قنادباشی در گفتوگو با ایلنا:
آتشبس لیبی، برای چانهزنی قدرتهای فرامنطقهای برقرار شد/ مردم به دنبال شروع فرآیند دولتسازی هستند/ شبح جنگ همچنان وجود دارد
تحلیلگر مسائل آفریقا گفت: نه تنها طیف ارتش ملی، بلکه دولت حاکم بر طرابلس هم صلاحیت و مشروعیت اداره کل لیبی را ندارند و حالا هم به یک آتشبس نیمبند بسنده کردهاند.
«جعفر قنادباشی» تحلیلگر مسائل آفریقا در تشریح دلایل و ابعاد برقراری آتشبس لیبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: روز جمعه دولت وفاق ملی لیبی به رهبری فائز السراج اقدام به اعلام آتشبس سراسری کرد و پس از آن پارلمان حاکم در شرق لیبی (طُبرق) هم این آتشبس را پذیرفت که با حمایتهای گسترده منطقهای و فرامنطقهای همراه شد. در این میان باید بدانید که این آتشبس از سوی دولت طرابلس که تحت حمایت ترکیه است اعلام شده و به نوعی میتوان آن را یک نوع پوشش برای تثبیت مواضعی دانست که طی چند ماه اخیر در پیشرویها میدانی به آنها دست پیدا کرده است. از سوی دیگر خلیفه حفتر که حالا فرماندهی ارتش ملی لیبی را به عهده دارد، به علاوه پارلمان شرقی لیبی به دنبال آن بودند تا بتوانند به هر صورتی که شده نبرد با دولت وفاق ملی لیبی را به صورت غیرمستقیم پایان دهند که این آتشبس تا حدودی خواسته آنها را برآورده کرد.
وی ادامه داد: دولت شرقی لیبی به خوبی میدانست که اگر پیشرویهای طرف مقابل ادامه پیدا کند، متضرر میشوند و نیروهای حفتر از این بابت احساس خطر میکردند. در این میان طرفداران حفتر و کسانی که در پارلمان طبرق حضور داشتند به این نتیجه رسیدند که با اعمال فشار بر حفتر باید کاری کنند او هم این آتشبس را قبول کنند تا در نهایت مانع پیشروی نیروهای دولت وفاق ملی لیبی شوند. موضوع اصلی این است که نه تنها طیف حفتر، بلکه دولت حاکم بر طرابلس هم صلاحیت و مشروعیت اداره کل لیبی را ندارند و حالا هم به یک آتشبس نیم بند بسنده کردهاند؛ چراکه هزینههای نظامی جنگ هم برای حامیان آنها بالا رفته و توان پرداخت آن را ندارند. سوالی که در این میان مطرح میشود این است که در این میان منافع مردم لیبی و سرنوشت آنها چه میشود؟ از زمان قذافی تاکنون که درگیریها در لیبی ادامه دارد، شاهد به هم ریختگی در این کشور هستیم و به نظرم مردم لیبی میان دو طیف تا دندان مسلح گیر افتادهاند. نفت لیبی که به عنوان سرمایه ملی از آن نام برده میشود هم توسط قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مصادره شده است و همین موضوع اوضاع اقتصادی را به جایی رسانده که مردم به شدت در تنگنا قرار گرفتهاند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: هر دو طرفِ درگیر در منازعه لیبی به صورت کامل بر نفت این کشور مسلط شدهاند و حتی معلوم نیست که پول نفت این کشور در کجا و توسط کدام کشور یا طرف هزینه میشود. این در حالیست که عمده چاههای نفتی این کشور در زمین فائز السراج قرار دارد و تعدادی دیگر در اختیار نیروهای حفتر است و چشم حامیان هر دو طرف به این چاهها دوخته شده است. بر این اساس من فکر نمیکنم که این آتشبس خروجی خاصی برای مردم لیبی داشته باشد و اساساً مشخص نیست که منافع انها چگونه قرار است تامین شود. آنچه در این میان مهم جلوه میکند، توقف درگیریهای نظامی میان دو طرف است اما توجه داشته باشید که این آتشبس مبتنی بر یک موازنه نظامی است و هر لحظه میتواند نقض شود. اگر این آتشبس نقض شود، طرفهای بین المللی هم هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند؛ چراکه خودشان هم در این درگیری ذینفع هستند و از ادامه آن سود میبرند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مسلحسازی لیبی توسط دولتهای منطقهای و فرامنطقهای کار را به جایی کشانده است که طرفین درگیری هم از این موضوع احساس خطر کردهاند. به همین دلیل معتقدم که قدرتهای جهانی از آتشبس مذکور به دنبال آن هستند تا بتوانند منافع خود را تامین کنند ولی ریسک ادامه جنگ در قبال آتشبس، توسط هیچکس پذیرفته نمیشود. کاملاً مشخص است که اگر این آتشبس نقض شود، بدون تردید ترکیه و مصر و حتی فرانسه و یونان با یکدیگر درگیر میشوند. از این منظر این آتشبس باید به کاهش برخورد و کاهش مداخلات دو طرف و حامیان آنها منجر شود؛ چراکه لیبی نیاز دارد تا سلاحها به زمین گذاشته شود و مزدوران اجارهای هم به خانههای خودشان بازگردند. آنچه مشخص است این خواهد بود که مذاکرات باید به سمتی و سویی برود که مجلس قانون اساسی تشکیل شود و پس از آن انتخابات برگزار شده و رئیسجمهور جدید روی کار بیاید تا وحدت و وفاق ملی در سراسر این کشور برقرار شود. به هر ترتیب وعدههای روی کاغذ نتیجه خواهد داشت و نقض آتشبس میتواند به وقوع یک جنگ تمامعیار در لیبی منجر شود.