اصغر دشتی، حمید پورآذری و ایوب آقاخانی از نزول جایگاه تئاتر فجر گفتند؛
بزرگان تمایلی به حضور در جشنواره تئاتر فجر ندارند
دشتی: غیبت نامهای شاخص نزول جشنواره را نشان میدهد. / آیا استعدادها را برای غایب بودن پرورش میدهیم؟ / پورآذری: نتیجه حضور در جشنواره باخت – باخت است. / آقاخانی: ادامه راه طی شده در دوره گذشته راهگشا نیست.
ایلنا: برگزاری سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با حضور علی اصغر دشتی، حمید پورآذری و اجرای ایوب آقاخانی در برنامه «دیالوگ» رادیو نمایش مورد بحثو بررسی قرار گرفت که طی آن کارشناسان به بررسی دلایل فاصله گرفتن هنرمندان نام آشنای عرصه هنرهای نمایشی کشور از این رویداد پرداختند.
دشتی: دیگر متن و اثر خود را درمعرض بازخوانی و بازبینی قرار نخواهم داد
به گزارش خبرنگار ایلنا، دشتی در ابتدای صحبتهای خود ضمن ابراز پشیمانی از حضور در بازبینی سه دوره قبل جشنواره فجر گفت: پس از حضور در آن دوره از جشنواره از اینکه خود را در معرض قضاوت قرار دادم؛ شگفت زده شدم و تصمیم گرفتم حضور در این رویداد را به این شکل کنار بگذارم و تا مادامی که قوانین اینگونه است, دیگر متن و اثر خود را در معرض بازخوانی و بازبینی جشنواره قرار نخواهم داد. با نگاهی اجمالی به چندسال گذشته متوجه میشویم عدهای از هنرمندان بر اساس کیفیت و سابقه فعالیت شان قاضی نهایی را تماشاگران میدانند و ترجیح میدهند آثار توسط این قشر قضاوت شود نه شورای انتخاب جشنواره ها.
سرپرست گروه تئاتر «دون کیشوت» به نمایش «تل – ضحاک» کار مشترک ایران و سوئیس اشاره کرد و ادامه داد: شرکت این نمایش در جشنواره سال قبل هم به دلیل وجود تولیدی آماده بود نه تولید تازه برای جشنواره. در همه دوره ها هم ما با جشنوارهای مواجه هستیم که همچنان سیستم تکراری انتخاب آثار را دنبال میکند و هر کس بپذیرد خود را وارد این بازی به نظر من مضحک کند؛ ناخواسته درگیر یک جریانی می شود که یک سر آن در بدبینانه ترین شکل ممکن است، باندبازیها و لابیگریهایی وجود داشته باشد و در سمت دیگر آن در خوشبینانه ترین شکل وجود سلیقه غیر قابل انکار است. در هر صورت معتقدم برای هنرمند و اثر او این وادی خطرناک است و احتمال دارد هر لحظه گریبان هر یک از ما را بگیرد.
وی تصریح کرد: افرادی در حوزه تئاتر فعالیت میکنند که آثار آنها همواره از مخاطب نمره قبولی دریافت کرده و روند رو به رشد را در فعالیتهای خود احساس کرده است. حال باید ببینیم چه اتفاقی میافتد که این هنرمندان و گروهها به یکباره با افت کیفیت مواجه میشوند و کار آنها از نظر هیئت انتخاب صلاحیت حضور در این رویداد را پیدا نمیکند. دبیرخانه جشنواره هم میگوید اگر طبق فراخوان منتشر شده پذیرفتهاید اثر شما در معرض قضاوت جشنواره قرار بگیرد ما هم حق داریم آنچه مورد نظرمان است را اعمال کنیم و حرف انها منظقی ست و طبق فراخوان هیچ غلطی در این مسئله وجود ندارد.
ایوب آقاخانی نیز ضمن اشاره به انصراف از حضور در جشنواره سی و دوم و دلایل این تصمیم اظهار داشت: در گفتگو با اسماعیل عالیزاد، دبیر این دوره عنوان کردم با توجه به اینکه از ترکیب بازیگران حرفهای بهره میبرم و با توجه به شرایط اقتصادی موجود غیرمعقول به نظر میرسد برای ارائه اثری با کیفیت به گروه بازبینی، ۵ماه پیش از تاریخ برگزاری جشنواره در بهمن ماه تمرین را شروع کنم. چون طبق برنامهریزی صورت گرفته در فراخوان باید مدتها قبل یعنی پیش از آذرماه تمرینها و هزینهها را شروع میکردیم تا هیئت انتخاب آذر به تماشای کار بنشیند، تازه در شرایطی که اصلا مشخص نیست در نهایت سلیقه گروه بازبینی چه باشد و کار به جشنواره راه پیدا کند یا خیر. اصولا چرا گروهی که از ابتدای فعالیت تا امروز بیش از ۱۸ اجرا در کارنامه داشته و هیچگاه از تماشاگر نمره مردودی نگرفته خود را درمعرض چنین وضعیت خودکشی قرار دهد؟
جشنواره فجر تنها طی ۸ سال پس از ۷۶ رونق گرفت
دشتی در ادامهٔ گفتگو با بیان اینکه در نگاه مسئولان برگزارکننده دو نکته بسیار مهم اقتصاد و اهمیت نیروی انسانی فراموش میشود؛ به ذکر تاریخچهای از رویکردهای کلیشهای جشنواره تئاتر فجر از گذشته تا امروز پرداخت و گفت: جشنواره تئاتر فجر در سالهای ۷۶ رونق و جان تازهای گرفت، چون آن دوران دبیرخانه دریافت متون را راهی برای استعدادیابی میدید و من و شما محصول همین جشنوارهها بودیم. اما امروز شرایط همان استعدادهای کشف شده از داخل آن جشنوارهها در نسبت با همان جشنوارهها متفاوت است. سوال من این است آیا قرار بود ظرف این یک دهه یا دقیقتر بگویم ۱۶ سالی که پشت سر گذاشتیم، استعدادها را به پیکره تئاتر کشور معرفی کنیم تا امروز وجود نداشته باشند؟ یعنی اساسا این هنرمندان برای نبودن شکل گرفتند؟
وی ضمن اشاره به اینکه تئاتر کشور این روزها با بمباران استعداد مواجه است، افزود: اصولا در جهانی تاریک از استعدادها به سر نمیبریم و باید علاوه بر حفظ دست آوردهای گذشته و حراست از هنرمندان فعال، راهی پیدا کنیم تا استعدادهای نو رسیده را به پیکره تئاتر کشور اضافه کنیم. جریان مدیریت دولتی عرصه فرهنگ باید ظرفیتهای خود را بزرگتر کند و بدنهای تنومند داشته باشد، تا ضمن حفظ مسیر حرکت هنرمندان فعال از گذشته تا کنون بستری برای بروز استعدادهای تازه در کنار دیگران نیز فراهم شود. اما متاسفانه با نیروهای موجود طوری برخورد میکند که منجر به قهر و گوشهگیری آنها میشود. همین گوشهگیری موجب خواهد شد تازه از راه رسیدهها دچار توهم شوند که تئاتر با حضور آنها روی صحنه معنا شده که این مسئله بسیار خطرناک است وبه زودی دامن خود آنها را نیز خواهد گرفت.
آقاخانی: ادامه راه طی شده در دوره گذشته راهگشا نیست
آقاخانی با تاکید بر اینکه هنرمندان نیاز به حمایت معنوی دولت دارند و رویدادی مانند جشنواره فجر باید فردی مانند اصغر دشتی را روی سر خود بگذارد، گفت: افرادی مانند اصغر دشتی و دیگران چهرههای معاصر بدنه تئاتر ما هستند و باید در این رویداد حضور داشته باشند تا بتوانیم بگوییم جشنواره تئاتر فجر آینه تمام نمای هنر نمایش کشور باشد. نه مثل دوره گذشته که به نظرم کاملا با سوء مدیریت دبیر به یک جشنواره منطقهای نزول کرد نه رویدادی ملی و بین المللی.
وی ادامه داد: در دوره گذشته گروههای ورشکستهای که کاری برای انجام دادن نداشتند را به ایران دعوت کردیم تا آثاری ده برابر ضعیفتر از تواناییهای هنرمند ایرانی را روی صحنه ببرند. از بخش بین الملل جشنواره سی و دوم هم که خبری نیست.
این نمایشنامه نویس همچنین به روند در پیش گرفته شده در دوره سی و دوم جشنواره تئاتر فجر اشاره کرد و اظهار داشت: راه طی شده در دوره قبل به دبیری سعید کشن فلاح اصلا نمیتواند راهگشا باشد و اصولا این امکان را فراهم نمیکند تا همه دست در دست یکدیگر اتفاقی فرهنگی را رقم بزنند تا خروجیهایی مانند آنچه در دهه ۷۰ شکل گرفت را شاهد باشیم. سوال این است چرا طی سالهای سپری شده چهره جدیدی به تئاتر کشور معرفی نشد و همه با قدی کوتاه و تنی نحیف وارد میشوند و با همین تن نازک و بعضا با فرسودگی کار را رها میکنند.
دشتی: غیبت نامهای شاخص نزول جشنواره فجر را نشان میدهد
دشتی در تکمیل صحبتهای آقاخانی با بیان اینکه دچار بیماری نزول هستیم، گفت: هر جشنوارهای وقتی رشد میکند کار دشواری دارد و باید رفته رفته شگفتیآفرین باشد، اما تجربه نشان میدهد همچنان راه گذشته را میرویم و توجهی به پربارتر شدن این رویداد ملی نداریم.
وی ضمن توضیح دلیل خود برای دچار بیماری نزول بودن روند برگزاری جشنواره تئاتر فجر و تئاتر کشور؛ افزود: یکی از مهمترین دلایل آنچه گفتم، غیبت نامهای شاخص عرصه تئاتر کشور در فهرست نهایی اسامی پذیرفته شدگان جشنواره است. چرا که این هنرمندان با حضور خود به این رویدادشان و منزلت میدهند و افراد تازه وارد هم ناچار میشوند با آدمهای کاربلد و صاحبشان که جایگاه خود را تنها به واسطه خلق آثار هنری با کیفیت به دست آوردهاند رقابت کنند. مانند دورانی که وقتی امثال ما در جشنواره تئاتر فجر شرکت میکردیم با نامهای بزرگی مواجه بودیم و تلاش داشتیم آثار ما از کیفیتی برخوردار باشد که در کنار این هنرمندان دیده شود.
سرپرست گروه تئاتر «دن کیشوت» همچنین با بیان خاطرهای از نگرش حاکم بر معاونت هنری سابق اظهار داشت: دوست مدیری به استانهای کشور سفر میکرد و میگفت ما از بس به فکر تئاتر شهرستان هستیم و بودجهها را به این سمت سوق دادیم، کارگردانان تئاتر در تهران مدام از ما شکایت میکنند و ناراضی هستند. همین عامل موجب میشد هنرمندان شهرستانی هم احساس میکردند تئاتریها در تهران چشم به حق آنها دوختهاند و نتیجه چنین رویکردی نامه یکی از هنرمندان شهرستانی شد و جریان شکل رسانهای به خود گرفت.
کارگردان نمایش «پینوکیو» ادامه داد: تمام این اتفاقات در حالی رخ میداد که صحبتهای مطرح شده توسط آن دوست گرامی به نظرم بیشتر یک کلاه برداری بزرگ مدیریتی بود که البته نه تنها در عرصه فرهنگ بلکه در بسیاری از بخشهای دولتی کشور رواج داشت و تعداد زیادی از افراد که میخواستند وارد عرصه نمایش شوند را فریب میداد و موجب به وجود آمدن این تصور در دیگران شد که برای رشد خود باید چهرههای شاخص را حذف کنیم. در حالی که مدیر وظیفهاش کاستن از امکانات یا جابجایی امکانات نیست، بلکه باید در جهت گسترش امکانات تلاش کند.
آقاخانی: هنرمندان با هویتتر تئاتر در فهرست نهایی چشمانداز جایی نداشتند
ایوب آقاخانی بر این نکته که شرکت در جشنواره تئاتر فجر به طور طبیعی اصولی را طلب میکند که باید رعایت شود اشاره کرد و گفت: پذیرش این اصول درست اما به عنوان نویسنده و کارگردان تئاتر سعی میکنم در جشنوارهای که حضور اثر من برای دبیرخانه باری به هر جهت باشد شرکت نکنم. با توجه به این نکته که بعضا مانند همین دوره مشاهده شده قواعدی در فراخوان تشریح میشود که خود مسئولان برگزاری هم آن را نقض میکنند.
وی تصریح کرد: نکته مهم دیگر اینکه دبیرخانه از ابتدا گفته بود ۱۲ اثر را در بخش چشماندازه اعلام میکند اما اینکه چرا شاهد حضور نامهای با هویتتر تئاتر در فهرست نهایی نیستیم جای سوال دارد؟ پیشنهاد مشفقانه ما به معاونت هنری و مرکزهنرهای نمایشی این است که باید در قواعد انتخاب آثار جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بازنگری اساسی صورت بگیرد.
دشتی ضمن تایید این نظر با بیان اینکه قوانین برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باید با جشنواره دانشگاهی تفاوت داشته باشد، عنوان کرد: نظر من هم تغییر در قوانین جشنواره است و با توجه به اینکه امروزه مبحثاقتصاد هم در میان بسیاری از گروههای نمایشی مطرح میشود دیگر نمیتوانیم بگوییم ۵۰ گروه حرفهای برای حضور در این رویداد تمرین کنند و مانند گذشته اندک شماری به فهرست نهایی راه یابند. چون شرایط دیگر مثل گذشته نیست و بحثتوجیه اقتصادی برای گروههای حرفهای اهمیت پیدا کرده است. متاسفانه مناسبات حاکم بر مدیریت تئاتر کشور در تمام وجوه به خصوص جشنواره تئاتر فجر در برخورد با فعالانِ عرصه نمایش به ویژه حرفهایها تحقیر آمیز است و برای فاصله گرفتن از این فضا چارهای جز بازنگری در قوانین موجود نداریم.
آقاخانی که همزمان اداره نشست بحثو بررسی سیودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را برعهده داشت؛ بر این نکته که چنین رویدادی باید ویترین تمام نمای جریان نمایش در کشور باشد تاکید کرد و ضمن ابراز تاسف از اینکه جشنواره سال جدید هم از احراز چنین ویژگی دور مانده است نظر حمید پورآذری دیگر میهمان حاضر در جلسه را در این ارتباط جویا شد.
پورآذری: تا هنگامی که احترام به تئاتر وجود ندارد، صحبت از موارد دیگر بیهوده است / همچنان از کلیشهها پیروی میکنیم
پورآذری به این نکته که اصولا باید ببینیم برگزارش جشنواره تئاتر فجر با شیوه موجود درست یا خیر اشاره کرد و گفت: هر سال دبیری برای جشنواره انتخاب میشود و هر فردی هم که سر کار میآید بدون توجه به تجربههای مدیران قبل کارهایی انجام میدهد. در چنین وضعیتی هیچ کاری از پیش نبردیم و هر سال شاهد خالیتر شدن جشنواره تئاتر فجر از نامها بودهایم.
این هنرمند با ذکر مثالی از رویکرد منطقی فستیوال تئاتری در وین اتریش ادامه داد: این جشنواره برای ۵-۶ سال برنامهای چید که بر اساس تجربه مدیران گذشته بود و اظهار کرد باید پس از گذشت این مدت نتیجه را بررسی کنیم، اما مهمترین نکته برای آنها ایجاد نشدن تعهد تازه طی این دوران برای مدیران آینده بود. دبیران تازه وارد باید این فرهیختگی را داشته باشند که برای دیگران تعهد ایجاد نکنند و این حداقل کاری است که میتواند در این دوره صورت بگیرد.
وی با تاکید بر اینکه هر دوره از کلیشههای مشخص در انتخاب آثار پیروی میکنیم، تصریح کرد: دبیران همواره از هنرمندان و گروهها دعوت به کار میکنند اما بعد از اینکه اثر آماده شد، بدون توجه به اینکه از هنرمند برای حضور دعوت کرده یکباره شما را در برابر بازخوانی متن و گزینش اثر قرار میدهد که موجب ناراحتی و کنار کشیدن بعضی میشود.
این مدرس تئاتر تصریح کرد: نخستین گام یک جشنواره باید احترام گذاشتن به هنرمندان باشد و هنگامی که چنین چیزی وجود ندارد به نظرم حرفهای دیگر بیهوده است. هنرمند تئاتر در جامعه ما واقعا چقدر بها دارد که باید داشته باشد و چقدر احترام میبیند؟ ابتدا باید مشخص شود اهمیت ما چقدر است و ضرورت کار کردن در چنین شرایطی چیست؟
پورآذری: نتیجه حضور در جشنواره تئاتر فجر باخت – باخت است
پورآذری در پاسخ به این سوال که آیا برای حضور در سیودومین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اقدام کرد یا خیر اظهار داشت: اقدامی در این رابطه نداشتم و پس از سال ۸۳ تنها یک دوره سال ۸۶ اقدام به چنین کاری کردم که بعدا متوجه اشتباه خود شدم و تصمیم گرفتم دیگر چنین خطایی را مرتکب نشوم. دلیل چنین فکری هم این است که اعتقاد دارم نتیجه حضور در جشنواره باخت - باخت است.
وی با توضیح این نظر ادامه داد: در درجه نخست که شما تاییده خود را از مخاطب دریافت کردهاید، بعد تمرین نمایش تازهای را برای شرکت در فجر آغاز میکنید اما پذیرفته نمیشود که بعضا موجب نزول جایگاه کارگردان در نظر عوامل خواهد شد، چون شما نمیتوانید پاسخگوی تلاشهای چند ماهه آنها باشید. از طرف دیگر این همه تضاد را نمیتوان پذیرفت که کارگردانی سال قبل از جشنواره جایزه دریافت کرده باشد، اما در دوره جدید اصلا پذرفته نشود!
این هنرمند اظهار داشت: نکته دیگر به پس از پذیرش اثر بازمیگردد که روند اجرای نمایش در قالب جشنواره از بس سریع و بدون برنامهریزی صحیح اتفاق میافتد که درنهایت کارگردان و گروه بازنده اصلی خواهند بود. در چنین شرایطی اگر قرار است تئاتر ایران را به جهان معرفی کنیم، باید سازوکاری تعریف کنیم که از شانیت هنرمند حراست شود.
باید در قوانین انتخاب آثار برای جشنواره بازنگری کنیم
کارگردان نمایش " غولتشنها " با بیان اینکه تئاتر تنها هنری است که از ابتدا تا انتها کاملا با انسان مواجه است به شور ایجاد شده در دهه ۷۰ اشاره کرد و گفت: همه ما محصول تلاش و اهمیتی هستیم که مسولان آن دوران به این هنر روا داشتند، البته که خیلی زیاد نبود اما همان سر سوزن توجه موجب خلق دورانی طلایی در تئاتر کشور شد. رشد چشمگیری که پس از آن دوران تا امروز دیگر مشاهده نشده و تئاتر امروز همچنان از همان آبشخور تغذیه میکند.
پورآذری با طرح این سوال که طی یک دهه گذشته چند استعداد تاثیرگذار را به بدنه تئاتر کشور معرفی کردیم؛ اظهار داشت: در سالهای ۷۶ به بعد چهرههای بسیار زیادی به جریان تئاتر کشور معرفی شدند اما متاسفانه امروز برای آنها جایگاهی قائل نیستیم. اهمیت افراد از دست رفته و گویی روی طناب پوسیدهای حرکت میکنیم که ممکن است هر لحظه پاره شود. همین شرایط از ابتدای فکر به خلق اثر تو را با این سوال مواجه میکند که چرا باید کار کرد؟
این کارگردان در پایان ضمن پاسخ به سوال آقاخانی مبنی بر اینکه سرانجام چه باید کرد؛ گفت: باید به سازوکاری درست برسیم تا تئاتر در نظر همه جدی شود نه اینکه فقط به عنوان ویترین با آن برخورد شود که فقط وجود دارد. باید جشنوارههای بیهوده کوچک و بزرگ را حذف کنیم تا تنها رویداد اصلی تئاتر کشور اهمیت پیدا کند. از طرفی تاکید میکنم که حتما باید در قوانین برگزاری جشنواره تئاتر فجر بازنگری صورت بگیرد.