ملازهی در گفتوگو با ایلنا:
طالبان و تیم کابل در دور اول مذاکرات بینالافغان صرفاً یکدیگر را محک میزنند/ قربانی دولت آینده افغانستان، اشرف غنی خواهد بود
تحلیلگر مسائل جنوبآسیا گفت: خروجی مذاکرات بینالافغان تشکیل دولت خواهد بود و دولت بعدی افغانستان هم بدون تردید به نفع رئیس شورای عالی مصالحه ملی است و او در ساختار آینده افغانستان نقش مهمی خواهد داشت.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسائل جنوبآسیا با اشاره به شروع مذاکرات بینالافغان و محورهایی که قرار است در دور اول آن مطرح شود در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: آنچه که در بحث مذاکرات بینالافغان با حضور تیم طالبان و دولت افغانستان در جریان است، تلاش برای حل اختلاف و برقراری صلح یکپارچه در کشوری است که بیش از چهار دهه در جنگ و خونریزی به سر میبرد و به همین دلیل کلیت این مذاکرات را باید به فال نیک گرفت. مسئلهای که در اینجا و خصوصاً در دور ابتدایی این مذاکرات بسیار مهم به نظر میآید، تفاوت دیدگاه میان طرفین است؛ چراکه طالبان به دنبال برپایی مجدد امارات اسلامی است و از سوی دیگر دولت افغانستان به دنبال آن است تا بتواند یک حکومت مستحکم را در کابل مستقر کند. دادههای فعلی نشان میدهد که در وضعیت کنونی و دور اول مذاکرات، طرفین به دنبال اتخاذ مواضع تند و منفی علیه یکدیگر نیستند؛ به گونهای که آنها نمیخواهند در همین دور اول همه چیز فرو بپاشد.
وی ادامه داد: واقعیت این است که طرفین سعی میکنند با مدارا و رعایت حال همدیگر مواضعشان را علنی کنند، اما مسئلهای که در اینجا باید مورد بحث قرار بگیرد، این است که آیا در پایان مذاکرات بینالافغان ما شاهد روی کار آمدن یک دولت چندضلعی هستیم یا اینکه یک دولت تکبعدی با محوریت طالبان به روی کار میآید؟ آنچه از دادهها مشخص شده این است که دولت بعدی افغانستان با محوریت طالبان تشکیل خواهد شد ولی تفاوتش در این است که آنها دیگر وارد فاز نظامی نخواهند شد و بر اساس آنچه که زلمی خلیلزاد پیگیری کرده، طالبان باید برای به دست گرفتن قدرت از طریق سیاسی آن را دنبال کند، نه از طریق نظامی. به همین دلیل اگر همین فردا دولت به مرکزیت طالبان انتخاب شود برنده انتخابات در سطوح ولایات و استانهای افغانستان، طالبان خواهد بود. در سطح دوم یعنی مجلس ملی و سنای افغانستان، طالبان در مناطق پشتوننشین اکثریت را خواهد داشت و در مناطق غیرپشتون هم علمای هماهنگ با آنها حضور دارند که این به نفع آنها خواهد بود.
این کارشناس مسائل شبهقاره تصریح کرد: در سطح سوم یعنی انتخاب ریاستجمهوری هم باید یک اتفاق نظر میان طالبان و سایر طیفهای مذهبی و قومی افغانستان روی دهد که به نظرم اختلاف احزاب افغانستان در قبال انسجام طالبان باعث میشود تا قرعه به نفع طالبان رقم بخورد؛ به همین دلیل میتوان گفت که افغانستان در حال «طالبانیزه» شدن است که تمام این روند پروژهای است که از سوی ایالات متحده طراحی شده است. در صدر این تحولات، به نظر میرسد که ایالات متحده به دنبال آن است تا کشورهای اسلامی را به سمت رادیکالیزه شدن و رسمی کردن وجاهت جریانهای جهادی پیش ببرد؛ به گونهای که آنها میخواهند به جریانهای سُنی حاضر در کشورهای منطقه مشروعیت ببخشند و در نهایت آنها را وارد فرایند دولتسازی کنند که هدف نهایی، تحت تاثیر قرار دادن ایران است. این مسئله به نوعی یک راهبرد پنهان به حساب میآید که حالا توسط آمریکا در حال پیگیری است.
ملازهی افزود: خروجی مذاکرات بینالافغان تشکیل دولت خواهد بود و دولت بعدی افغانستان هم بدون تردید به نفع عبدالله است و او در ساختار آینده افغانستان نقش مهمی خواهد داشت. اینکه عبدالله عبدالله میگوید قانون اساسی افغانستان قابل تعدیل و تغییر است، به نوعی نشان میدهد که در پشت صحنه اتفاقهای مهمی در حال رخ دادن است. از این منظر جناح اشرف غنی و طیف لیبرالدموکراتهایی که با غرب هماهنگ بودند، عملاً وارد حاشیه میشوند و در آنجاست که ادغام طالبان با جریان شمال افغانستان و احتمالاً شیعیان این کشور را شاهد خواهیم بود. معتقدم که قربانی اصلی در مسئله افغانستان و آینده آن، اشرف غنی خواهد بود و اگر در ترکیب دولت آینده افغانستان ایجاد توازن میان طالبان و سایر جریانهای این کشور صورت نگیرد بدون تردید تجزیه ارضی را میتوانیم شاهد باشیم. به همین دلیل است که عبدالله تعدیل و اصلاح قانون اساسی را مطرح میکند. این اتفاقها در حالی رخ میدهد که حملات طالبان همچنان علیه نیروهای افغانستان ادامه دارد و باید متوجه بود که به غیر از طالبان و شورای کویته، حدود ۲۰ تا ۲۳ گروه دیگر در این کشور دست به سلاح هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: طیف عظیمی از این جریانهای رادیکالِ حاضر در افغانستان از مساله صلح راضی نیستند و به همین دلیل شاهد ادامه رادیکالیسم در افغانستان خواهیم بود. این بدان معنی است که جریان طالبانِ افغانستان به صورت کامل یکدست نیست و برخی از آنها روند صلح را نپذیرفتند؛ به این معنا که احتمال دارد تجزیه طالبان رخ دهد و احساس میکنم که عملیاتهای بعدی توسط شبکه حقانی انجام خواهد شد. نکته دیگر، تعیین تکلیف حضور آمریکاییها در افغانستان پس از بینالافغان و تشکیل دولت جدید خواهد بود. به نظرم طالبان با حضور بخشی از نیروهای نظامی ایالات متحده در افغانستان موافقت خواهد کرد اما این در حالی است که دونالد ترامپ به رهبری ایالات متحده به دنبال خروج کامل از افغانستان است. تجربه عراق به ما نشان میدهد که خروج کامل آمریکاییها دور از انتظار است و به احتمال زیاد حضور سیاسی و علنی آنها در خطدهی به طالبان پررنگتر خواهد شد.