مومنی در گفتوگو با ایلنا:
گروه مینسک توانِ ختمِ غائله قرهباغ را ندارد/ تصمیم نهایی در واشنگتن و مسکو گرفته میشود/ امنیت ملی ما نباید خدشهدار شود
کارشناس مسائل قفقاز گفت: آمریکا و اسرائیل برای تامین منافعشان از باکو حمایت میکنند و در مقابل روسها هم به دنبال سهمخواهی از ارمنستان هستند.
«میرقاسم مومنی» کارشناس مسائل قفقاز در تشریح دلایل افزایش تنش در قرهباغ و ناکارآمدی گروه مینسک برای حل و فصل این بحران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: از چند روز پیش تاکنون تحولات بسیار مهمی با محوریت منطقه خودمختار قرهباغ به وجود آمده که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند این موضوع و ادامه آن میتواند منجر به یک جنگ منطقهای شود. قبل از اینکه به این پرسش پاسخ بدهم یا بخواهم اشارهای به جایگاه میانجیگرها کنم باید کمی به عقب برگردیم. واقعیت این است که جنگ ارمنستان و آذربایجان از دههها پیش شروع شده است؛ به گونهای که از زمان استالین بحث کنترل جمهوریهای شوروی مطرح بود و بسیاری بر این عقیده بودند که او در حال یک چینش جدید در برخی از مرزهای شوروی سابق است. تمام این مسائل در نهایت موجب شد تا کلید جنگ آذربایجان و ارمنستان از سال ۱۹۸۸ و در آستانه فروپاشی شوروی خورده شود.
وی ادامه داد: در آن زمان ارمنستان و آذربایجان به عنوان مناطقی که زیر نظر شوروی هستند، دارای پارلمان بودند و قوانین مختص به خود را جلو میبردند اما در طی این مدت اختلافها میان دو طرف ادامه داشت و عمیق شد. در نهایت این اختلافها تا بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ هم ادامه پیدا کرد و جنگهای خونین میان دو طرف در گرفت و نهایتا در سال ۱۹۹۴ گروه مینسک متشکل از کشورهای اروپایی برای حل و فصل مسئله قرهباغ تشکیل شد. این گروه علناً با گذشت چند دهه هنوز نتوانسته مشکلات مربوط به قرهباغ را حل و فصل کند و حتی نتوانسته به این مسئله پاسخ دهد که آیا مشکل قرهباغ با برگرداندن آن به جمهوری آذربایجان حل و فصل میشود یا خیر؟ بر اساس اسناد ما میبینیم که این منطقه عملاً بخشی از خاک ایران بوده است و بر اساس قرارداد ننگین ترکمنچای از خاک ما جدا شده است؛ اما به لحاظ تقسیمبندی کشوری و مرزی، قرهباغ جزئی از جمهوری آذربایجان بوده و پس از فروپاشی شوروی، ارمنیها با حمایت روسیه بر این منطقه مسلط شدند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: فارغ از تمام این مسائل، قرهباغ از سوی جمهوری ارمنستان به عنوان یک منطقه خودمختار شناسایی شده است ولی از سوی آذربایجان چنین اتفاقی رخ نداده است. تمام این مولفهها به خوبی نشان میدهد که درگیری فعلی در قرهباغ صرفاً به اختلاف میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان مربوط نیست، بلکه در این میان روسیه، آمریکا و اروپا با عنوان قدرتهای اصلی در حال تصمیمگیری هستند. اگر نگاهی به روند درگیریها طی روزهای اخیر بیندازیم به خوبی میبینیم که نه تنها گروه مینسک بلکه هیچکدام از طرفین دیگر نتوانستند وضعیت قرهباغ را آرام کنند و این مسئله ریشه در سیاست قدرتهای جهانی دارد. مسئله اصلی این است که گروه مینسک هممانند بسیاری از طرفین، صرفاً در حال نظارهگری است و نمیخواهد اقدام خاصی انجام دهد. به همین دلیل معتقدم نه تنها گروه مینسک، بلکه روسیه و آمریکا هم در پشت صحنه صرفاً به دنبال تقسیم منافع خود هستند.
مومنی افزود: اگر به اظهارات چند سال پیش نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان نگاه کنیم میبینیم که او یک سیاست ضد روسیه داشت و حالا روسها به دنبال آن هستند تا بتوانند این مسئله را تلافی کنند. مسکو هنوز هیچ حمایت علنی و آشکاری از ارمنستان انجام نداده است و در سوی مقابل شاهد آن هستیم که ایالات متحده هم به همراه اسرائیل در حال حمایت از جمهوری آذربایجان هستند. دلیل این کار هم کاملاً مشخص است؛ آمریکاییها به هر ترتیب به دنبال آن هستند تا بتوانند آذربایجان را با منافع خود در منطقه هماهنگ کنند و از سوی دیگر اسرائیل هم در این بین منافع زیادی دارد. به همین جهت است که آنها در حال حمایت از باکو هستند تا با حمایت از پیشروی آذربایجان به سمت قرهباغ فشار را بر دولت پاشینیان افزایش دهند. در مقابل روسیه هم این فرصت را غنیمت شمرده و به دنبال آن است تا بتواند منافعش را از ایروان تامین کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: توجه داشته باشید که اروپاییها هم در آذربایجان منافعی دارند؛ چراکه گاز و نفت آذربایجان تامین کننده منافع اسرائیل و بخشی دیگر تامین کننده نیاز اروپا است. در این میان روسها هم معتقدند که اگر آذربایجان بخواهد به صورت یکطرفه نفت و گاز ترکیه و اروپا را تامین کند، منافع مسکو به خطر میافتد. به همین دلیل معتقدم که نه تنها گروه مینسک نمیتواند کاری از پیش ببرد بلکه گره این کار نخست به دست روسیه و آمریکا باز خواهد شد و در سطح سوم، اروپاییها هم با عنوان گروه مینسک صرفاً برای تامین منافع خود وارد قائله قرهباغ میشوند اما در نهایت این مسئله توسط مسکو و واشنگتن حل خواهد شد. در این میان آنچه که باید مورد نظر قرار بگیرد این است که جمهوری اسلامی ایران هم باید مانند همیشه هوش و حواس خود را روی این پرونده قرار دهد تا منافع تهران و همچنین امنیت ملی و تمامیت ارضی ما خدشهدار نشود.