پایکاه «عربی ۲۱» بررسی کرد:
اعمال حاکیمت اسرائیل بر اراضی فلسطین، نقطه محوری توافق دولت ائتلافی بود/ سناریوهای مردم فلسطین در مقابله با خطر الحاق اراضی
فلسطینیها در انتظار یک چالش بزرگ هستند که نشانگر حمله گسترده اسرائیلیها مشابه حمله ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی است و نقشه آن در توافق دولت ائتلافی که تنها موضوع سیاسی مورد بحث در آن اعمال حاکمیت اسرائیل بر شهرکها و مناطق بزرگ کرانه باختری است، به تصویب رسیده است.
به گزارش ایلنا، پایگاه عربی ۲۱ در مقالهای به قلم «وسام عفیفه» نوشت:
رژیم اشغالگر در صورت گریز از شبح انتخابات چهارم به سمت آزمایشی جدید پیش میرود چرا که تصمیمگیری خواهد کرد که آیا در قالب بستههای اهدایی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری آمریکا به این رژیم به حساب مردم فلسطین و طرح معامله قرن، حاکمیت خود را بر بخشهایی از کرانه باختری اعمال خواهد کرد یا خیر؟
«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی طبق توافق دولت اضطراری در تاریخ ۲۰ آوریل مجاز خواهد بود این مساله را از اول ماه جولای برای رأیگیری در کابینه یا حتی کنست مطرح کند، مشروط بر این که دو حکم را پیش از این دریافت کند: کسب موافقت کامل آمریکا و انجام رایزنی در سطح بینالمللی.
بر این اساس، فلسطینیها در انتظار یک چالش بزرگ هستند که نشانگر حمله گسترده اسرائیلیها مشابه حمله ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی است و نقشه آن در توافقنامه حزب «لیکود» به ریاست نتانیاهو و حزب «آبی و سفید» به رهبری «بنی گانتز» به تصویب رسیده است؛ توافقی که تنها موضوع سیاسی مورد بحث در آن اعمال حاکمیت اسرائیل بر شهرکها و مناطق بزرگ کرانه باختری است.
پاندمی کرونا احتمالا فرصتی را به رژیم اشغالگر برای عملی کردن طرح سیطره مآبانه جدید خود با توجه به سرگرمی جهان در زمینه مبارزه با پیامدهای شیوع این ویروس میبخشد و امکان اجرای طرح الحاق اراضی در کرانه باختری را از طریق گزینههای زیر فراهم میکند:
۱- الحاق تنها مناطق شهرکنشین که چهار درصد مساحت کرانه باختری را تشکیل می دهد یا طرح ساختاری برای شهرکسازی که ۱۰ درصد مساحت کرانه باختری را شامل میشود.
۲- الحاق مجتمعهای شهرکسازی که از اجماع گستردهای در بین ساکنان سرزمینهای اشغالی برخوردار هستند و اکثر آنها در غرب دیوار حایل قرار دارند، مساحتی حدود ۱۰ درصد از مساحت کرانه باختری را تشکیل میدهند.
۳- الحاق تنگه رود اردن که ۱۷ درصد از کرانه باختری را تشکیل میدهد.
۴- الحاق تمامی مناطق مندرج در بند «سی» طبق توافق اسلو که شامل ۶۰ درصد مساحت کرانه باختری است.
۵- الحاق تمامی مناطق ذکر شده در طرح ترامپ که ۳۰ درصد کرانه باختری را تشکیل میدهد (۱۷ درصد دره رود اردن، شهرکهای متروکه سه درصد ، مجتمعهای مسکونی شهرکی ۱۰ درصد، علاوه بر جادهها را در بر می¬گیرد) . در مقابل، اسرائیل باقیمانده مناطق مندرج در بند سی و نیز جنوب الخلیل و دو منطقه در النقب را به تشکیلات خودگردان واگذار میکند.
بر این اساس، فلسطینیها در راه مبارزه با طرح جدید سیطره سه سناریوی اصلی را پیش رو دارند:
سناریوی نخست: تحرک در پوشش سیاسی، دیپلماتیک و مردمی با سرعت متوسط در سایه شیوع ویروس کرونا ، همانطور که پس از انتقال سفارت آمریکا به قدس اتفاق افتاد.
هرچه الحاق محدودتر باشد، احتمال واکنشهای خشونتآمیز نیز کمتر خواهد بود. این محتملترین سناریو تا کنون با توجه به اظهارات «حسین الشیخ»، رهبر جنبش فتح و وزیر امور شهری در دولت «محمد اشتیه»، نخستوزیر تشکیلات خودگردان است. وی اظهار داشت که مقابله با برنامههای اسرائیلی واقعیت امنیتی در شرایط فعلی کرانه باختری را تغییر نخواهد داد.
در سناریوی دوم، عملیات سیطره اسرائیلیها، مردم فلسطین را به سمت موج بزرگی از تنش از طریق مقاومت مردمی و عملیات مقاومت فردی سوق میدهد که این امر، تشکیلات خودگردان را وادار میکند تصمیمات تندی درباره توافقها و ارتباط با رژیم اشغالگر اتخاذ کند و این به نوبه خود بر پروژه هماهنگی امنیتی و گسترش دایره مبارزه تأثیر میگذارد. این سناریو بر اساس قرائت رفتار پیشین مقامهای تشکیلات خودگردان ضعیف است.
سومین و خطرناک ترین سناریو، تلاش اشغالگران برای اعمال شرایط الحاق آمریکایی از طریق دور زدن توافق و از سرگیری مذاکرات با تشکیلات خودگردان فلسطین در تلاش برای عملی کردن طرح معامله قرن ترامپ است و در صورت عدم موفقیت مذاکرات، رژیم اشغالگر به سمت یک الحاق تدریجی و نرم شهرکها، با پوشش تشکیلات خودگردان میرود.
از بررسی گزینههای الحاق مشخص میشود که اولویتهای اصلی نتانیاهو در حال حاضر، دره رود اردن است و در صوت الحاق اراضی درهها، نشانههای مرحله آینده سیطره اسرائیل بر مرکز کرانه باختری هویدا میشود که خطرناکترین مرحله به دلیل تهدید وجود فلسطین است.
از آنجایی که خطرناکترین پروژه یعنی اجرای پروژه الحاق اسرائیلی- آمریکا در کرانه باختری در دستور کار دولت اضطراری است، تشکیلات خودگردان و جنبش فتح برای مقابله با این تهدید وجودی با چالش واقعی روبهرو هستند زیرا آنها کنترل کرانه باختری را در سطح سازمانی بر عهده دارند و هم اینکه در قبال حفظ تشکیلات خودگردان و امتیازهای شبکه منافع امنیتی و اقتصادی باید تسلیم شوند.
اگر رهبری تشکیلات و در صدر آن «محمود عباس» فقط به توقف و یا بلوکه کردن توافقها با اسرائیل اکتفا کند، اگر با یک توافق فراگیر فلسطینی برای مقابله با طرح الحاق و یهودی سازی همراه نباشد، بینتیجه خواهد بود.
اسرائیل از همین توافق فراگیر که فلسطینیها را از خط دفاع به خط حمله منتقل میکند و جنگ را به جایگاه حقیقی خود باز میگرداند، واهمه دارد.