گفتگو با مهرداد کوروشنیا درباره اهمیت اقتصاد تئاتر؛
گروههای نمایشی سیسال به بودجه نفت متکی بودند
متوجه شرایط سخت مالی کشور هستم و میپذیرم دولت از نظر مالی با کاستیهایی مواجه است اما فرد عاقل کسی است که راهی برای عبور از این شرایط اندیشه کند.
کمبود بودجه فرهنگ و هنر به همراه کم توجهی به هنر نمایش در برنامهریزیهای کلان کشور موجب شده گروههای نمایشی هر چه بیشتر در مسیر تغییر نگرش به بخش تولید آثار نمایشی گام بردارند و خواسته یا ناخواسته توجه به اقتصاد هنر را در دستور کار قرار دهند. این موضوع یکی از نیازهای جدی این روزهای تئاتر است که البته مدیران و هنرمندان عرصه تجسمی و موسیقی قبل از اهالی تئاتر؛ گامهایی در این زمینه برداشته و موفقیتهایی هم در آن کسب کردند. مهرداد کوروشنیا که به تازگی با اجرای مجدد نمایش «آخرین نامه» میهمان مجموعه تئاترشهر است؛ اعتقاد دارد؛ عدم برنامهریزی صحیح مدیران تئاتری برای اختصاص بودجه طی سیسال گذشته موجب وابستگی بیش از حد هنرمندان به بودجه نفتی شده اما میتوان با امکانات موجود نیز شرایط بهتری برای تامین هزینهی تولید آثار نمایشی فراهم کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروشنیا در همین ارتباط عنوان کرد: تئاتر ایران در مدت سیسال بعد از انقلاب کاملا به صورت دولتی اداره شده و سالنهای محدود موجود و امکانات دیگر در اختیار گروههای نمایشی قرار گرفته است. بر همین اساس وقتی برآورد هزینه تولید توسط گروهها ارائه میشد؛ اداره کل هنرهای نمایشی بیتوجه به آنکه گروه اصولا چه اندازه در تامین هزینههای خود توانایی دارد؛ مبالغی را به آنها پرداخت کرد. به عنوان مثال گروه ۷۰ میلیون تومان برآورد تولید میداد در حالی که فروش گیشه ۱۰ میلیون تومان بازگشت داشت و ۶۰ میلیون را دولت پرداخت میکرد.
وی با تاکید بر اینکه مدیریت دولتی طی این سالها بدون برنامه عمل کرده و همین موجب شده نگاه حرفهای به بخش تولید مطرح نشود؛ ادامه داد: گروهها عادت کردند بیتوجه به بازگشت سرمایه عمل کنند. پس طبیعی است وقتی دولت در خصوص پرداخت اعتبار با کاستی مواجه میشود گروهها نیز توان ایستادن روی پای خود را ندارند و اعتراض میکنند.
این نویسنده و کارگردان به جلساتی که سالها قبل در ارتباط با خصوصیسازی در تئاتر برگزار شد؛ اشاره کرده و اظهار داشت: در دورهی مدیریت حسین پارسایی جلسههایی با همین عنوان برگزار شد که نتیجه نداشت تا هنگامی که کاهش بودجه تئاتر کشور موجب شد گروهها به فکر بازگشت سرمایه تولید و برنامهریزی اقتصادی بیفتند. چنانچه شاهد بودیم طی یکی دو سال گذشته گروهها روشهایی را درنظر گرفتند که نشان داد میتوان هم زمان با کنترل هزینهها اثر فاخر نیز خلق کرد.
کوروشنیا خاطرنشان کرد: درهیچ کجای جهان اینطور نیست که تئاتر توسط دولت حمایت نشود اما این پرداختها قطعا با برنامهریزیهایی همراه است. عدم برنامهریزیها در طول سالیان گذشته موجب شد عمده تمرکز اجراها به چهارراه ولیعصر و مجموعه تئاترشهر معطوف شود و بیان کنیم سالنهای تئاتری که در گوشه کنار پایتخت وجود دارد با مشکل جذب مخاطب مواجه است.
وی به عملکرد موفق سالنهایی همچون فرهنگسرای نیاوران و موسسه اکو در جذب مخاطب طی مدت اخیر اشاره کرد و افزود: در همین ارتباط پیشنهادهایی وجود دارد که میتوان گروههای نمایشی را برای حضور در سالنهایی غیر از تئاترشهر تشویق کرد. اینطور که ما حمایتهای شناور و متفاوت را برای اجرا در سالنهایی مانند فرهنگسرای خاوران، فرهنگسرای بهمن و محراب و… تعیین کنیم که در این صورت تصمیمگیری برعهده گروه گذاشته میشود.
نویسنده و کارگردان نمایش «آخرین نامه» تمرکززدایی را یکی از نتایج چنین برنامهریزی دانست و با ارائه پیشنهادهایی گفت: اگر طی سالیان گذشته برنامهریزی داشتیم گروهها در دوران کاهش بودجه با فشار کمتری مواجه میشدند و اعتراضها نیز کمتر میشد. ما میتوانیم با ایجاد یک دفتر پژوهشی در ادارهکل هنرهای نمایشی با ۲ کارمند که امکانات سختافزاری و نیروی انسانی آن هم وجود دارد در ارتباط با ظرفیتهای موجود در پایتخت و کشور مطالعه کنیم.
وی ادامه داد: ابتدا باید تحقیق کنیم و ببینیم چه تعداد سالن تئاتر یا سالنهایی که بتوان به این منظور از آنها بهره برد؛ در اختیار نهادها و ارگانهای گوناگون قرار دارد که بدون استفاده مانده است. مرحله بعد مذاکره با این سازمانها برای فعال کردن سالنهای موجود است تا این ظرفیت را به داشتههای سختافزاری تئاتر کشور اضافه کنیم. به هرحال زمانی که توان ساخت سالن نمایش وجود ندارد؛ میتوان از این راهبرد بهره گرفت.
کوروشنیا خاطرنشان کرد: من شرایط سخت مالی کشور را متوجه هستم و میپذیرم دولت از نظر مالی با کاستیهایی مواجه است اما فرد عاقل کسی است که راهی برای عبور از این شرایط اندیشه کند. سوال من این است که با توجه به دشواری و هزینهی بالای تولید آثار، چرا یک نمایش باید فقط ۳۰ شب روی صحنه برود؟
این کارگردان در انتها به اجرای نمایش «آخرین نامه» در گذشته اشاره کرد و گفت: ما طی ۳۰ شب اجرا در سالن ۵۰ نفره اداره تئاتر ۱۲۰۰ تماشاگر داشتیم که دوستان بعدا عنوان کردند پرتماشاگرترین اجرای مجموعه در آن سال بوده است. اما جالب اینجاست وقتی برای اجرا به شهر بجنورد سفر کردیم طی دو سانس اجرا در یک روز ۱۴۰۰ تماشاگر به دیدن اثر ما نشستند. بنابراین باید راهی فراهم کنیم آثار نمایشی موفق امکان اجرا در سالنهای متعدد سراسر کشور را داشته باشند تا اتکای آنها به حمایت مالی دولت کاهش یابد و امکانی برای تامین هزینههای گروه فراهم شود.