گزارشی به بهانه توقیف سه نمایش در دولت تدبیر و امید؛
مدیران فرهنگی به اقتدارگرایان باج میدهند
شاهد هستیم اقلیت تندرو شرایط لغو مجوز اجرای رئیس ارزشیابی و نظارت نمایشی را فراهم میکند و البته مدیرکل هنرهای نمایشی، معاون امور هنری و بالطبع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل این جریان نرمش به خرج میدهند.
در حالیکه تنها یک سال و نیم از شروع فعالیت دولت تدبیر و امید میگذرد؛ رفتار مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بویژه در حوزه هنرهای نمایشی نشان میدهد عزمی بر ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای جریان اقلیتِ اقتدارگرا وجود ندارد. گزارش پیشرو چگونگی مواجهه مدیران با جنجالهای رسانهای این جریان در مقابل اجرای سه اثر نمایشی را ملاک بررسی قرار داده است که در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جنجال سازی رسانههای مخالفان دولت برای ایجاد حاشیه از جمله حربههای شناخته شده گروهی در اقلیت محسوب میشود که طی سه دهه پس از انقلاب بارها امتحان شده و با عقبنشینی دولتها رضایت طیف کمشمار را فراهم آورده است.
این استراتژی بویژه در سالهای آغاز به کار دولت اصلاحات با هدایت سید محمد خاتمی پس از دوم خرداد ۷۶ رونمایی شد و جریان اقتدارگرا تمام قدرت خود را به عرصه آورد تا از طریق بازوهای رسانهای حوزه فرهنگ و هنر؛ صحنههای نمایش، نشر و سینماها را دستخوش تنش کرده و یکی از وزارتخانههای مهم دولت را به حاشیه ببرد.
این جریان با تبدیل عرصه فرهنگ به حیات خلوت سیاستبازان و محل تسویه حسابهای شخصی، باندی و جناحی بزرگترین لطمه را به رشد فرهنگ جامعه ایرانی پس از انقلاب وارد کرده اما همواره خود را در حاشیه امنیت دیده است. اقلیتی که نشان داد به محض شروع فعالیت دولت متبوع خود چشم بر رفتار خلاف قانون میبندد و البته حاضر است با منزوی کردن اهل فرهنگ و هنر هزینهای بیش از «سههزار میلیارد» بر کشور تحمیل کند.
چنانچه شاهد بودیم دولتهای نهم و دهم با استفاده از فضای ایجاد شده توسط یاران رسانهای خود که در گذشته بواسطه اکران یک اثر سینمایی یا اجرای نمایش روی صحنه جنجال به پا میکردند، تصمیم گرفت بعضی فیلمهای توقیف شده را اکران کند، بلکه به این ترتیب تبلیغات مثبتی داشته باشد و خود را چنان نشان دهد که…!
در همین دوران بود که عده ای تازه کارگردان وارد عرصه شدند و با استفاده از رانتهای بوجود آمده و بواسطه شکستن تابوها و عبور از خطوط قرمز(البته با چراغ سبز دولتِ محبوب خود) اقدام به ساخت فیلمهای سینمایی با موضوع دفاع مقدس و شبه سیاسی کردند که بر فردی پوشیده نیست اگر در دولت اصلاحات رخ میداد با واکنشهای تند و افراطی همین جریان مواجه میشد.
پس از آغاز به کار دولت تدبیر و امید و با عبور از دوران آشفتگی فرهنگی(و البته سیاسی و اقتصادی) برخی چهرههای شناخته شده فرهنگ و هنر کشور بنا بر شرایط ایجاد شده و عزم شخص رئیس جمهور بر تغییر وضعیت دشوار این عرصه بار دیگر تصمیم به فعالیت مجدد گرفتند؛ اما افتاد مشکلها!
گام اول؛ توقیف نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ»
نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» نوشته زنده یاد اکبر رادی و کارگردانی هادی مرزبان از ۴ خرداد ماه در تالار وحدت روی صحنه رفت اما در تاریخ ۱۶ خرداد ۹۳ با حاشیه سازی جریان افراطی مواجه و دستور توقف اجرای این نمایش تنها یک ماه مانده به سالگرد آغاز به کار دولت صادر شد.
رضا دادویی، رئیس شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی در توضیح دلیل توقف این اجرا اظهار کرد: در حال حاضر مشغول رایزنی هستیم تا سوءتفاهم هایی که نسبت به متن این اثر نمایشی به وجود آمده برطرف شود. امیدوارم که مسئله حل شده و این نمایش بتواند از یکشنبه با اعمال تغییراتی اجرای خود را از سر بگیرد. دادویی توضیحی درباره اینکه این نمایش از سوی چه نهاد و مسئولی توقیف شده است، نداد.
موضعگیری مسئولان و مدیران تئاتری نشان میدهد آنها نیز از ابتدا چشمانداز روشنی درباره آنچه اتفاق افتاد نداشتند و جریان رسانهای که همواره در حاشیه امن به سر میبرد در پی ورود قوه قضائیه به اجرای اثر نمایشی دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هدف خود رسید. واکنشی که هنگام فعالیت دولتهای نهم و دهم کمتر رخ داد و اصولا جریان سانسور تا جایی پیشرفت بود که صحنهها خالی از نمایشنامه شد و اجرای نمایشهای بدون دیالوگ قوت گرفت.
قوه قضائیه نیز پیرو اظهار نظرهای آشفته مدیران اداره کل هنرهای نمایشی و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به انتشار بیانیهای کرد تا نشان دهد بر حسب وظیفه محول شده در قانون اساسی عمل کرده است. رویکردی که گرچه صحیح به نظر میرسد اما نکته اصلی اثرگذاری فشار رسانهای جریانی است که طبق عادت پیش از وقوع جرم اقدام به محاکمه هنرمند کردند.
چنانچه پس از حضور هادی مرزبان و علی نصیریان در دادگاه برای ارائه توضیحات و همچنین پیرو رایزنی مشاور حقوقی معاون امور هنری سرانجام رای مبنی بر ادامه اجرای این نمایش صادر شد تا کذب نظر بولتن سازان ثابت شود.
اما روابط عمومی دادستانی تهران در تاریخ ۱۹ خرداد ۹۳ متن توضیحاتی منتشر کرد که در بند نخست آن آمده است: «از مفاد اظهارات جناب آقای جنتی مستفاد میشود که ایشان خود اذعان به مغایرت برخی صحنههای نمایش مذکور با شؤون و موازین اسلامی و عفت عمومی دارد. از جمله وی اظهار داشته است که «این نمایش اشکالاتی هم داشته که باید رفع میشد» که خود موید اشکال وارده به اجرای این برنامه است.»
نکته اینجاست که چرا وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی با گفتار خود نشان میدهد به مجوز صادر شده اعتماد ندارد و تلویحا عنوان میکند از هنرمند در برابر جوسازیها حمایت نخواهد شد؟
توقف اجرای نمایش «شاخِ نبات» با دستور قضائی و همراهی دولت
نمایش «شاخِ نبات» به کارگردانی مهدی شمسایی دومین موردی بود که در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مهرماه به دستور قوه قضائیه متوقف شد تا بار دیگر مجوز صادر شده توسط شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی توسط نهادی خارج از دولت و ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لغو شود.
نکته حائز اهمیت در این مورد نیز موضع گیریهای دولتمردان پس از توقف اجرا بود که این بار نیز نشانی جز عدم حمایت از هنرمند نداشت.
رئیس اداره نظارت و ارزشیابی پس از صدور دستور توقف اجرا طی اظهار نظری به بیان دلایل این اتفاق پرداخت و گفت: مشکل نمایش مهدی شمسایی از همان شبهای اول اجرا ایجاد شد و ما بارها نکاتی را تذکر داده و خواستار رعایت آنها شدیم که آقای شمسایی برخی نکات را اعمال کرد و برخی را نیز در نظر نگرفت. در گزارشهای بعدی و در بازبینیهایی که از نمایش داشتیم متوجه شدیم که برخی مشکلات رفع نشده و تعدادی از آنها پابرجاست.
اما کارگردان «شاخ نبات» درباره دلایل توقف اجرای این نمایش در تالار وحدت توضیحاتی ارائه داد که بار دیگر تئوری ابتدایی گزارش مبنی بر رفتار سیاسی جریان حاشیهساز را تایید میکند.
شمسایی در همین رابطه عنوان کرد: این نمایش با همین متن و بدون هیچ ممیزی سال ۸۹ و در دوران وزارت آقای صفارهرندی روی صحنه رفت و ما فیلم آن اجرا را چندی پیش به اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد دادیم تا مجوز اجرای مجدد کار را بگیریم که در نهایت این مجوز هم صادر شد و ما کار را روی صحنه بردیم.
وی همچنین در گفتگوی خود با خبرگزاری کار ایران اظهار داشت: فکر میکنم مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی هم مایل به ادامه اجرای نمایش «شاخ نبات» نبودند، چون بعضی تذکرهای قوه قضائیه را در نظر گرفتیم و در حال برطرف کردن باقی موارد بودیم که حکم توقف اجرا آمد. نمیشود شما به نمایشی مجوز بدهید اما نهادهای دیگر درباره ادامه کار تصمیم بگیرند و اعمال نفوذ کنند.
و ناگهان دایره تنگنظریها به نمایشنامه خوانی رسید!
جریان رسانهای حاشیهساز در آخرین اقدام خود صبح سهشنبه ۶ آبان ماه با انتشار دست نوشتهای طبق معلوم بدون ذکر نام، اجرای نمایشنامه خوانی در سالن اصلی تئاترشهر به مناسبت شبهای عزای حسینی را هدف تاخت و تاز قرار داد.
سایتهای خبری سیاسی این جریان بلافاصله اقدام به بازنشر یادداشت کردند و کار به آنجا رسید که رئیس اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی دولت یازدهم که این بار خود در مقام کارگردان ظاهر شده بود موفق نشد نمایشنامه «ناگهان هذا حبیبالله…» نوشته عباس نعلبندیان را در سالن اصلی تئاترشهر خوانش کند.
در گزارش خبرگزاری کار ایران در همین رابطه آمده است: عوامل اجرایی در صحبتی کوتاه با یکدیگر و پس از شور جمعی تصمیم به اجرای نمایشنامه «ناگهان هذا حبیب الله…» داشتند که تماس تلفنی حسین طاهری، مدیرکل هنرهای نمایشی موجب شد گروه از تصمیم خود صرف نظر کند.
گرچه یکی از رسانههای تازه از راه رسیده این جریان روز بعد از توقیف نمایشنامه خوانی در تئاترشهر با انتشار یادداشت بینام و نشان دیگری تلاش کرد رفتار غیر قانونی صورت گرفته را توجیح کند، اما استدلال پیشپا افتاده و غیرتخصصی نوشته شده بیارتباط با متن، پرده از ماهیت جناحی و تنگنظرانه رفتار رسانهای رخ داده برداشت.
رفتارشناسی مدیران فرهنگی دولت یازدهم در مواجهه با برخوردهای غیرقانونی و غیرحرفهای رسانههای تندرو در سه نمونه یاد شده بویژه نمونه آخر نشان دهنده یک نکته است. اینکه مسئولان فرهنگی قصدی بر ایستادگی در برابر تمامیتخواهان ندارند و جریانی که در دولت نهم و دهم علاقه خود به یکپارچهسازی تمام زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را به اثبات رساند(و البته پاسخ خود را خرداد ۹۲ از مردم دریافت کرد) در حال فتح سنگرهای فرهنگی دولت یازدهم است.
از ماجرای اکران ۸ فیلم سینمایی که بگذریم. تن دادن مدیران فرهنگی به زیادهخواهیهای حاشیهسازان در حالی رخ میدهد که هنوز دو سال از شروع بهکار دولت نمیگذرد؛ اما شاهد هستیم جریان اقلیت شرایط لغو مجوز اجرای رئیس ارزشیابی و نظارت دولت را فراهم میکند و البته مدیرکل هنرهای نمایشی، معاون امور هنری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با این جریان همراهی میکنند. با این رویکرد آیا میتوان به حمایت مسئولان از هنرمندان امید داشت؟
در انتها سوالهایی بوجود میآیند از جمله اینکه، این جریان تا کجا با سکوت مسئولان پیش میرود و آیا کار به جایی میرسد که طبق حدس و گمان مدیران صاحب تجربه شاهد تصمیمگیری رسانههای تندرو برای جریان فرهنگی تئاتر و سینمای کشور باشیم؟ مدیران فرهنگی دولت یازدهم تا کِی قرار است بیتوجه به رای و خواست مردم در برابر رفتارهای فراقانونی اقلیت تمامیتخواه عقبنشینی کنند؟