برهانی در گفتوگو با ایلنا:
بحرین قربانی کمپین انتخاباتی ترامپ شد/ ریاض نقش تسهیلکننده را برای اسرائیل داشت/ عمده بار عادیسازی روابط بر دوش رسانههای آمریکا است
تحلیلگر مسائل اسرائیل گفت: ابوظبی در حد و اندازهای نیست که بتواند برای این کار، بحرین را تحت فشار قرار دهد. بر این اساس میتوان گمانهزنی کرد که عربستان سعودی فشارهایی را بر بحرین وارد کرده تا منامه را به سمت اسرائیل سوق دهد.
«سیدهادی برهانی» تحلیلگر مسائل اسرائیل و فلسطین در تشریح دلایل و محرکهای عادیسازی روابط بحرین و رژیم صهیونیستی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بحرین در میان کشورهای عربی طی سالهای اخیر یکی از ضعیفترین مواضع علیه اسرائیل را اتخاذ کرد و در مقابل سعی کرد در پرونده معامله قرن، بیشترین همکاری را با ترامپ و داماد او یعنی «جرد کوشنر» داشته باشد. این کشور ارتباطهای خود را از سالهای اواخر دهه ۹۰ میلادی به صورت پنهانی با اسرائیل برقرار کرد و به همین دلیل در گذشته هم پیشبینی میشد که به زودی شاهد عادیسازی و علنی کردن روابط منامه و تلآویو باشیم. یکی از دلایلی که موجب شد بحرین اقدام به عادیسازی روابطش با اسرائیل کند این بود که این کشور اساساً طرح صلح فلسطین را قبول نداشت. این طرح بر مساله دو کشوری به تشکیل کشور فلسطین و پایتختی قدس شرقی اشاره داشت اما منامه اساساً آن را قبول نداشت و سمت اسرائیل تمایل پیدا کرد.
وی ادامه داد: مسأله دوم که موجب شد بحرین به عنوان دومین کشور، پس از امارات متحده عربی روابطش را با اسرائیل عادی کند، اعمال فشار دونالد ترامپ بر منامه بود. باید توجه داشته باشیم که بخش اعظمی از مسأله عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و موقعیت ترامپ ربط دارد. واقعیت این است که او در نظرسنجیها از رقیب خود یعنی جو بایدن عقب افتاده و احتمال شکست او در انتخابات زیاد شده است. به این دلیل باید بگوییم که بحرین قربانی منافعطلبی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شده است که به نظرم این موضوع مهمترین عنصر به حساب میآید. برخی دیگر معتقدند امارات متحده عربی، بحرین را برای عادیسازی روابطش با اسرائیل تحت فشار قرار داده است، اما من معتقدم که ابوظبی در حد و اندازهای نیست که بتواند برای این کار، بحرین را تحت فشار قرار دهد. بر این اساس میتوان گمانهزنی کرد که عربستان سعودی فشارهایی را بر بحرین وارد کرده تا منامه را به سمت اسرائیل سوق دهد.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: احتمالاً ریاض در پشت پرده، صحبتهایی را با این کشور انجام داده اما باید متوجه باشید که سعودیها به هیچ وجه دوست ندارند به صورت مستقیم وارد این پرونده شوند و روابط خود با اسرائیل را علنی کنند. مساله اینجاست که در داخل عربستان جناحهای مختلفی در مورد صلح با اسرائیل نظرهای مخالف و دیدگاههای منفی دارند و به این جهت آل سعود فعلاً سعی میکند با کارتهای دیگر خود مانند بحرین یا امارات متحده عربی و حتی کشورهای آفریقایی مانند سودان بازی کند. سعودیها دوستان خود مانند بحرین و امارات را آزاد گذاشتند تا با اسرائیل وارد رابطه شوند اما مشخص نیست که این دومینو تا کجا ادامه خواهد داشت. اینکه دیده میشود اعتراضها در بحرین برای عادیسازی روابط با اسرائیل صورت نمیگیرد دلیلش بحث ایجاد دوقطبی و سرکوبهای آل خلیفه است.
وی افزود: طی سالهای اخیر شاهد آن بودیم که در بحرین دو قطبی شیعه و سنی به راه افتاده که همین موضوع میتواند برای حاکمیت این کشور و خاندان آل خلیفه بحرانآفرین باشد. شکی وجود ندارد که شیعیان این کشور با مسأله عادیسازی روابط با اسرائیل مخالف هستند اما در بحرین جو امنیتی و سرکوبهای متداوم به حدی افزایش پیدا کرده که شیعیان نمیتوانند اقدام به اعتراض کنند. معتقدم که انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا میطلبد که کشورهای دیگر هم وارد طرح صلح با اسرائیل شوند؛ چراکه این موضوع به نفع ترامپ و موقعیت او در انتخابات سوم نوامبر است. لذا رئیسجمهوری آمریکا هر تیری که دارد را در این پرونده هزینه میکند و از سوی دیگر رسانههای آمریکا و اسرائیل در چارچوب یک طرح مشخص در حال انجام تبلیغات گسترده به نفع نتانیاهو و ترامپ هستند.
برهانی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه در تحلیلهای مطرح شده، نقش رسانهها و اتاقهای فکر بررسی نمیشود و به راحتی از کنار آن عبور میکنند، اما واقعیت این است که خلق کلمه «دومینوی عادیسازی»، از سوی همین رسانهها و جریانهای تبلیغاتی و فکری صورت گرفت. به همین دلیل طی روزها و هفتههای آینده، اصلیترین ماموریت برعهده رسانهها است. آنها با بزرگنمایی مهندسیشده سعی میکنند حکام عربی منطقه و همچنین آفریقا را به سمت عادیسازی روابط با تلآویو سوق دهند. حال پرسش اصلی این است که آیا شاهد عادیسازی روابط سومین کشور عربی با اسرائیل خواهیم بود یا این دومینو در همینجا متوقف میشود؟