یادداشتی از پژوهشگر مؤسسه روابط خارجی کلیگیندال؛
۵ محور تنش ترکیه با کُردها و پیامدهای آن
پژوهشگر مؤسسه روابط خارجی کلیگیندال هلند نوشت: رویکرد تند آنکارا میتواند بهسادگی بذر دورِ تازهای از درگیری را با ایجاد نارضایتی، ویرانی و سرخوردگی بکارد؛ بیآنکه هیچ خروجی مثبتی را ارائه دهد.
«ارون ون وون» پژوهشگر ارشد موسسه روابط خارجی کلیگیندال هلند طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح سیاست خارجی این روزهای ترکیه پرداخته و پیامدهای آن را در پنج محور کلی مورد ارزیابی قرار داده است. این یادداشت به شرح زیر از نظر میگذرد:
با نگاهی شتابزده به تحولات ترکیه و کُردها به نظر میرسد پیشروی نظامی ارتش ترکیه در عقب راندن کُردهای مخالف آنکارا با موفقیتهایی همراه بوده است. پ.ک.ک به گوشه کوههای قندیل رانده شده است و خوابهای شیرین پ.ی.د برای خودمختاری بیشتر ناپدید شده و حزب دموکراتیک خلقها ترکیه (HDP) از بین رفته و تفاوتها در جامعه فراملی کُردها به جدایی منجر شده است. اما هنوز میشود با چند دلیل ثابت کرد که این نتایج زودگذرند.
اول و مهمتر از همه، نظامیگری ترکیه ضدکُردها است. مثلاً تنها در ترکیه بیش از پنج هزار عضو حزب دموکراتیک خلقها، بیشتر رهبران حزب و ۱۵۰ روزنامهنگار کُرد به اتهام ارتباط با پ.ک.ک به زندان انداخته شدهاند. قسمتی از شهرهایی در جنوب ترکیه که بیشتر ساکنان آن کُرد هستند، نابود شدهاند. کاربرد گزینشی و دلبخواهی قوانین ضد تروریسم ترکیه آزادی بیان را بسیار کاهش داده و هزاران فعال، دانشگاهی و روزنامهنگار کُرد را خاموش کرده است. این رفتارها نارضایتیهای تازهای به بار آورده است، اما نتوانسته جایگزین مثبتی ارائه دهد. نتیجه میتواند، چرخهای دیگر از درگیری باشد.
دوم، آنکارا عمق مقاومت کُردها را دستکم گرفته است. بسیاری که در زندان، تحت پیگرد قانونی یا به صورت دیگر سرکوب شدهاند همچنان حزب عدالت و توسعه را به چالش خواهند کشید. در حالی که رایدهندگان کُرد از حزب دموکراتیک خلقها پشتیبانی خواهند کرد. همچنین با آنکه گروههایی مانند پ.ک.ک و پ.ی.د ذاتا تمامیتخواه هستند و از روشهای سرکوبگرانه و فعالیتهای خشن و تروریستی استفاده میکنند، اما پایگاه رأی دارند که آنها را توانمند میکند. این پایگاه رأی در پاسخ به رفتارهایی که در بالا گفته شد گسترش مییابد. مثلا، پ.ک.ک تمام گفتوگوهای آشتی را رها کرد (در حالی که عبدالله اوجالان هنوز از آن پشتیبانی میکند) و در راهبرد ۲۰۲۰ خود به دنبال یک مبارزه همهجانبه نظامی با ترکیه است. نظامیگری خشک ترکیه نیز بدون مصالحه، سربازگیری را سرعت میبخشد.
سوم، در منطقه، با تاکتیک امنیتیسازیِ آنکارا، نیروهای سوری نیابتی ترکیه عفرین را غارت کردند. بسیاری از کُردهای سوریه از سرزمین خود رانده شدند، و خرابیهای فزایندهای در عراق به بار آمد. گروه بحران اعلام کرده از سال ۲۰۱۵ تا به حال در شمال شرق عراق و ترکیه، چهار هزار و ۸۰۰ نفر کشته ، ۱۰۰ هزار نفر ناپدید و ۴۰۰ هزار نفر آواره شدهاند. این نتیجهها، واکنشی مشابه آنچه در اینباره در ترکیه اتفاق افتاد در پی خواهد داشت. در عراق نارضایتی عمومی از حضور روز افزون فعالیتهای نظامی ترکیه بهخاطر خرابیها افزایش مییابد و بغداد شدیدتر به ترکیه اعتراض میکند. در سوریه، آنکارا در عفرین با شورش دو گروه نظامی وابسته به یگانهای مدافع خلق (یپگ) (خشم زیتون و نیروی آزادیبخش عفرین) در برابر نیروهایش روبهرو میشود.
چهارم، حتی حزب دموکرات کردستان (ک.د.پ) متعلق به مسعود بارزانی و کنگره ملی کردستان (KNC) نارضایتی بیشتری از دخالت نظامی ترکیه نشان میدهند. اگرچه شورای ملی کُردها و پ.ی.د زیر فشار آمریکا در دور تازهای از گفتوگوها شرکت میکنند که میتواند نظامیگری ترکیه را فرونشاند، اما تفاوت آنها باعث میشود نتوانند به توافق معنیداری برسند.
پنجم، جایگاه بینالمللی ترکیه از نظامیگری علیه کُردها آسیب دیده است. عملیات «چشمه صلح» پیروزی تاکتیکی بود اما همچنین کابوسی برای روابط بینالمللی و جایگاه ترکیه در سطح جهان شد؛ زیرا پ.ی.د به پشتیبانی اعتبار ضد داعشیاش، همدردی جهانی را با بازیکردن در نقش «ضعیف برابر قوی» بهدست آورد. ترکیه همچنین با درگیر کردن ارتش خود در سوریه آسیبپذیری بلندمدتی برای خود درست کرده است. چنین درگیریای ممکن است بازیگران منطقهای مانند دمشق یا برخی دولتهای خلیج فارس را به پشتیبانی از گروههای نظامی کُرد برابر ترکیه وسوسه کند. در آخر نظامیگری منطقهای ترکیه، اگر به بازگشت گروههای افراطی کمک کند، جایگاه بینالمللی ترکیه آسیب خواهد دید. مثلا، فعالیتهای نظامی ترکیه که یپگ/پید را در سوریه ضعیف کرد، در مناطق مخمور و سنجارِ عراق، نیروهای وابسته به پکک را هدف قرار داد و حزب دموکرات کردستان را به درگیری سوق داد. اینها میتوانست فضا را برای رشد گروههای افراطی افزایش دهد.
چه باید کرد؟
با در نظر گرفتن همه چیز، رویکرد تند آنکارا، میتواند بهسادگی بذر دورِ تازهای از درگیری را با ایجاد نارضایتی، ویرانی و سرخوردگی بکارد؛ بی آنکه هیچ خروجی مثبتی را ارائه دهد. فلسفه اساسی آن اجبار کُردها به یکسانسازی در حکومت مرکزگرای ترکیه که بر پایه درکی سختنظرانه از هویت تُرکی در خانه و سرکوب جنبش کُردها در خارج باقی میماند، است. بنابراین، بدون تلاش برای تعریف دوباره مفهوم «تُرک» بودن، حل مسأله کُردها سخت خواهد بود. تا آن زمان، اتحادیه اروپا (که هلند را هم در بر میگیرد)، باید ترکیه را به کانال مطلوب هدایت کند تا از نظامیگری منطقهای خود بکاهد، و فضای سیاسی داخلی را برای نمایندگان کُرد منتخب باز کند تا به عنوان بهترین حمله بلندمدت به نظامیگری پکک و پید و نوع خاص تمامیتخواهیشان، به صورتی موثر در سیاست ملی شرکت کنند.
نظامیگری ترکیه در منطقه را میتوان با پشتیبانی از نیروهای امنیت مرزی عراق و همراهی ماموران سازمان ملل متحد برای کمک به عراق یا نیروهای مشاورهای اتحادیه اروپا محدود کرد. پس از اینها نیروهای عراقی باید، در قلمروشان «ترکها را بیرون و پکک را پایین» نگه دارند. اتحادیه اروپا همچنین باید، تلاش ترکیه برای آواره کردن کُردها در سوریه را محکوم کند. تاثیر گذاشتن بر سیاست داخلی ترکیه سختتر است اما اتحادیه اروپا باید پافشاری کند که ترکیه به توصیههای مهم این اتحادیه، مانند بازگرداندن استقلال قضایی، متوقف کردن حمله به مدافعان حقوق بشر عمل کند و در غیر اینصورت با خطر کاستن از اعتبار اتحادیه گمرکی ترکیه و اتحادیه اروپا روبهرو خواهد شد.