گفتگو با عوامل اجرایی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» / ۲ /
هنرمند شهرستانی امکان رشد ندارد مگر با سفر به تهران
حسنزاده: اگر قرار باشد بازیگر در تهران با دو مشکل مبارزه کند در دیگر استانها باید با صد عامل بازدارنده مواجه شود / رسولی: امروز هم وقتی نام بازیگر تئاتر در شهرستان میآید همه کنجکاوند ببینند در اجتماع چطور رفتار میکنید.
عوامل اجرایی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» تاکید میکنند همچنان در شرایطی قرار داریم که ادامه فعالیت حرفهای هنری در استانها سخت است. سختیهایی که از دل اجتماع بیرون میآید و راهی جز کوچ پیش روی هنرمند باقی نمیگذارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بخش نخست نشست مشترک با همراهی کارگردان، بازیگر و طراح صحنه نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» روز گذشته در خبرگزاری کار ایران منتشر شد. میهمانان در ادامه جلسه به بیان تجربیاتی درباره دشواری فعالیت حرفهای تئاتر در شهرهایی جز پایتخت پرداختند که بطور طبیعی با جغرافیایی که بستر نمایش در آن میگذرد(شهر قم) ارتباط داشت. بخش دوم گفتگو را در ادامه بخوانید.
* فعالیت یک هنرمند تئاتر در شهری دیگر جز تهران با چه دشواریهایی مواجه است؟ بویژه اگر پای شهری مانند قم در میان باشد که از گذشته تا امروز به عنوان جغرافیایی مذهبی شناخته میشود.
الهام رسولی(بازیگر):بزرگترین مشکل در قم یا هر شهر دیگر کشور جز تهران سقفی است که برای توناییهای شما تعریف میکند. به این معنی که تو هر اندازه تلاش کنی و زحمت بکشی؛ حتی اگر از همه بازیگران ایران هم بهتر باشی؛ به هر حال در سالن نمایش شهرستان روی صحنه خواهی رفت و اتفاق بیشتری رخ نمیدهد. امکان رشد بیشتر وجود ندارد مگر اینکه به تهران سفر کنید.
محسن حسنزاده:اگر قرار باشد بازیگر در تهران با دو مشکل مبارزه کند در دیگر استانها باید با صد عامل بازدارنده مواجه شود. شاید نزدیکی قم به تهران برای هنرمندان این شهر یک حسن باشد، اما بطور کل میتوان چنین گفت که با گذشت سالیان در بسیاری شرایط سیاسی اجتماعی تغییر چندانی رخ نداده اما حضور بچههای هنرمند به اندازهای قدرت، جدیت و حقانیت داشته که اگر سدی هم پیش پای آنها گذاشته شده آن را از مقابل برداشتهاند.
اعتقاد دارم بچههای شهرستان از نظر جامعهشناسی و روانشناسی به مرحلهای میرسند که شاید آنچه دیگران باید طی یک فرصت مطالعاتی کسب کنند را بواسطه تجربه زندگی واقعی بدست میآورند. اینکه در گذشته فعالیتهایی همچون تئاتر در شهری مثل قم مذموم به نظر میرسید همچنان هنرمندان را آزار میدهد و کار را برای آنها سخت میکند اما اینطور به نظرم میرسد که اگر بتوانند با صبوری به کار خود ادامه دهند راه باز خواهد شد.
اگر روزگاری بیماری تئاتر حرفهای که از عدم برنامهریزی صحیح و اصولی نشات میگیرد برطرف شود اطمینان دارم الهام رسولیها میتوانند حق خود را بگیرند.
رسولی:همچنان نگاه بدوی به هنر نمایش در شهرستانها وجود دارد، البته الان به نسبت گذشته در شرایط بهتری فعالیت میکنیم. اما امروز هم وقتی نام بازیگر تئاتر با شما میآید؛ همه در حال بررسی و کنجکاوی هستند ببینند در اجتماع چطور رفتار میکنید. همین مسائل را با خانواده هم داریم؛ گروهی اصلا کاری که انجام میدهیم را قبول ندارند و منع میکنند؛ گروهی هم مشکلی ندارند اما نگاه مردم آنها را آزار میدهد.
البته من هیچگاه از این نظر مشکل خاصی نداشتم ولی آنچه بعد از سالها تلاش آزارم میدهد سقف است؛ چون با مسائل فرهنگی محیط آشنا هستم و توانایی سازگاری با فرهنگ مردم شهری که در آن زندگی میکنم را دارم.
* اگر قرار باشد الهام رسولی دست به انتخاب بزند مانند کدام شخصیت نمایشنامه عمل میکند. مقاومت و مبارزه سکینه با شرایط سخت یا مهاجرت طوبی به تهران و مواجه شدن با مخاطرات جدید؟
رسولی:اگر بخواهم به فعایت حرفهای ادامه دهم قطعا راه طوبی را در پیش میگیرم و به تهران میآیم.
محسن حسنزاده(بازیگر و کارگردان): فکر میکنم این انتخاب بسیار شخصی است و به این ارتباط دارد که افق نگاه شما چه باشد. سوال اولی که مطرح میشود این است که آیا ماندن و مبارزه کردن عایدی خواهد داشت؟ یا اینکه فقط صرف انرژی و درجا زدن است. اتفاقا نگاه علیرضا نادری به طوبی در نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبی» همان چیزی است که امروز هم در قم شاهد هستیم برای عدهای اهمیت دارد و خیلیها کوچ به تهران را ترجیح میدهند. مردم هم به " طوبیهایی " که افق نظرشان رفتن است، نگاه خاصی دارند؛ برخوردهایی هم صورت میگیرد که گاهی میتواند فرد را به جایی برساند که سرنوشت طوبی نمایشنامه را پیدا کند.
الان احساس میکنم در جغرافیایی که زندگی میکنیم، مهاجرت مطلوب بسیاری از افراد است و علاقهای به ماندن ندارند. البته اعتراف میکنم همواره چیزهایی ما را به این جغرافیا متصل میکند و حاضر هستیم وابستگیها را زیر پا بگذاریم، اما نکته اینجاست که وقتی به جای دیگر میرویم دلتنگی وجود دارد و همان علاقهها ما را آزار میدهند. این طوبایی نگاه و عمل کردن در شهرستانها یک اپیدمی فراگیر است و در عین حال تجربه هم نشان داد نام همین طوبیها ماندگار میشود.
از نظر ایفای نقش در نمایش هم اینطور نبود که قصد داشته باشیم آنچه در متن وجود داشت را به مخاطب نشان دهیم. اینکه از اجتماع مورد نظر شناخت داشتیم موجب نشد بگوییم تماشاگر باید آنچه ارائه میشود را قطعا از ما بپذیرد.
سعید حسنلو:کار در شهرستان اصولا افقی پیش روی شما ترسیم نمیکند. مثلا به عنوان بهترین طراح صحنه شهر شناخته میشوید؛ چه اتفاقی میافتد؟ اصلا بهترین طراح صحنه تئاتر ایران هم باشید هیچ اتفاقی نمیافتد، چون مسئولان جهان دیگری برای تو تعریف نمیکنند؛ به دلیل شرایط سخت موجود خود شما هم توانایی چنین کاری پیدا نمیکنید. این سوال همیشه مطرح است که اگر بهترین دورههای آموزشی را هم پشت سر گذاشته باشید و تجربه کاری خوبی هم در کارنامه شما باشد، آیا امکان بلندپروازی وجود دارد؟ تفاوت تهران با شهری مانند قم فقط این است که وسعت بیشتری دارد.
شما با یک کار خیلی خوب در شهرستان به پایان نمیرسید. اما مشکل اصلی این روزها در تهران این است که زحمت شما اصلا دیده نمیشوید. یک زمانی وقتی در شهرستان اجرای عموم داشتیم مخاطب استقبال میکرد اما این روند در دورهای قطع شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.
حسنزاده:اصلا فرهنگ تماشاگر به معنای گذشته از بین رفت. اواخر دهه ۷۰ در قم نمایشی اجرا شد که فرهنگ رزرو را بسیار زودتر از تهران به جریان انداخت. حتی کار به جایی رسید که به اندازه تماشاگر داخل سالن، مخاطب پشت در بسته میماند و ما تجربه رزرو بلیت برای یک هفته آینده را داشتیم که در شهرستانها نابود شد.
حسنلو:زمانی با دقت در ترکیب افرادی که برای خرید بلیت به گیشه تئاترشهر رجوع میکردند؛ میدیدم بسیاری برای نخستین بار به دیدن نمایش میآیند. این روند امروز از میان رفته و کار به جایی رسیده که هنرمندان کارهای یکدیگر را تماشا میکنند. از هر سالن به سالن دیگر بروید با چهرههای تکراری مواجه میشوید و معلوم نیست چرا مخاطب تازه به دیدن نمایش نمیآید.
* نکته اینجاست که رویدادهای رسمی هم گاهی سد ایجاد میکنند، به عنوان نمونه عده زیادی انتظار داشتند جایزه بازیگری جشنواره تئاتر فجر در اختتامیه به الهام رسولی برسد.
رسولی:گاهی فکر میکنم اگر قبل از دریافت جایزه فجر نام من بیشتر شنیده شود ادامه فعالیت حرفهای سرنوشت متفاوتی پیدا میکند. شاید اگر جایزه را هم میگرفتم برایم اتفاق بزرگی نمیافتاد، اما انتظار نداشتم این حس در من بوجود بیاید که جایی حق رعایت نشد. البته آرزوی اصلیام این بود که «فرجام سفر طولانی طوبی» اجرای عموم داشته باشد و همه به تماشای نمایش بنشینند و در پایان سالن را با رضایت ترک کنند که خوشبختانه همین اتفاق افتاده است.
* برای سعید حسنلو که جایزه طراحی صحنه را دریافت کرد چه اتفاقی افتاد؟
حسنلو:بسیاری از بزرگترها میگفتند جهان تو بعد از دریافت جایزه فجر تغییر خواهد کرد. البته خیلی دوست داشتم برای کارهای دیگری این جایزه را دریافت میکردم اما به طور کل تاثیر زیادی نداشت و تنها وسواس من را بیشتر کرد. الان به جایی رسیدم که وقتی اشتباهی در طراحی رخ میدهد تا مرز خودکشی پیش میروم!
الهام رسولی:امیدوارم این جمله را من در دوره آینده جشنواره فجر بگویم. یعنی بگویم سال قبل انتظار دریافت این جایزه را داشتم اما امسال گرفتم.(خنده حاضران)
حسنلو:علاقه دارم از این شاخه به آن شاخه بپرم و فکر میکنم تا ۴۰ سالگی حق اشتباه دارم. بسیار اهل ریسک هستم و تفاوت جهان طراحی صحنه در نمایش «قصه ظهر جمعه» با «فرجام سفر طولانی طوبی» از همین روحیه نشات میگیرد. خطر همیشه وجود دارد و ارتباط چندانی به دریافت جایزه فجر پیدا نمیکند؛ حساسیت در کار همیشه وجود دارد.
* یکی از نکات مهم دیگر تجربه محسن حسنزاده است که کارگردانی و بازیگری روی صحنه را همزمان تجربه میکند.
حسنزاده:دقیقا. ابتدا قرار نبود این اتفاق بیفتد و شاید تماشاگر در نگاه نخست بگوید این کارگردان فرد خودشیفتهای است. در واقع تا این حد بیعقل نیستم بازیگری که جایزه جشنواره را به خود اختصاص داده کنار بگذارم و خودم روی صحنه بروم؛ چون به بازی مجید امیری اعتقاد داشتم و به همین دلیل او را برای اجرا انتخاب کردم.
از قبل هم با من صحبت کرده بود که پیشنهاد جدیدی مطرح شده و شاید نتواند با ما همکاری کند. در نهایت هم گروه متقاعد شد نباید برای زندگی مجید مخاطرهای پیش بیاید. به هر حال همه ما با کاستیهای مالی و دشواریهای ناشی از آن آشنا هستیم. بنابراین در شرایطی قرار گرفتیم که عملا فرصت زیادی برای آماده شدن بازیگر جدید وجود نداشت و با همه مسائلی که اجرای روی صحنه دارد تصمیم گرفتم ایفای نقش را خودم برعهده بگیرم.
سعی میکنم از این حضور روی صحنه لذت ببرم و تنها امیدواریام این است که بتوانم این فشار را تا روز آخر تحمل کنم. به هر حال وقتی فشار و استرس به جایی میرسد که احساس میکنید همه چیز علیه شماست کار دشوار میشود. شاید پذیرش این حرف دشوار باشد، اما وقتی با همه سختیها نمایش روی صحنه میرود و در پایان رضایت تماشاگر را میبینم تمام خستگی از بین میرود.
* وقتی با نمایشنامه نویسی مانند علیرضا نادری مواجه هستیم اثر خلق شده ناخواسته تحت تاثیر نام قرار میگیرد. آیا نمایش شما توانست حد و مرز خود با خالق را مشخص کند؟
حسنزاده:بهتر است من در این رابطه اظهار نظر نکنم اما اصولا چه کسی بهتر از علیرضا نادری که من بخش مهمی از زندگی هنریام را به او مدیونم؟ چالش بزرگ درباره کار ما این است که بعضی میگویند متن کهنه و قدیمی است که با این حرف بسیار مخالفم. اینکه گفته میشود محدود به زمان است و جاذبهای برای اجرا ندارد اصلا درست نیست و معتقدم بعدا درباره ضرورت نگارش و اجرای «فرجام سفر طولانی طوبی» بسیار خواهند نوشت.
اما در ارتباط با آنچه شما مطرح کردید باید بگویم همین افراد درباره کارگردانی و اجرای نمایش چنین نظری ندارند. این میتواند برای من نقطه امید باشد و اعتقاد دارم نادری پیشروتر از زمان خود حرکت میکند. خوشحالم علیرضا نادری عنوان میکند «فرجام…» نمایشی بود که مخالف با دیدگاههای من روی صحنه رفت، اما الان از حضور آن روی صحنه رضایت دارم.