خبرگزاری کار ایران

به بهانه روز جهانی صلح؛

مطهرنیا: تمامیت‌خواهی مانع پایان جنگ و جاری شدن آزادی است/قدرت‌های نوظهور، صلح را به نفع خود تئوریزه می‌کنند/ تدریس فرهنگ صلح مهم است، نه نمایش آن

مطهرنیا: تمامیت‌خواهی مانع پایان جنگ و جاری شدن آزادی است/قدرت‌های نوظهور، صلح را به نفع خود تئوریزه می‌کنند/ تدریس فرهنگ صلح مهم است، نه نمایش آن
کد خبر : ۹۷۰۸۹۷

کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: تمامیت‌خواهان در جلوی تریبون‌ها، در گفت‌وگو با رسانه‌ها و حتی در صحن علنی سازمان ملل سخن از دموکراسی و آزادی می‌زنند اما در حقیقت به دنبال جهت‌دادنِ منفی به صلح هستند.

«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به فرا رسیدن سی و هشتمین روز جهانی صلح در تشریح موانع دستیابی به صلح مطلق جهانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: دهه ۸۰ میلادی، ورود بشر به قرن بیستم بود و در آن برهه تمام دنیا درگیر مدل‌های متنوعی از منازعات و مخاصمات مسلحانه  بودند که جان هزاران و بلکه میلیون‌ها نفر را به خطر انداخته بود. در همان سال‌ها سازمان ملل روز ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۲ را روز جهانی صلح اعلام کرد و در همان وقت امیدها برای رسیدن به یک دنیای بدون جنگ و خونریزی تقویت شد. این روز را می‌توان یک رویداد بین‌المللی با مرکزیت ملل متحد دانست که هر ساله بسیاری از سازمان‌ها و فعالان صلح آن را گرامی می‌دارند اما مسأله اینجاست که کشورهای دخیل در جنگ، امید دارند تا سازمان ملل بر اساس الگوی این روز بتواند صلح علنی و یکپارچه را در سراسر جهان طنین‌انداز کند. آنچه در مورد صلح باید مورد نظر قرار بگیرد این است که این مساله مهم در حقیقت یک روند به حساب می‌آید که گستره آن را جامعه جهانی در بر ‌می‌گیرد و تمام دولت‌ها در حال پیگیری آن به عنوان یک رویداد حیاتی هستند.

وی ادامه داد: مبنای صلح، آزادی و عدالت است و شکی وجود ندارد که اگر تعامل و قسط برپا نشود خبری از آزادی و صلح نخواهد بود. البته این تعاریف که امروزه بسیاری از پژوهشگران مطالعات صلح و سیاستمداران سراسر دنیا از آن استفاده می‌کنند، شاید بسیار آرمان‌گرایانه باشد، اما شکی وجود ندارد که فلسفه صلح و تمام زیرمجموعه‌ها و شاخ و برگ‌های آن مبتنی بر حقیقت است. درست است که بسیاری از متفکرین فعال در حوزه صلح معتقدند زیربنای صلح، عدالت است اما آنچه که امروز در بسیاری از مناطق دنیا مانند خاورمیانه و اقصی‌نقاط آفریقا شاهد هستیم، نشان می‌دهد که خبری از عدالت نیست. اکثر پژوهش‌های مهم حوزه صلح به فقدان آزادی و عدالت اشاره می‌کنند و نتیجه‌گیری بیشترِ آنها همین موضوع را به ما گوشزد می‌کند، اما مسأله این است که صلح در عین پیچیدگی بسیار ساده است؛ چراکه مفهوم‌هایی که از این روند استنباط شده تا حد زیادی کار را مشکل کرده است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: جوامع امروز به سمت رادیکال شدن از حیث سیاسی، اجتماعی و مذهبی پیش می‌روند و همین مساله موجب می‌شود که حاکمیت مستقر در کشورها هم به سمت توتالیتاریسم یا همان اقتدارگرایی و تمامیت خواهی پیش بروند که در نهایت موجب می‌شود منازعات در دو سطح داخلی با درونمایه و مشارکت طرف‌های بومی و در فاز دوم، منازعه با حضور طرف‌های خارجی و بین‌المللی شکل بگیرد. به همین دلیل است که ما می‌بینیم در کشورهایی مانند بلاروس و سایر دولت‌ها، که مردم برای اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به خیابان‌ها آمده‌اند یک حاکم اقتدارگر در حال مقابله با آزادی و عدالت است. در کشور دیگری مانند لیبی هم بسیاری از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به دنبال تامین و کسب منافع خود هستند که در نهایت حالا باعث شدند تا لیبی به دو دولت غربی و شرقی تقسیم شود و درگیری‌ها به حدی افزایش پیدا کرده که جریان‌های تروریستی فضا را برای حیات خود مناسب بشمارند.

مطهرنیا افزود: اگر به تاریخ جنگ جهانی اول و دوم رجوع کنیم به خوبی می‌بینیم که این دو جنگ هم توسط اشخاصی به راه افتاد که اساساً منتقد دموکراسی و آزادی بودند. شکی وجود ندارد که دموکراسی در بسیاری از کشورها با ابهام‌های بسیار زیادی روبه‌رو است و از این جهت انسان‌ها و نظام‌های تمامیت‌خواه را باید عامل اصلی عدم تحقق صلح دانست. این افراد درک و فهم درست سیاسی ندارند و اکنون صرفاً به دنبال دغدغه‌های خود هستند. همین دغدغه‌هاست که صلح را تیره و تار می‌کند و حالا همین جریان‌ها به دنبال نفوذ در سازمان ملل برای سانسور صلح یا کانالیزه کردن آن به نفع خود هستند. این نفوذ را می‌توانیم امروز در سازمان ملل مشاهده و ردگیری کنیم اما اگر عامل این نفوذ را کنار بگذاریم به این مفهوم می‌رسیم که بسیاری از قدرت‌های نوظهور مانند چین هم به دنبال تعمیق نفوذ خود در سازمان ملل هستند. عمدتاً کشورهایی که خود را در نوک هرم قدرت ملل متحد می‌بینند به دنبال آن هستند تا صلح را براساس منافع خود تئوریزه کنند. آنها در جلوی تریبون‌ها، در گفت‌وگو با مطبوعات و رسانه‌ها و حتی در صحن علنی سازمان ملل سخن از دموکراسی و آزادی می‌زنند اما در حقیقت به دنبال آن هستند تا بتوانند نفوذ خود در بزرگترین نهاد بین‌المللی را برای جهت‌دادنِ منفی به صلح تعمیق ببخشند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: شک نکنید که اگر قدرت‌های نوظهور نفوذشان در سازمان ملل را بیشتر کنند بدون تردید ممکن است از آمریکا هم شدیدتر رفتار کنند. اینها همه نشان می‌دهد که زیاده‌خواهی بشر به جای فهم دموکراتیک از حکومت، جهان را به سویی سوق می‌دهد که منازعه قدرت صورت می‌گیرد و همین مساله مانع اصلی تحقق صلح خواهد بود. بسیاری از کشورها که امروز به عنوان معیار و میزان دموکراسی و صلح شناخته می‌شوند، جنگ را تحمل و تجربه کرده‌اند و حالا به دنبال آن هستند تا از آن دوران فاصله بگیرند. به عنوان مثال کشورهای حوزه اسکاندیناوی از جمله دولت‌هایی هستند که خودشان درگیر جنگ بودند ولی حالا به دنبال تربیت انسان‌هایی هستند که بتوانند مکتب صلح و آزادی را به مردم خود آموزش دهند. به عبارت دیگر امروز دغدغه اصلی ما در حوزه صلح باید تزریق و تدریس فرهنگ صلح باشد، نه نمایش آن.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز