خبرگزاری کار ایران

روزنامه «القدس العربی» بررسی کرد:

سودای رسانه‌های سعودی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل تاریخ مصرف ندارد/ موضع عربستان در قبال مسأله فلسطین، عوام‌فریبی است

سودای رسانه‌های سعودی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل تاریخ مصرف ندارد/ موضع عربستان در قبال مسأله فلسطین، عوام‌فریبی است
کد خبر : ۹۱۲۸۶۲

موضع حقیقی عربستان سعودی در مورد فلسطین مبهم است و به‌رغم گفتمان دیپلماتیک اعلام شده که پذیرای فلسطین است و به اندازه گفتمان سایر کشورهای عربی از خلیج‌فارس تا اقیانوس از مسأله فلسطین دفاع می‌کند اما همه این ادعاها صرفا موجی است که مصرف عوامانه و مردم‌فریبانه دارد.

به گزارش ایلنا، روزنامه القدس العربی در مقاله‌ای به قلم «توفیق ریاحی» نوشت: 

هیچ دو فرد عاقلی بر سر این مسأله اختلاف نظر ندارند که عربستان سعودی ممکن است هر چیزی غیر از آزادی را فراهم کند. بنابراین، این یک اشتباه فاحش خواهد بود که حتی اگر لحظه‌ای گمان برید که رسانه‌های سعودی و فعالان شبکه‌های اجتماعی که برای اهانت به فلسطینی‌ها مسابقه می‌دهند و خواهان دوستی با اسرائیل هستند، با وجدان خود صادق بوده و از وزش نسیم‌های ادعایی به عربستان بهره می‌برند.

عربستان سعودی زندان بزرگی برای انواع و اقسام آزادی است و حتی اگر امروز حسن نیت خود را نشان داده و دست به کار شود، به ده‌ها سال زمان نیاز دارد تا از شر این زندان خلاص شود. کسانی که اکنون نقش عاشق اسرائیل را بازی کرده و به فلسطین و فلسطینی‌ها توهین می‌کنند، فقط به دنبال استفاده‌های مادی و بعضا معنوی زودگذری هستند که از جلب توجه فراتر نمی‌رود.

ناظران صحنه سعودی حتی پیش از گسترش رسانه‌های اجتماعی، می‌دانند که لیبرالیسم به شیوه سعودی محدود به تعداد معدودی از اهالی رسانه است که خود را شورشیان بر جمود و تاریکی‌های حاکم بر کشورشان توصیف می‌کنند. این افراد در پایتخت‌های اروپا زندگی کرده و از سبک زندگی غربی پیروی می‌کنند ، اما لیبرالیسم وجود آنها حتی اگر افراطی هم که باشد، به جایی نرسیده که به فلسطینی‌ها توهین و با اسرائیل عاشقانه رفتار کند؛ چنانچکه این روزها صدای آن از ریاض به گوش می‌رسد.

موضع حقیقی عربستان سعودی در مورد فلسطین مبهم است. درست است که گفتمان دیپلماتیک اعلام شده پذیرای فلسطین است و به اندازه گفتمان سایر کشورهای عربی از خلیج‌فارس تا اقیانوس از مسأله فلسطین دفاع می‌کند اما همه این ادعاها صرفا موجی است که مصرف عوامانه و مردمی یا در محافل بین المللی دارد. در حقیقت، سیاست سعودی در قبال فلسطین از سال ۱۹۴۸ یک جنبه نامرئی دارد. این وجه حقیقی به دادگاه تاریخ واگذار می‌شود، اما نقاط سایه و پرسش‌های بسیاری در باره آن مطرح است. البته حسن امانتداری ایجاب می‌کند که گفته شود عربستان سعودی در موضوع داشتن چهره پنهان نسبت به اسرائیل تنها نیست، زیرا سایر رژیم‌های عربی نیز دارای داستان و حکایت‌هایی هستند که برخی از آنها شرم آور است.

با این وجود هنوز هیچ کشور عربی حتی آنکه منفعتی در عادی سازی روابط دارد در این حد جرات پیدا نکرده که پیوند دوستی با اسرائیل برقرار کرده و به فلسطینی‌ها توهین کند؛ کاری که عربستان سعودی ماه‌هاست انجام می‌دهد.

سران سعودی که رهبر گروهک عادی‌سازی روابط با اسرئیل هستند، رفتاری شبیه «معمر قذافی»، دیکتاتور پیشین لیبی در جسارت و توهین نسبت به فلسطینی‌ها در پیش گرفته‌اند تا جایی که خود نمی‌دانست از آنها چه می‌خواهد.

رویا پردازان در ریاض مبنی بر اینکه عادی‌سازی با اسرائیل گناهان تاریخ و خطاهایشان را می‌پوشاند و درهای دوستی با واشنگتن را تحت هر شرایطی برای آنها قانونی نگه می‌دارد، خیلی دیر به بازار آمده‌اند تا متاع ناچیز و کم‌بهای خود را ارائه دهند، زیرا عادی‌سازی به روش سعودی اصطلاحا دیگر مد نیست و اسرائیل دیگر به آن احتیاج ندارد زیرا زمان تغییر کرده است، علاوه بر این از تجربیات پیشین نیز سود چندانی نبرده است.

اگر عادی‌سازی دولتی همراه با حمایت رسانه‌ای و فرهنگی برای اسرائیل سودی داشت، از ثمره عادی‌سازی با مصر و اردن سود می‌برد. این همان نکته‌ای است که عربستان سعودی با رها کردن فعالان دیوانه خود در اهانت بی‌شرمانه به فلسطینی‌ها درک نکرده است.

اسرائیل دیگر نیازی به دولت‌های عربی ندارد. این رژیم می‌داند که عادی‌سازی  به روش مصر (پس از گذشت بیش از ۴۰ سال) و اردن (پس از گذشت بیش از یک چهارم قرن) فقط از نظر روانشناختی و غیررسمی سودمند بوده و در رویدادهای عمومی و برنامه‌های سیاسی داخلی مناسب است چرا که اکنون  پس از گذشت چند دهه از عادی‌سازی هنوز یک تیم گردشگری اسرائیل جرات نمی‌کند آزادانه و با خیال راحت در خیابان‌های قاهره امان پرسه بزند.

اسرائیل همچنین می‌داند که این عادی‌سازی در واقع با مخالفت ریشه‌ای و عمیق امت‌های عربی روبه‌رو می‌شود، حتی اگر همه دولت‌های عربی بدون استثنا دست به عادی‌سازی بزنند. بنابراین اسرائیل باید درک کند که این امتناع که ریشه در ناخودآگاه عرب‌ها دارد، توسط نخبگان رسانه‌ای بدون اعتبار و همدست با رژیم‌ها علیه ملت‌ها، شکسته نمی‌شود.

در مورد عربستان سعودی باید گفت که ساختار و محتوای تلاش‌های عادی‌سازی این کشور مضحک و تمسخر‌آمیز است است.

بخش غم‌انگیز این داستان این است که در کنار موج افترا و بی‌حرمتی، کمپین دستگیری و شکنجه علیه فلسطینی‌های مقیم عربستان سعودی قرار دارد.

بحثی در مورد حق حاکمان سعودی برای برنامه‌ریزی درباره آینده‌ای کم‌تر تاریک‌ برای مردمانش وجود ندارد. اما باید گفت که آینده مردم بر اساس نفرت از دشمنان خیالی ساخته نمی‌شود. دشمن امروز عربستان سعودی توسعه‌نیافتگی و عقب‌ماندگی است، نه فلسطینی‌ها. مشکل آن عدم ثبات اقتصادی و انسداد چشم‌اندازهاست، نه مسأله فلسطین. تا زمانی که حاکمان عربستان سعودی این قانون طلایی را درک نکنند، تلاش آنها صرف گیج خوردن در خلأ خواهد ماند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز