دوستان حسین پناهی در سالروز درگذشت هنرمند گفتند:
" حسین " بسیار دوست داشتنی بود
در مراسم یادبود حسین پناهی بازیگر از او به عنوان هنرمندی بیآلایش و زلال که در هیچ چارچوب و سبکی نمیگنجد، یاد شد.
ایلنا: نهمین سالروز درگذشت حسین پناهی؛ عصر دیروز(۲۷ مهر) با حضور دوستداران این هنرمند برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در ابتدای این مراسم، رضا صفریان(شاعر و از دوستان حسین پناهی) گفت: واقعا «حسین» را تنها از یک جهت نمیتوان دوست داشت چون او هزاران جهت داشت. یادم میآید روزهایی که «حسین» پیش من میآمد، همیشه احساس آرامش میکردم، احساسی که تا چند روز برایم باقی میماند.
او افزود: حسین پناهی کسی بود که در نگاهش، رفتارش بهتر شناخته میشد تا در آثار هنریاش. البته در آثارش هم همان حسین بود ولی در بند و اسیر. او در تمام وجودش از تاریکی خالی بود نه نسبت به کسی احساس منفی داشت و نه در دلش از کسی شکوه و شکایتی داشت. هرجا که مینشست حرفهایش آرامش دهنده بود، حسین دارای روحی شفاف و بزرگ بود که در این دنیا و روابط نمیگنجید، با این حال او در درون خودش در صلح بود.
سپس فردوس کاویانی درباره این هنرمند گفت: برای من که مشخص نشد که حسین دنبال چه چیزی در زندگی بود، همیشه گوشه گیر بود و تنها مینشست و فکر میکرد. شاید به دنبال ثابت کردن چیزی برای خودش و دیگران بود. او بسیار دوست داشتنی بود من وقتی یاد حسین میافتم انگار آرامش عجیب و غریبی میگیرم.
مسعود جعفری جوزانی که سابقه همکاری با حسین پناهی را در چند فیلم دارد نیز از پناهی این چنین یاد کرد: حسین مثل گل وحشی بود. او شکل آکادمیک نداشت، نمیشود حسین را به فلسفه و کلام وصل کرد، حسین گل وحشی قشنگی بود که در کهکیلویه روییده بود. او در بازیگری هم در هیچ سبکی نمیگنجید، همیشه خودش بود. هر وقت میخواست نقشی را بازی کند آنقدر کلانجار میرفت تا بتواند نقش خودش را بازی کند، حسین صندوقچهای پر از سوال بود.
این کارگردان ادامه داد: اگر حسین را بخواهیم در چارچوبی قرار بدهیم دیگر حسین نیست. او از مساله ذهنیت و آموختنی فاصله گرفته بود و به عالم معنی نزدیک شده بود، برای همین بود که یک مقدار بیخیال بود. حسین خیلی ساده از بین ما رفت. ما اگر ناراحت هستیم به خاطر خودمان ناراحتیم که دلمان برایش تنگ میشود.
ولیالله شجاعپوریان(معاون اجرایی شورای شهر تهران) دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنانی گفت: حوزه جغرافیایی کهکیلویه و بویراحمد آدمهای بسیار بزرگی را پرورش داده است اما مرحوم حسین پناهی در آن منطقه جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. امروز حتی در فرهنگ شفاهی مردم کهکیلویه وبویراحمد جملات قصار مرحوم پناهی جاری و ساری است، مرحوم پناهی زبانش بیآلایش، پاک و زلال بود. به رغم اینکه پناهی رشد فراوانی کرد اما هیچگاه خاستگاه قومی خویش را فراموش نکرد. بدون اغراق در طرح فرهنگ این منطقه جایگاه فخیم و اصیلی دارد.
معاون اجرایی شورای شهر تصریح کرد: یکی از پدیدههای شومی که بر جان فرهنگ مملکت ما دست درازی کرده است پدیده نفاق و چند رویی است، آدمها نقشی را بازی میکنند که برای خود آنها نیست. این بیماری آنقدر در مناسبات جامعه سایه افکنده که افراد به راحتی خط و چهره عوض میکنند. در این شرایط است که یک رنگی کیمیا است. حسین پناهی حتی در جامعه هنری که ایفای نقش لازمه کار است، سعی میکرد جوهره واقعی خود را نشان دهد.
در ادامه، آنا پناهی(دختر حسین پناهی) از سوی فریدون داوری(شاعر پیشکسوت استان کهکیلویه و بویراحمد) تقدیر شد.
داوری نیز گفت: پناهی عزیز ما از نسل آب و آینه بود. حسین نیما یوشیج دومی بود که در شعر ما قدم برافراشت. حسین از این آب و خاک است و تار و پود وجودش با شعر و موسیقی و هنر آمیخته شده بود، او در هیچ هندسهای تعریف نمیشد. او هیچ بالی را نشکست و هیچ دلی را آزار نداد.
در این مراسم که یونس آبسالان شاعر و از دوستان حسین پناهی اجرای آن را بر عهده داشت، تصاویری از سخنرانی، دکلمهها و همچنین مراسم تشییع پیکر او در استان کهکیلویه و بویر احمد به نمایش درآمد. در پایان گروه موسیقی «دارینوش» به سرپرستی بهنام شهرکی قطعه موسیقی را به یاد حسین پناهی اجرا کرد و نمایشنامه «چیزی شبیه زندگی» نوشته حسین پناهی نیز خوانده شد.