بررسی کارنامه ۴ ساله راهبرد ترامپ در آفریقا؛
امانی: تقویت مصر در دریای سرخ/ هدایت سودان به سمت تلآویو/ چراغ خاموش در لیبی و تونس/ واشنگتن هزینهها در آفریقا را هدفمند کرد
رئیس دفتر پیشین حافظ منافع ایران در مصر گفت: راهبرد رئیسجمهوری آمریکا و تیم او در قبال آفریقا بیشتر بر اساس تامین منافع اقتصادی و سپس سوق دادن کشورهای این قاره به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل بوده است.
«مجتبی امانی» رئیس دفتر پیشین حافظ منافع ایران در مصر در تشریح کارنامه چهار ساله سیاست خارجی دونالد ترامپ با تمرکز بر تحولات آفریقا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: ترامپ در چهار سال گذشته در عرصههای مختلفِ سیاست خارجی خود نشان داد که صرفاً یک نگاه منفعتطلبانه را در پیش گرفته است و بارها اعلام کرد که آمریکا طی دهههای گذشته در ازای سرمایهگذاری چند تریلیون دلاری خود در اقصی نقاط دنیا، عایدی چشمگیری نصیبش نشده است. این نشان میدهد که تیم ترامپ و تمام کسانی که با او در سیاست خارجیاش همراه هستند اساساً راهبردهای سیاسی و امنیتی را در سایه مسائل اقتصادی میدانند؛ به عبارتی دیگر ترامپ، منافع و راهبردهای اقتصادی در سیاست خارجی را بر تمام مسائل ترجیح میدهد و این موضوع نه تنها در خاورمیانه بلکه در شمال آفریقا هم قابل رویت است. ترامپ در چهار سال اخیر یک سیاست مشوش و نامعلوم را در جهان کلید زد و به هر ترتیب به دنبال آن بود تا یک خسارت هدفمند را به دنیا تحمیل کند که بخشی از آن مربوط به قاره سیاه بود. باید این موضوع را مدنظر داشته باشیم که اساساً راهبرد ترامپ و تیم او در آفریقا حاصل دو نگاه عمده در این منطقه است. در فاز اول ترامپ به دنبال آن بود تا بتواند ارتباط کشورهای آفریقایی با اسرائیل را سر و سامان دهد که علاوه بر منافع خارجی، در داخل ایالات متحده هم عایدههای زیادی برای رئیسجمهوری آمریکا داشته و حالا از همین موضوع در حال استفاده در کمپین انتخاباتیاش است.
قاهره شریک استراتژیک واشنگتن
وی ادامه داد: از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که اخیراً در آفریقا، کشورهایی مانند روسیه و چین اقدام به بازیگری در عرصههای مختلف نظامی و اقتصادی کردند و این دقیقاً همان موضوعی است که بر خلاف سیاست و منافع ترامپ به حساب میآید. در این میان مهمترین کشور و شاید استراتژیکترین دولتی که طی این چهار سال نگاه ترامپ به آفریقا را متمایز از نگاه اوباما جلوه داده، مصر است. درست است که قاهره در ادبیات سیاسی و امنیتی آمریکا جایگاه قبل را ندارد اما به هر ترتیب ترامپ سعی کرد تا بتواند به این کشور نزدیک شود و میتوانم بگویم تا حدودی متفاوتتر از اوباما عمل کرد. مصر برای آمریکا از حیث جغرافیایی در محورهای نظامی، اقتصادی و همچنین اهمیت دریانوردی و تجارت از طریق راههای آبی اهمیت زیادی دارد. پایگاههای مشترک نظامی واشنگتن و قاهره به علاوه جایگاه این کشور در ادبیات سیاسی – امنیتی اسرائیل موجب شد تا ترامپ به مصر نزدیک شود. افتتاح پایگاه نظامی «برنیس» در مصر که بزرگترین پایگاه نظامی منطقه به حساب میآید، مصر را به شریک استراتژیک آمریکا در منطقه و همچنین در قبال صلح با اسرائیل تبدیل کرده است. انعقاد پیمان کمپ دیوید توسط انورسادات با اسرائیل موجب شد تا کمکهای سالانهای از سوی ایالات متحده به قاهره همچنان اهدا شود اما باید توجه داشت که مصر پس از انقلاب ۲۰۱۱ وارد فضای دیگر شد.
سودان در مدار تلآویو
این تحلیلگر مسائل آفریقا گفت: یکی دیگر از کشورهایی که در چهار سال گذشته و به خصوص همین اخیراً در ادبیات سیاسی آمریکا جایگاه مهمی پیدا کرد، سودان بود. این کشور به جهت استقرار در شاخ آفریقا و احاطه بر دریای سرخ، اهمیت زیادی برای ایالات متحده دارد اما پس از سقوط عمر البشیر شاهد بودیم که آمریکاییها ارتباط خود با این کشور را افزایش دادند و در ابتدای امر بحث پرداخت غرامت به قربانیان «ناو یو.اس.اس کول» را پیش کشیدند. آمریکاییها سعی کردند پس از سقوط عمر البشیر، سودان را وارد محور عادیسازی روابط با اسرائیل کنند. اخیرا که روابط خارطوم با رژیم صهیونیستی عادی اعلام شد، بسیاری به این نتیجه رسیدند که ترامپ در قبال شمال آفریقا در حال ترسیم فواید اقتصادی و همچنین نزدیک کردن این کشورها به اسرائیل است. اولویت ترامپ در آفریقا در وهله اول مسائل اقتصادی است و همانگونه که گفتم، مقابله با چین و روسیه بوده است؛ اما آنچه از دو سال و نیم پیش برای واشنگتن اهمیت داشت، نزدیک کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین شمال آفریقا به اسرائیل بود. به همین ترتیب سیاست او در قبال سودان و مصر را نمیتوان یکی دانست اما نگاه آمریکا به شمال آفریقا اساساً با منافع رژیم صهیونیستی گره خورده است.
حضور پنهان در لیبی و تونس
امانی تصریح کرد: آمریکا در مورد «مغرب» سعی کرد این کشور را تا حد زیادی با خود هماهنگ کند. دولت مغرب سعی کرد بتواند در طی چهار سال گذشته جایگاهش را در منطقه آفریقا هماهنگ با آمریکاییها پیش ببرد و آن را حفظ کند؛ به همین دلیل احتمال دارد مغرب هم یکی از کشورهایی باشد که در آینده نزدیک با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کند. قطع ارتباط با تهران از سوی مغرب یکی دیگر از سناریوهای آیندهای است که پس از عادی سازی روابط این کشور با اسرائیل انجام خواهد شد. بحث دیگر این است که طی چهار سال اخیر، آمریکاییها با دیده تردید به لیبی نگاه کردند. در این مدت شاهد آن بودیم که ترامپ بارها در مورد این کشور و اتفاقاتی که برای سفیر و سفارت این کشور در بنغازی رخ داد، صحبت کرده بود و در نهایت در درگیریهای اخیر میان شرق و غرب لیبی شاهد حضور سیاسی و دیپلماتیک ایالت متحده بودیم؛ هر چند که بسیاری معتقدند آمریکاییها در پوشش اقدامات اطلاعاتی و نظامی در لیبی حضور داشتند. در تونس هم اوضاع به همین روال بود و آمریکاییها سعی کردند در این کشور جای پای سیاسی خود را با رفت و آمدهای مایک پمپئو مستحکمتر کنند.
سیاست رئیس جمهور بعدی در قبال قارهسیاه تغییر نخواهد کرد
وی در پایان خاطرنشان کرد: حضور آمریکاییها در آفریقا در چارچوب سیاستهای کلی و راهبردهای امنیتی -اقتصادی صورت گرفته و تا حدودی این سیاستها هدفمند شده است. نکتهای که در مورد آفریقا باید ذکر کنم این است که دولت ترامپ مایل به این نبود که هزینههای تکراری طی چهار سال گذشته در آفریقا صورت دهد و به همین ترتیب معتقدم سیاست آنها در قبال دو منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا تا حدودی تغییر پیدا کرد. اگر در انتخابات هفته آینده هر کدام از نامزدها (ترامپ یا بایدن) پیروز میدان شوند، ممکن است تاکتیکهای اجرای آنها در قبال آفریقا در حوزه سیاست خارجی با یکدیگر فرق کند اما سیاست کلی آنها در قبال این منطقه تغییر شگرفی نخواهد داشت. ایالات متحده به دنبال هدفمند کردن هزینههای خود در آفریقا است. آنها این سرزمین را یک جغرافیای استراتژیک بر اساس ادبیات و منافع خود میدانند و به همین دلیل ما میبینیم بخشی از تمرکز آنها به عادیسازی روابط کشورهای آفریقایی با اسرائیل مربوط میشود. درست است که اعتراضهای زیادی علیه عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای آفریقایی در مصر یا سودان اتفاق افتاد اما باید توجه داشت که آمریکاییها در حال سر و سامان دادن به راهبردهای خود در آفریقا طی چهار سال گذشته بودهاند.