بررسی کارنامه ۴ ساله سیاست خارمیانهای ترامپ؛
مطهرنیا: سیاست بازیگر دیوانه عملاً پیادهسازی و اجرا شد/ کاخسفید دکترین پیشدستانه را در عراق و سوریه رقم زد
کارشناس مسائل آمریکا گفت: رئیسجمهوری ایالات متحده طی چهار سال گذشته سعی کرد تا ابعاد جنگ پنهانی که تعریف کرده بود را در بالاترین سطح، عملیاتی و آشکار کند.
«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح کارنامه چهار ساله سیاست خارجی دونالد ترامپ با تمرکز بر تحولات خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: پس از آنکه ترامپ در نوامبر سال ۲۰۱۶ به عنوان رئیسجمهوری ایالات متحده انتخاب شد و سپس در ژانویه وارد کاخسفید شد، سیاست خارجی آمریکا تا حد زیادی بر اساس نگرشهای حزبی و شخصی تغییر پیدا کرد. او در سطح تحلیل کلان متکی بر عبور از دوران هژمونیِ مربوط به رهیافت باراک اوباما بود که در دهه ۱۹۹۰ میلادی تا حد زیادی توسط بوشِ پدر دنبال میشد؛ چراکه سیاست هژمونی آمریکا در چارچوب نظم جهانی در زمان بوش پدر دنبال شد. پس از آن با روی دادن ضد واقعه ۱۱ سپتامبر در زمانِ بوشِ پسر شاهد ادامه این رهیافت بودیم و حالا ترامپ در این چهار سال (از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰) به دنبال تثبیت هژمونی آمریکا بوده است.
وی ادامه داد: اینکه گفته میشود او به دنبال ادامه فعالیتهای تجاری خود همانند دوران حضورش در نیویورک بوده و با همان نگرش وارد واشنگتن شد، درست نیست؛ چراکه او با اتکا بر دکترین پیشدستانه در حال گسترش هژمونی ایالات متحده در سراسر جهان است. او در این چهار سال عملاً دکترین بازیگر دیوانه را پیادهسازی و اجرا کرد و اوضاع را به جایی رساند که در نخستین نشست گروه هفت، تمام رهبران دنیا ایستاده بودند ولی او روی صندلی نشسته بود. او در طی این چهار سال سعی کرد تا ابعاد جنگ پنهانی که تعریف کرده بود را در بالاترین سطح عملیاتی و آشکار کند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ترامپ سعی کرد با راهبرد تعمیق و قبض و بسط هژمونی آمریکا در دنیا، حرکتهای دنبالهدار رقبای خود مانند چین، روسیه را محدود کند و تلاش کرد تا در همه ابعاد کار خود را بر اساس راهبرد تیمش پیش ببرد. در این میان یکی از جغرافیاهایی که از سوی وی بسیار دستخوش تغییر شد، خاورمیانه بود. در فاز نخست او توانست با سناریویی دنبالهدار خود صحنه سیاسی و امنیتی لبنان را به هم بریزد و پس از آن حمله به ساختار اقتصادی را در دستور کار خود گذاست؛ تا جایی که سفیر ایالات متحده در بیروت تمام تلاش خود را کرد که بتواند ساختار اقتصادی و سیاسی لبنان را مورد هدف قرار دهد که با اعمال قانون سزار توانست این کار را انجام دهد. از سوی دیگر جنگ سیاسی میان طیفهای لبنان برای انتصاب ریاست بانک مرکزی این کشور، یکی دیگر از پروژههایی بود که تیم ترامپ با عملیاتی کردن آن توانستند مانع از تشکیل دولت مصطفی ادیب شوند. پس از آن هم که شاهد مذاکرات لبنانیها با اسرائیل بر سر ترسیم مرزهای دریایی بودیم که با دخالت مستقیم آمریکاییها انجام شد.
مطهرنیا افزود: در مورد سوریه هم شاهد بودیم که ترامپ و ایالات متحده بارها اوضاع را به جایی رساند که همه فکر میکردند آمریکاییها از سوریه خارج شدهاند اما این اتفاق هرگز رخ نداد. ایالات متحده در این چند سال با حمایت سیاسی و تسلیحاتی از کردهای سوریه سعی کردند تا بتوانند منافع خود را به هر ترتیبی که هست تامین کنند و حتی در این راه، ترکیه را هم مورد سرزنش و اخطارهای خود قرار دادند. ترامپ و تیمش همانگونه که گفتند، به دنبال غارت نفت سوریه بوده و هستند و ما دیدیم که در نهایت نیروهای آمریکا در شمال شرق سوریه و درست در جایی که چاههای نفت سوریه قرار دارند، مستقر شدند. تبادل اسرای یمنیها نیز با دخالت پشتپردهای و در برخی موارد، مستقیم آمریکا صورت گرفته است و این یکی دیگر از مسائل مهم منطقه است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در خصوص سیاست ترامپ در قبال ایران باید گفت که تهران در حال تحمل بیشترین و بیسابقهترین فشار اقتصادی طی ۴۰ سال اخیر است و از سوی دیگر، فشارهای سیاسی هم به این موضوع اضافه شده است. حتی کار به جایی رسید که ترامپ فروش نفت ایران را به پائینترین حد رساند. از منظری دیگر باید توجه داشته باشید که ارتباط نظام بانکی ما با دنیا توسط ایالات متحده قطع شده است و اینها بخشی از سیاست خارجی ایالات متحده در طول چهار سال اخیر بوده است. گرچه آمریکا به هر ترتیب سعی کرد تا سناریوی خود علیه ایران را اجرایی کند.، اما دیدیم که در پرونده مکانیسم ماشه منزوی ماند. در حوزه عراق هم آمریکاییها سعی کردند در میان مدت ایران را محدود کنند و از جمله سیاست ترور شهید قاسم سلیمانی را پیش بگیرند اما واشنگتن همچنان از ابزارهای ایران در بغداد خبر داشته و به نفوذ این کشور اذعان دارد. اینها عملکرد ترامپ در سیاست خارجی با محوریت منطقه است که میتواند گویای کارنامه چهار ساله او در خاورمیانه باشد.