میرابیان در گفتوگو با ایلنا:
عزل و نصبهای عربستان، ریشه در «پارانویای بنسلمان» دارد/ ولیعهد سعودی به دنبال تثبیت پادشاهیاش تا قبل از انتخابات ۲۰۲۰ است
کارشناس مسائل منطقه گفت: مشکلات عربستان در یمن به قوت خود باقی است اما نمیتوان پرونده یمن را دلیل اصلی عزل و نصبهای اخیر دانست و به همین علت ولیعهد سعودی همچنان نگران کودتا علیه خود است.
«رضا میرابیان» کارشناس مسائل منطقه در تشریح دلایل برکناری فرماندهان و برخی از مقامات نظامی عربستان توسط پادشاه این کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: چندی پیش رسانهها و کاربران فضای مجازی عربستان اعلام کردند که چهار مقام ارشد و دو شاهزاده عربستان به اتهام فساد مالی و انجام فعالیتهای مشکوک مالی در وزارت دفاع برکنار شدهاند. کمی بعد هم منابع خبری و سیاسی در عربستان اعلام کردند که این عزل و نصبها به دلیل پروندههای فساد مالی و اداری رخ داده است. اینکه آیا برکناری مقامهای مذکور به نوعی ریشه در پروندههای فساد دارد یا خیر، موضوعی است که بسیار از منتقدان، با دیده شک و تردید به آن نگاه میکنند. بسیاری از این طیف معتقدند که عزل و نصبهایی که چند روز پیش اتفاق افتاد، دیگر همانند گذشته یک اتفاق نادر و بیسابقه به حساب نمیآید و از این منظر نمیتوان این موضوع را صرفاً یک عزل و نصب ساده دانست.
وی ادامه داد: در میان کسانی که از سمت خود برکنار شدهاند نام شاهزاده فهد بن ترکی بن عبدالعزیز، فرمانده نیروهای عربستان در یمن و پسر او، شاهزاده عبدالعزیز بن فهد، معاون فرماندار استان جوف نیز به چشم میخورد که همین موضوع میتواند تمام تحلیلهای ریز و درشت در مورد کنار گذاشتن این اشخاص را با بنبست مواجه کند. بسیاری از رسانهها و حتی تحلیلگران اعلام کردهاند که فرمان برکناری این دو نفر به علاوه حذف چهار نفر دیگر از مسئولان نظامی و اداری از هرم قدرت این کشور، توسط ولیعهد سعودی صادر شده است. این تحلیل به کلی غلط است؛ چراکه فرمان برکناری و هرگونه عزل و نصب در ساختار سیاسی – نظامی عربستان صرفاً از سوی پادشاه سعودی صادر میشود، مگر آنکه پادشاه در کشور حضور نداشته باشد و از جهتی دیگر بنسلمان نایبِ پادشاه به حساب بیاید. به این جهت فرمانِ عزل و نصبهای جدید در عربستان سعودی توسط ملک سلمان صادر شده است، نه ولیعهد سعودی.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: از مهمترین کسانی که میتوان به برکناری او اشاره کرد، فهد بن ترکی بن عبدالعزیز (فرمانده نیروهای مشترک ائتلاف عربی در یمن) است که فرزند او یعنی عبدالعزیز بن فهد، معاون امیر منطقه الجوف هم کمی پس از آن برکنار شد. توجه داشته باشید که شاهزاده فهد بن ترکی در حقیقت نَوه ملک عبدالعزیز (بنیانگذار پادشاهی عربستان) است و حتی از نزدیکان و خویشاوندان بنسلمان به حساب میآید. همین نسبتها به خوبی نشان میدهد که عزل و نصبهای اخیر در عربستان تا حد زیادی به ولیعهد عربستان سعودی مربوط است؛ چراکه بسیاری از مطلعین و کسانی که به عنوان منابع در دربار آلسعود مشغول به کار هستند، معتقدند که فهد بن ترکی یکی از رقبای ولیعهد سعودی به حساب میآمده است. به همین دلیل او برای ولیعهد سعودی به عنوان یک عامل تهدیدزا مورد شناسایی قرار گرفته است که در نتیجه از قدرت حذف شده است. موضوع دیگر این است که ولیعهد سعودی با این اقدامها میخواهد ناکارآمدی و شکستهای خود در دوران ولیعهدی را به گردن سایر مقامهای سیاسی – نظامی عربستان بیاندازد.
میرابیان افزود: نکته بسیار مهم این است که اوضاع و احوال سعودیها در یمن مناسب نیست و به همین دلیل گزارشهای زیادی در مورد نارضایتی از این وضعیت در دربار آلسعود وجود دارد. مساله دیگر این است که گزارشهای زیادی مبنی بر اصطکاک فهد بن ترکی با امارات متحده عربی در پرونده یمن وجود دارد و جالب اینجاست که منبع اصلی خبر برکناری این شش نفر هم رسانههای امارات خصوصاً دُبی بوده است. به همین دلیل معتقدم که یک سناریوی چند ضلعی در پشت این قضیه وجود دارد و بدون شک اماراتیها در مورد برکناری این شاهزاده سعودی با محمد بن سلمان هماهنگ بودهاند و در نهایت او را حذف کردند. این در حالیست که مشکلات عربستان در یمن به قوت خود باقیست اما نمیتوان پرونده یمن و این مسائل را دلیل اصلی عزل و نصبهای اخیر دانست؛ چراکه سعودیها و امارات همین چند وقت پیش با یکدیگر توافق همکاری ریاض را امضا کردند و در آنجا بود که منافع هر دو طرف به صورت شفاف مشخص و سطحبندی شد. از سوی دیگر باید توجه داشت که ترامپ از وضعیت فعلی جنگ در یمن ناراضی است و به همین دلیل به بنسلمان فشار میآورد تا بتواند این پرونده را به نوعی دیگر راهبری کند. طبیعی است ولیعهد سعودی هم در مقابل به دنبال آن است تا بتواند قبل از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، پادشاهیاش را تثبیت کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: پایه و اساسِ برکناری مقامهای نظامی و شاهزادگان عربستان از سوی پادشاه این کشور، احساس خطری است که ولیعهد سعودی از گذشته تاکنون با خود دارد. این پرونده ریشه در تقابلهای داخلی خاندان آل سعود دارد که کسانی مانند بن نایف، جمال خاشقجی و بسیاری دیگر از شاهزادگان قربانی آن شدند که تمام این پروژه توسط ولیعهد عربستان طرحریزی و اجرای شده است. از این منظر پرونده یمن و مسائل مربوط به آن صرفاً یک پوشش به حساب میآید. بن سلمان به دنبال آن است تا جایی که میتواند و توان دارد مهرههای مخالف با خود را حذف و بایکوت کند. او رفتار تمام مخالفانش را مصداق بارز کودتا تلقی میکند و به نظرم شخصی مانند فهد بن ترکی و پسرش هم از این امر مستثنی نیست. نکته دیگر این است که ساختار خاندان سعود بسیار لایه به لایه و پیچیده است؛ به همین دلیل دایره حذف و بایکوتِ بنسلمان تمامی ندارد. او از کوچکترین و در حاشیهترین شاهزادهها گرفته تا بزرگان خاندان و مهرههایی مانند ولیعهد سابق عربستان را دشمن خود و مانع رسیدن به پادشاهی میداند. بنابراین حذف این مهرهها باز هم اتفاق میافتد و عملاً پایان آن نامعلوم است؛ چراکه اگر بن سلمان پادشاه عربستان شود، معلوم نیست که این روند پایان پیدا میکند یا خیر. به عبارتی دیگر این قائله ریشه در پارانویای بن سلمان دارد.