بررسی کارنامه ۴ ساله راهبرد ترامپ در شرقآسیا؛
ساداتیان: چینزدایی، دستوری که از کاخسفید صادر شد /مذاکره با «اون» در مدار ۳۸ درجه/ تقویت توکیو علیه پکن
مدیرکل پیشین وزارت خارجه گفت: حمله همهجانبه به چین، اصلیترین پروژه رئیسجمهوری آمریکا طی چهار سال اخیر بود که در این مسیر موجب تقویت بیشتر ژاپن و همچنین مذاکره با کرهشمالی شد.
«سیدجلال ساداتیان» مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه در تشریح کارنامه چهار ساله سیاست خارجی دونالد ترامپ با تمرکز بر تحولات شرقآسیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: ترامپ از زمانی که در انتخابات ۲۰۱۶ پیروز شد و روی صندلی کاخ سفید نشست، چندجانبهگرایی و توسعه جهانیسازی که روسایجمهوری قبل از او، پس از جنگ جهانی دوم پی گرفته بودند را کنار گذاشت. او دکترین «جیمز مونرو» را پیش گرفت و تمرکز و اولویتش را بر مسائل داخلی آمریکا قرار داد به همین دلیل با اعلام شعار «اول آمریکا» سعی کرد تا از پیمانهای بینالمللی خارج شود که یکی از آنها برجام بود. اقدام دوم او تقابل با کشورهایی بود که در گذشته با آمریکا هماهنگ بودند و چین یکی از آنها به حساب میآمد. چینیها تا قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید سیاست عدم تشنج با آمریکا را پیش گرفته بودند اما واقعیت این است که پکن سعی کرد در طول چند دهه اخیر، بحث اقتصادی و همچنین توسعه تجاری خود را بیش از گذشته پیگیری کند.
وی ادامه داد: پس از آنکه «دنگ شیائوپینگ» در سال ۱۹۸۲ در پکن روی کار آمد، سیاست درهای باز را مطرح کرد و شاهد اصلاحات ساختاری در این کشور بودیم و در نهایت چین به مرحلهای رسید که ۱۴ منطقه اقتصادی به وجود آورد و از سویی دیگر، ۱۴ شهر ساحلی را وارد کریدور تجاری خود کرد. در نهایت این کشور حالا دو هزار منطقه تجاری دارد که یکی از دلایل این پیشرفت، جهش حداکثری در حوزه تکنولوژی بود. چینیها طی این مدت امتیازهای زیادی به صاحبان سرمایه دادند و به این ترتیب وضعیت خود را به جایی رساندند که به یک ابرقدرت تبدیل شدند. این کشور قصد داشت تا در سال ۲۰۲۵ از قدرت تجاری نظامی و اقتصادی خود رونمایی کند اما ترامپ سعی کرد طی چهار سال اخیر با به راه انداختن جنگ تعرفهای، چین را در بازارهای مختلف جهان مورد هدف قرار دهد به همین دلیل در دولت ترامپ ما شاهد آن بودیم که ایالات متحده هدف اصلیاش را چین تعریف کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: به دنبال این وضعیت چینیها سعی کردند بحث جاده ابریشم یا پروژه «یک کمربند، یا راه» را برای تقابل با ایالات متحده کلید بزنند و همین مسئله موجب تحریک واشنگتن شد. مجموع این مولفهها باعث شد تا ترامپ وارد فاز تقابل با پکن شود و به نوعی طی چهار سال اخیر شاهد سر به سر گذاشتن چین از ناحیه آمریکا بودیم. همه به یاد دارند زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ وارد کاخ سفید شد، اولین تماسش را با مقامهای تایوان ترتیب داد که از سوی پکن مورد انتقاد شدید قرار گرفت. این اقدام، دقیقاً هدفمند بود و ترامپ به دنبال آن بود تا بتواند چین را از نفوذ به حوزه سنتیاش مطلع کند. پس از آن، سیاست ایالات متحده در قبال تبت و هنگکنگ هم فعال شد و ترامپ قصد داشت به هر ترتیبی که شده بتواند چین را تحت فشار قرار دهد.
وی افزود: او حتی در سخنرانیهای اخیرش، کرونا را یک ویروس چینی میداند و از هر اهرمی علیه پکن استفاده میکند تا بتواند آنها را ضعیف کند. توجه داشته باشید که چینیها طی چهار سال گذشته ترامپ را به شدت عصبانی کردند. نمونه بارز آن را باید به خاک نشستن غولهای اقتصادی آمریکا پس از پاندمی کرونا دانست و ترامپ معتقد است که باید با پتانسیلهای موجود پکن در بالاترین سطح تقابل کند. این مسائل و درگیریهای میان این دو قدرت بزرگ دنیا صرفاً در عرصه اقتصادی رخ نداده، بلکه در حوزه نظامی و همچنین در محورهای دیپلماتیک هم شاهد این تقابل آشکار هستیم.
رام کردن پیونگیانگ
ساداتیان با اشاره به راهبرد ترامپ در قبال کرهشمالی گفت: در مورد کرهشمالی باید توجه داشته باشیم که طی چهار سال گذشته اتفاقهای نادری از سوی دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده رقم خورده است. باید متوجه باشید که پیونگ یانگ حیاط خلوت چین به حساب میآید و آمریکاییها سعی کردند تا بتوانند در طول سالهای اخیر به هر ترتیب که شده معادلات نظامی، سیاسی و امنیتی در حوزه کرهشمالی را تغییر دهند. همین چند روز پیش بود که رهبر کرهشمالی پس از رونمایی از موشک قاره پیمای این کشور در سالگرد تاسیس حزب کمونیست از مردمش به خاطر مشکلاتی که طی این چند سال برای آنها پیش آمده عذرخواهی کرد. معتقدم که خطاب رهبر کره شمالی در آن سخنرانی، چین بوده است. او به پکن به صورت غیرمستقیم اعلام کرد که در طی سالهای گذشته همراه با این کشور به جنگ با ایالات متحده رفته است اما هیچ منافعی برای پیونگیانگ رقم نخورده است.
وی گفت: بر این اساس میتوان فهمید که کرهشمالی در چهار سال گذشته آبستن بیم و امیدهای بسیار زیادی در حوزه اقتصادی و سیاسی بوده است. با این وجود ترامپ در سالهای اخیر سعی کرد تا بتواند به هر روشی که شده کرهشمالی را با واشنگتن هماهنگ کند. در این میان شاهد برگزاری مذاکرات متعددی میان ترامپ و کیم جونگ اون بودیم که مهمترین آن دیدار در مدار ۳۸ درجه بود، اما فعلاً نتیجهای از این مذاکرات دیده نشده است. کرهشمالی پای میز مذاکره آمد تا بتواند منافع مورد نظرش را تامین کند اما به نظرم زیادهخواهی دولت ترامپ باعث شد تا این مذاکرات به بنبست برسد و حتی معتقدم که رفتار کرهشمالی تا حدودی رادیکالتر شده است؛ سند این ادعا را هم میتوان رونمایی از موشک جدید قارهپیمای این کشور دانست. قبل از آنکه ترامپ با رهبر کرهشمالی دیدار و گفتوگو کند، مذاکراتی در سطح منطقهای با محوریت کرهشمالی انجام شده بود اما در نهایت همه چیز با روی کار آمدن ترامپ تغییر کرد. ما شاهد آن بودیم که پیونگیانگ تاسیسات اتمی و موشکیاش را براساس یک سناریو منفجر کرد اما باز هم هیچ امتیازی از سوی ترامپ و دولتش به پیونگیانگ داده نشد و معتقدم تیم او در پرونده کرهشمالی شکست خورد؛ چراکه این موضوع صرفاً یک مانور پر سر و صدای سیاسی از سوی ترامپ قلمداد میشود.
توکیو همگام با ترامپ
این دیپلمات پیشین کشورمان خاطرنشان کرد: ژاپن طی چهار سال اخیر سیاست همراهی با آمریکا را همانند گذشته ادامه داد. بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکاییها به نوعی سعی کردند تا ژاپن را از تمام فعالیتهای خود منع کنند و وضعیت به جایی رسید که آنها مجوز ساخت و نصب تیرِ چراغ برق را هم نداشتند. آمریکاییها اعلام کرده بودند که ژاپن علاوه بر اینکه نباید ارتش داشته باشد، نباید به فلزات یا مشتقات صنعتی دست پیدا کنند. به هر ترتیب ژاپن از دهه ۶۰ میلادی روند رشد صعودی را رقم زد و سعی کرد شرکتها و کمپانیهای بزرگ خود را چه در عرصه خودروسازی و چه در عرصه الکترونیک در بالاترین سطح ارتقاء دهد. تنها چالشی که به صورت کمرنگ میان ژاپن و آمریکا طی چهار سال اخیر مشاهده شد، اعتراضهای مردمی به حضور نظامیان آمریکا در خاک کشورشان به خصوص پایگاه اوکیناوا بود.
وی در پایان گفت: ژاپنیها تلاش کردند تا مخالفت خود با آمریکا را عملی کرده و آ نرا به دنیا نشان دهند، اما این مسئله به دلیل وجود منافع متعدد به جایی نرسید. در نهایت ترامپ سعی کرد تا مشکل خاصی برای توکیو به وجود نیاورد؛ چراکه ژاپن اساساً به حیاط خلوت ایالات متحده در شبه جزیره کره و شرق آسیا تبدیل شده است. از سوی دیگر شینزو آبه نخستوزیر این کشور هم در سفر به ایران سعی کرد یک کانال ارتباطی میان ایران و آمریکا به وجود بیاورد که به نظرم آن هم به جایی نرسید، اما نکته اصلی این است که ترامپ سعی کرد از ناحیه ژاپن در طول چهار سال اخیر چین را هدف قرار دهد که به نظرم تا حدی در این امر موفق عمل کرد. در این میان آمریکاییها معتقدند که چین خواهان افشای تقابلش با ژاپن نیست ولی واشنگتن سعی دارد تا این تقابل را هرچه بیشتر علنی کند که البته بخشی از آن در دوران ترامپ انجام شد.