خبرگزاری کار ایران

بررسی کارنامه ۴ ساله راهبرد ترامپ در شبه‌قاره؛

ملازهی: هدایت طالبان به کانال مذاکره/ مهندسیِ اسلام‌آباد در راستای منافع کاخ‌سفید/ تقویت دهلی‌نو علیه چین

ملازهی: هدایت طالبان به کانال مذاکره/ مهندسیِ اسلام‌آباد در راستای منافع کاخ‌سفید/ تقویت دهلی‌نو علیه چین
کد خبر : ۹۸۳۷۱۰

کارشناس مسائل شبه‌‌قاره گفت: رئیس‌جمهوری آمریکا با اعمال فشار بر پاکستان توانست طالبان را سرمیز مذاکره بیارود اما پاکستان به سمت هند متمایل شد و در نهایت هند برای تقابل با چین روابطش را با واشنگتن عمیق‌تر کرد.

«پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل شبه‌‌قاره در تشریح کارنامه چهار ساله سیاست خارجی دونالد ترامپ با تمرکز بر تحولات جنوب‌آسیا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: ترامپ از همان آغاز مبارزات انتخابی‌اش در سال ۲۰۱۶ به صورت مستقیم به پرونده افغانستان اشاره کرده بود و بارها این پرسش را مطرح کرد که چرا ایالات متحده باید در افغانستان و عراق هزینه‌های هنگفت کند و کشته‌های زیادی بدهد اما هیچ منافعی از این دو کشور کسب نکند. او با طرح این پرسش توانست بخشی از پایگاه‌ اجتماعی‌اش در ایالات متحده را تقویت کند و در نهایت اعلام کرد که باید هرچه زودتر نیروهای خود را از افغانستان و عراق خارج کند. او پس از مستقر شدن در کاخ‌سفید دست به عملیاتی کردن این مسئله زد و به دنبال آن بود تا تمام نیروهای خود را در کوتاه‌مدت و حداکثر در میان‌مدت از افغانستان خارج کند اما عملیات‌های طالبان به حدی شدت پیدا کرد که آمریکایی‌ها مجبور به ابقاء نیروهای خود در افغانستان شدند. ترامپ به دنبال آن بود تا بتواند نیروهای خود را از جنگ با طالبان در افغانستان بیرون بکشد و تا حدودی هم در این مورد موفق عمل کرد.

وی ادامه داد: او علاوه بر کم کردن هزینه‌ها و نیروهای خود در افغانستان سعی کرد تا تحولات بنیادین در افغانستان به وجود بیاورد و در نهایت کار را به جایی رساند که طالبان را به پای میز مذاکره کشاند. ترامپ به دنبال آن بود تا در کنار کم کردن نیروهایش در افغانستان، طالبان را با خود هماهنگ کند تا هیچ تهدیدی از سمت افغانستان، شرکای منطقه‌ای او را به چالش نکشد. در وضعیت فعلی هم به دنبال آن است تا از پرونده افغانستان و مذاکره با طالبان در انتخابات سوم نوامبر (۱۳ آبان) استفاده کند. او تمام رسانه‌ها را به دوحه کشاند تا لحظه امضاء توافق میان آمریکا و طالبان به سرپرستی زلمای خلیل‌زاد و ملا برادر را به آنها و کل دنیا نشان دهد. بر این اساس شکی وجود ندارد که اگر ترامپ در انتخابات پیش‌رو رأی بیاورد مجموعه حاکمیت آمریکا، او را مجبور به ماندن در افغانستان خواهند کرد؛ چراکه طی چهار سال گذشته، افغانستان جایگاه راهبردی‌اش را در ساختار سیاسی و امنیتی ایالات متحده حفظ کرد. به همین جهت بعید می‌دانم که پس از انتخابات سوم نوامبر نیروهای ایالات متحده از این کشور خارج شوند.

ترامپ تکلیف روابط با اسلام‌آباد را مشخص کرد

این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به راهبرد چهار ساله تیم ترامپ در قبال پاکستان تصریح کرد: در مورد پاکستان و سیاست دولت ترامپ در قبال این کشور پیچیدگی‌هایی وجود دارد. باید توجه داشته باشید که راهبرد کلان ایالات متحده در جنوب آسیا و شبه‌قاره به گونه‌ای است که هند را باارزش‌ترین کشور این ناحیه می‌داند. پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید، چالش‌های زیادی میان واشنگتن و اسلام‌آباد به وجود آمد؛ نمونه بارز آن قطع کمک‌های ایالات متحده به پاکستان برای مبارزه با تروریسم بود که ترامپ این کمک‌ها را عملاً بی‌اساس و بی‌هدف اعلام کرد. قاطعیت او در قطع کمک به پاکستان دقیقاً ۱۸۰ درجه با سیاست دولت اوباما در قبال اسلام‌آباد متفاوت بود. البته همین مسأله موجب شد تا پاکستانی‌ها به سمت چین متمایل شوند که این موضوع برای هند غیرقابل پذیرش بود. ترامپ سعی کرد با انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و همچنین سیاسی، پاکستان را به نقطه‌ای برساند که طالبان را برای مذاکره با آمریکا مهیا و به دوحه اعزام کند.

وی افزود: باید توجه داشته باشید که ژنرال‌های ارتش پاکستان که سابقه بسیار زیادی در هدایت طالبان و همچنین تقابل با هند دارند، نهایتاً به این نتیجه رسیدند که باید برای کسب منافع خود طالبان را با آمریکا هماهنگ کنند. از سوی دیگر داده‌ها نشان می‌دهد که اسلام‌آباد طی این چهار سال تا حد زیادی سیاست‌های خود در قبال آمریکا را تعدیل کرده است؛ چراکه پروژه‌های عمرانی مانند «سی‌-پک» که به عنوان راهروی اقتصادی چین شناخته می شود نشان می‌دهد که انتخاب اسلام‌آباد دیگر آمریکا نیست بلکه آنها چین را به جای واشنگتن برگزیدند. واقعیت این است که ترامپ کاری کرد تا پاکستان به دنبال ایجاد توازن میان چین و آمریکا باشد اما توجه داشته باشید که در اینجا تکلیف روابط واشنگتن و اسلام‌آباد کاملاً مشخص شد؛ چراکه انتخاب آمریکا، هند است و انتخاب پاکستان براساس آمارها و داده‌های کنونی چین است.

تقویت دهلی‌نو علیه پکن

ملازهی با بیان اشاره به تقویت روابط دهلی و آمریکا در دولت ترامپ گفت: در مورد هند هم باید به این مسأله توجه شود که این کشور در ساختار و ادبیات سیاسی، امنیتی و اقتصادی دولت ترامپ به عنوان شریک استراتژیک ایالات متحده در جنوب آسیا تلقی می‌شود. هند از زمان جورج بوش که معاهده هسته‌ای با آمریکایی‌ها را منعقد کرد ارزش بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرد و از سوی دیگر به دلیل رخنه پله‌کانی چین در اقیانوس هند، واشنگتن سعی کرد طی حیات چهار ساله دولت ترامپ، دهلی‌نو را بیش از گذشته تقویت کند. راهبرد کلان آمریکا مبارزه با چین و جلوگیری از نفوذ و گسترش دامنه فعالیت‌های پکن در اقصی‌نقاط جهان است و از این منظر اقیانوس هند جایگاه ویژه‌ای برای تیم ترامپ در چهار سال گذشته داشته است که برگزاری مانورهای نظامی با هند یکی از مولفه‌های مشخص آن به شمار می‌رود.  

وی در پایان خاطرنشان کرد: از منظر دیگر، شاهد پیوند هند و اسرائیل و همچنین هند با عربستان سعودی در چهار سال گذشته هستیم که نشان می‌دهد ایالات متحده به دقت جایگاه دهلی‌نو را در ادبیات سیاسی خود زیرنظر دارد. قراردادهای نفتی چند میلیارد دلاریِ سعودی‌ها با دهلی‌نو و همچنین فروش موشک‌های اسرائیلی به دولت هند نمونه‌های پشتیبانی غیرمستقیم آمریکا از دهلی‌نو طی چهار سال اخیر به شمار می‌رود. در این سوی میدان هم اوضاع کاملاً مشخص است؛ چراکه هندی‌ها به دلیل تقویت شدن تهدید چین، به سمت ایالات متحده رفتند و از سوی دیگر تمایل پاکستان به پکن و مسکو هم موجب شد تا ایالات متحده بهترین بهره‌برداری را طی چهار سال گذشته از دهلی‌نو انجام دهد. هند برای خروج از محاصره چین حالا بیشترین چسبندگی را به ایالات متحده دارد و این راهبرد صرفا به دولت ترامپ مربوط نمی‌شود؛ بلکه اگر جو بایدن هم پیروز انتخابات شود، هند جایگاه خود را در راهبرد کلان آمریکا حفظ خواهد کرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز