یادداشت ابراهیم پشتکوهی برای نمایش «مرداب روی بام»؛
پریدن از مرداب، ایستادن روی ماه
اگر تردستی و جادوی تئاتر را میخواهید " مرداب روی بام " یک نمونه عالی است. نمایشی که ساده انگار و سهل الوصول نیست. تئاتری که مسله دارد و آن را در فرمی نو و بدیع نشان میدهد.
ابراهیم پشتکوهی کاگردان شناخته شده جنوب کشور و سرپرست گروه نمایش " تیتوک " پس از تماشای نمایش " مرداب روی بام " به کارگردانی رضا گوران یادداشتی منتشر کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن یادداشت پشتکوهی به شرح زیر است:
در جنوب نوعی ماهیگیری وجود دارد به نام «پارو»؛ در این شکل از ماهیگیری تورها به دو چوب بلند وصل میشوند و کسی که پیشوار خوانده میشود چوب و پایش را روی کف خاک دریا میکشد و حرکت میکند؛ کسی که سر دیگر چوب را گرفته پشت او حرکت میکند، میگوها که معمولن زیر لایهی نازکی از خاک زندگی میکنند بیرون میآیند و به تور کشیده میشوند. این ماهیگیری نزدیکیهای ساحل انجام میشود و حاصل چیدن تور وآمدن به ساحل و تماشای صید لذتی دارد که فقط آنان که ماهی گرفتهاند میتوانند معنای حرف مرا بفهمند.
صید «پارو» کشیدن میگو از زیر خاک به بالاست؛ این نوع صید این روزها بسیار کم شده است. بعضی از نمایشها که تعداد آنها کم است مثل صید پارو هستند و معناها را از دل خواب بیرون میآورند.
نمایش " مرداب روی بام " به کاگردانی رضا گوران مرا یاد صید به روش پارو انداخت. به تور انداختن معنا!
کشیدن معناهای خاک گرفته از دل زمین و حافظه، از دل حافظه و ذهن گول زنندهی روزمره دوستِ فراموش کار و تازه کردن آن، ارزش بسیاری دارد که گوران از پس آن برآمده است.
بعد از دیدن چند نمایش خنثی یا فرم زده که نوعی از سانتی مانتالیسماند، دیدن اثری که فرم و محتوای آن به قول فرمالیستهای روس مثل دو روی سکه به هم تنیده است مرا به شوق نوشتن واداشت.
آشنایی زدایی یکی از مولفهای مهم این اثر گوران است که این آشنا زدایی از اسم اثر شروع میشود تا به نشان دادن چاقوها به جای زنبقها و…
طراحی صحنه با اجرا چنان درهم تنیده که تو گمان میکنی جز با این گلها و کف شیب دار که ناگهان با آمدن دستهایی از کف زمین یا پارچههای عنابی که غافلگیرت میکند امکان اجرا نداشت.
دلخوشی من از دیدن این اثر بیشتر به این خاطر است که هنوز کارگردانهایی مثل گوران به رغم همه مشکلات، شعور تماشاگر را دستکم نمیگیرد و درد مشترک ملتها را نیز به نمایش میگذارند.
اگر تردستی و جادوی تئاتر را میخواهید " مرداب روی بام " یک نمونه عالی است. نمایشی که ساده انگار و سهل الوصول نیست. تئاتری که مسله دارد و آن را در فرمی نو و بدیع نشان میدهد.
صحنهی چیدن چاقوها(زنبقها) توفان ملافهها، نشان دادن یک عروس پیر به جای آینه و… تصویرهایی که یادآور رنه مگریت است.
یک گروه پر انرژی و بازیگران پر تلاش، یک کارگردان خلاق حاصلش پریدن از روی با م تا آبی آسمان است حتی اگر اسم این نمایش مرداب روی بام باشد.