طاهری در گفتوگو با ایلنا:
القاعده با مرگ «ایمن الظواهری» تمام نمیشود/ شاهد احیای این سازمان در افغانستان هستیم/ گستره شبکه القاعده با طالبان و داعش قابل قیاس نیست
رایزن پیشین ایران در افغانستان گفت: آمریکا سعی کرد تا میان طالبان و القاعده اختلاف بیندازد اما گمان نمیکنم که در این مورد موفق عمل کرده باشند.
«عبدالمحمد طاهری» رایزن پیشین ایران در افغانستان با اشاره به کشته شدن رهبر سازمان تروریستی القاعده در تشریح دلایل و همچنین آینده این سازمان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چند روز پیش رسانههای پاکستان به نقل از منابع امنیتی این کشور اعلام کردند که «ایمن الظواهری»، رهبر سازمان القاعده کشته شده و کمی بعد این خبر به سرعت در خروجی تمام رسانههای جهان قرار گرفت. بسیاری بر این عقیده بودند که منابع انتشار خبر در حال فریب دادن افکار عمومی هستند ولی چندی بعد مشخص شد که خبر مذکور صحیح است. بلافاصله منابع رسانهای اعلام کردند که الظواهری در افغانستان کشته شده است اما معتقدم که باز هم در مورد اعلام آمارها نباید عجله کرد یا نسبت به آنها خوشبین بود. اینکه کدام جریان اقدام به ترور یا حذف رهبر سازمان القاعده کرده، از جمله مسائلی است که در هالهای از ابهام قرار دارد اما به نظر میرسد که در پس این ماجرا سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) قرار دارد. احتمال دارد که اسلامآباد به سفارش آمریکاییها دست به ترور الظواهری زده باشد؛ چراکه القاعده در ابتدا از یمن بیرون آمد و سپس در پاکستان رشد پیدا کرد.
وی ادامه داد: نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کنم، این است که فکر نمیکنم پاکستانیها القاعده را پس از کشته شدن الظواهری تمامشده بدانند. در این میان برخی اخبار گویای آن است که رهبر القاعده توسط پاکستان ترور شده و من معتقدم که انتشار چنین اخباری به صورت تمام و کمال از سوی آمریکاییها مهندسی و طرحریزی شده است. باید توجه داشته باشید که در کاخ سفید شاهد یک انتقال قدرت حساس و مهم هستیم و احتمال دارد پاکستانیها با این کار به دنبال ثابت کردن حسن نیت خود به «جو بایدن» باشند؛ چراکه اسلامآباد و کابل، هر دو به تعمیق روابط با دولت جدید آمریکا چشم دوختهاند و به دنبال آن هستند تا بتوانند مجدداً از حمایتهای سیاسی و لجستیکی واشنگتن قرار بگیرند. پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا سازمان القاعده پس از کشته شدن ایمن الظواهری به پایان میرسد یا خیر؟ پاسخ بدون تردید منفی است.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان تصریح کرد: زمانی که رهبر تشکیلاتهایی مانند طالبان، القاعده و داعش (فارغ از تمایز در ایدئولوژی و اقداماتشان) به علاوه شاخههای آنها در سایر کشورها انتخاب میشوند، معاونین او هم معرفی خواهند شد. این اقدام به منظور جلوگیری از هرگونه تجزیه ساختار و سازمان است و به نوعی تلاش دارد تا مانع متلاشی شدن این سازمانها پس از حذف یا ترور رهبرانش شود. بدون تردید سازمان القاعده پس از ترور اسامه بنلادن ضربه سنگینی را متحمل شد و حالا با کشته شدن الظواهری هم یک شوک نسبی به این سازمان وارد شده است. احتمال تضعیف القاعده پس از الظواهری وجود دارد؛ چراکه این سازمان در رأس اولویتهای نهادهای ضدتروریسم ایالات متحده است و آنها هیچگاه ضربهای که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از القاعده خوردند را فراموش نمیکنند. به همین جهت واشنگتن این سازمان را در رأس اولویتهای ضد امنیت ملی خود میداند اما مسأله اینجاست که القاعده به همین سادگی تمام نمیشود.
طاهری افزود: بسیاری معتقدند که ایمن الظواهری پس از آنکه به جانشینی بنلادن گمارده شد، نتوانست این سازمان را همانند گذشته هدایت و راهبری کند. این تحلیل تا حد زیادی درست است؛ چراکه اساساً رهبرانی که برای اولین بار چنین تشکیلاتهایی را هدایت میکنند، به یک اسطوره و کاریزما در میان حامیانشان تبدیل میشوند که «ملاعمر» و «ابوبکر البغدادی» نمونههای آن هستند و هیچکس قابلیت رسیدن به وجهه آنها را ندارد. به هر ترتیب پس از مرگ بنلادن، بهترین گزینه برای القاعده الظواهری بود. این سازمان سعی کرد پس از کشته شدن بنلادن در خاک پاکستان، خلأ وی را با انتخاب ظواهری پر کند و دلیلش این بود که الظواهری طی دهههای اخیر به خصوص زمانی که بنلادن در کوهستان تورا بورا حضور داشت، در کنار او به فعالیت مشغول بود و تمام ریزهکاریهای القاعده و شبکههای آنها را به خوبی درک میکرد و به همین دلیل او را انتخاب کردند. در وضعیت کنونی هم، برخلاف آنچه در رسانهها گفته میشود، سازمان القاعده در افغانستان فعال است.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: در تحولات امروزِ افغانستان، مثلثی از طالبان، داعش و القاعده در حال فعالیت هستند و معتقدم که این سازمان در حال بازسازی خود در این کشور است. نکته اینجاست که هیچ سازمان بنیادگرایی در روی کره زمین به اندازه القاعده شبکه، ساختار و سازمان منسجم و پیچیده ندارد؛ حتی طالبان و داعش هم از این جریان الگوبرداری میکنند. القاعده میتواند عملیاتهای بلندمدت طراحی کند و حتی تحولات جهانی را در محافل خود تحلیل میکردند. این موضوع مؤلفهای است که در داعش و طالبان دیده نمیشود و مختص القاعده است. به همین دلیل معتقدم با حذف ظواهری، این تشکیلات از بین نمیرود؛ چراکه حامیان مالی آنها همانند عربستان، قطر، امارات و پاکستان همچنان مشغول کار خود هستند. شک نداشته باشید که در کوتاهترین زمان ممکن، جانشین ظواهری انتخاب خواهد شد و بدون تردید همانگونه که مستندات موجود در عرصه رسانهای و غیررسانهای به ما میگوید، شاهد همکاری این جریان با طالبان خواهیم بود.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا رهبر جدید سازمان القاعده با طالبان همکاری خواهد داشت یا خیر، گفت: آمریکا طی سالهای گذشته تلاش کرد میان طالبان و القاعده اختلاف و شکافهای جدی ایجاد کند و حتی در توافق دوحه هم، عدم نزدیک شدن طالبان به القاعده به عنوان تضمین مطرح شده بود. با این حال معتقدم این دو جریان به هیچ وجه از یکدیگر جدا نمیشوند و همکاری آنها در قالبها و چارچوبهای جدید قبض و بسط پیدا میکند. توجه داشته باشید که طالبان از حیث عناصر میدانی و میزان لجستیک، دست برتر را دارد اما القاعده از حیث پیچیدگی تشکیلاتی و ساختار و سازمان بر طالبان برتری دارد. به همین دلیل معتقدم تجدید قوای القاعده و معرفی رهبری جدید آن میتواند هزینههایی را بر دولت مرکزی افغانستان بار کند و احتمالاً چالشهای جدیدی در این کشور به مرکزیت این جریانها رقم خواهد خورد.
گفتوگو: فرشاد گلزاری