نمایشنامههایی برای کودکان و نوجوانان و حتی خردسالان نوشته و تهیه میشود که همهی اینها به طور غیرمستقیم بر روح و روان کودکان و نوجوانان آنها تأثیرات خوبی میگذارد و در واقع راههای رشد فکری و ذهنی آن ها را برای دورهی بزرگسالی بازمیکند. در حقیقت این مسئلهای است که توسط نهادهای آموزشی کشور میباید به طور جدی پیگیری شود.
وی در پایان سخنانش در معرفی نمایشنامهی " داستان یک خر " نوشتهی خودش بیانکرد: متنی که در این نشست خوانش شد، البته خلاصهای از نمایشنامهی " داستان یک خر " است که بارها و بارها بازنویسی شده که امیدوارم شرایط اجرای آن به زودی فراهمشود. نگارش این متن هم به صورت کارگاهی و هم تحقیقات میدانی در نقالی ایرانی انجام شده و سعیکردهام در قالب نقالی امروزی و نه نقالی کلاسیک داستان آن را روایت کنم و نشان دهم.
در ادامهی این نشست عباس جهانگیریان در آغاز سخنانش گفت: امروز شخصن اتفاق خوبی را در اینجا شاهد بودم. نمایشنامهخوانی چند سالی است که در تهران و بعضی از شهرستان ها برگزارمیشود؛ اما امروز شاهد نمایشنامهخوانی توسط کودکان بودم که در نوع خود بسیار تازه است و اجرای خوب و روان این دو کودک هم لطف خاصی به این اتفاق دادهبود که امیدوارم در تمامی مدارس و فرهنگسراها این اتفاق تکرار شود.
وی با اشاره به موضوع مورد بحثنشست سایهی خیال گفت: مخاطبان ما در این بحثدر حقیقت کسانی هستند که متأسفانه در اینجا، حضور پررنگی ندارند ولی امیدوارم به شکلی صدای ما به آنها برسد. به نظرم نمایشنامهخوانی به سادگی میتواند در مدارس ما اجرا شود. یعنی یک معلم برای دانش آموزان خود میتواند در قالب یک نمایشنامهخوانی هم فضای سرد و خشک کلاس را گرم کند و هم ماندگاری محتوای درسها را در نزد آنها بیشتر کند.
این نویسندهی کودک و نوجوان در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از شکلهای خوانش متن برای دانش آموز حتا میتواند به صورت تکخوانی باشد که مزایای خاصی مثل تقویت قدرت تجسم و تخیل کودک و گسترش ظرفیت ذهن او را به همراه دارد؛ ذهنی که به کمک ادبیات گسترش پیدامیکند، پذیرای درسهای دیگر هم خواهد بود. به همین دلیل است که امروز در اروپا از تئاتر برای آموزش بهره میگیرند؛ یعنی بسیاری از مفاهیم آموزشی را به جای اینکه در قالب کلاس و امتحانهای پر از اضطراب با دانش آموزان طرح کنند، از طریق نمایش در اختیار آنها قرارمیدهند.
وی در همین خصوص تأکیدکرد: من فکر میکنم اگر آموزش و پرورش ما نمایشنامهخوانی را به صورت خیلی ساده از کلاسهای درس پایهریزی کند، هم اعتماد به نفس دانش آموزان و هم ضریب دریافت محتوای دروس بالاتر خواهد رفت. در حقیقت نمایشنامهخوانی با کودکان یک همگرایی بین آنها ایجاد میکند که آغاز گفتمان اجتماعی آنها را رقممیزند و به آنها یادمیدهد که بعدها در جامعهای بزرگتر بتوانند روابط اجتماعی خود را تنظیم کنند.
این پژهشگر باسابقهی تئاتر کودک و نوجوان در پایان سخنانش بیانکرد: پیشنهاد من این است که خانوادهها در شکلی ساده متنی را تهیه کنند و آن را در کنار اعضای خانوادهی خود خوانش کنند که این امر میتواند علاوه بر مزایایی که قبلن به آنها اشاره شد، تمرینهایی برای نزدیککردن اعضای خانواده هم به حساب بیاید.
علی محمدرحیمی، نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر تئاتر به عنوان آخرین سخنران این نشست در ابتدای شخنان خود یادآورشد: متأسفانه ما در کشورمان عادتکردهایم مسائل مهم را در جمعی کوچک مطرح کنیم و مسائل کماهمیت را در جمعهای بزرگ. مخاطب کودک در تئاتر مسئله بسیار مهمی است و در تمام دنیا بزرگترین برنامهها را به کودکان اختصاص میدهند.
وی در ادامه افزود: اگر از اشکال نمایش آیینی در اقوام اولیهی بشر بگذریم، بخش عمدهای از تئاتر از بازی کودکان بهوجودآمده و در حقیقت باید گفت اولین کسانی که در روی کرهی زمین نمایش بازیکردند، کودکان بودند. ما بزرگترها در واقع این را از خود بچهها وام گرفتهایم و صداقت را از آن حذفکرده و دوباره به خورد آنها میدهیم. در چنین شرایطی است که کودکان از تئاتر گریزان میشوند و به سختی می شود آنها را دوباره با این عرصه آشتی داد.
محمدرحیمی در پایان سخنانش تأکید کرد: من فکر می کنم یکی از راه حلها برای رفع این معضل علاوه بر نمایش برای کودکان، نمایش با کودکان است؛ یعنی شبیه به همین اتفاقی است که امروز شاهدش بودیم. شخصن از تجربهای که امروز با این کودکان داشتم، بسیار خوشحالم و فکر میکنم چنین اتفاقاتی میتواند دوباره ما را به نمایش ناب کودکان نزدیککند و دوباره بتوانیم متنهای نمایشیمان را براساس نگرش بچهها و نه مسائل بزرگترها تهیه کنیم و بنویسیم.