به گزارش ایلنا، روزنامه رأی الیوم در مقالهای به قلم «جواد الهنداوی»، نوشت: تصمیم آلمان برای درج نام حزبالله به عنوان سازمان تروریستی، ناشی از اجبار و نه از محکومیت است. کسی که این تصمیم را صادر و علت آن را اعلام کرده طبیعتا دولت آلمان است اما کسی که تصمیم را اتخاذ کرده و مراحل اجرای آن را ترتیب داده، لابی صهیونیست است.
حال گواه این ادعا چیست؟
آلمان دلایل این تصمیم خود را فاش و خاطرنشان کرد که از نظر قانونی و سیاسی، موظف نیست تصمیم حاکمیتی خود را توجیه کند.
آلمان چنین استدلال کرد که آموزه حزبالله محو اسرائیل از صحنه روزگار است اما باید گفت که صداقت استدلال آلمان این است که حزبالله را به تروریسم و افراط گرایی و استخدام تروریستها در خاک این کشور متهم نکرد، اما آیا اکنون آلمان واقعا درک کرده که ایدئولوژی حزبالله، آزادی فلسطین یا از بین بردن موجودیت اسرائیلی است؟
حزبالله این ایدئولوژی را اتخاذ و آن را از زمان تأسیس در سال ۱۹۸۲ به عنوان مبنا و اصول بنیادین خود در مبارزه با اسرائیل در نظر گرفت. آلمان به حزبالله متوسل و بارها بین این حزب و اسرائیل به منظور انجام معاملات تبادل اسری و آتشبس واسطه شد. این موضوع نشان میدهد که دلیل تصمیمگیری برلین برای تروریستی قلمداد کردن حزبالله استدلال آن مبنی بر ایدئولوژی محو اسرائیل نیست بلکه در نیاز استراتژیک به اسرائیل و آمریکا و تلاش برای عادیسازی یا تسلیم شدن و معامله قرن نهفته است که از زمان بروز این مسئله استنباط میشود.
نشانه دیگری مبنی بر اینکه این تصمیم توسط لابی جهانی صهیونیست اتخاذ شذه این است که صدور این تصمیم دقیقا همزمان با اقدام نیروهای امنیتی آلمان به حمله به انجمنهای حسینی و شیعه نزدیک به حزب الله یا وابسته به آن بوده است. سرکوب این انجمنها با کمپین گسترده رسانهای پوشش داده شد؛ گویی از همان ابتدا برای این تصمیم و نشان دادن حسن فرمانبرداری از تصمیمگیرندگان اصلی آن طراحی شده بود.
این تصمیم یک نیاز صهیونیستی اسرائیلی است که در مرحله عادیسازی با این رژیم یا تسلیم شدن در برابر آن و به نفع «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی نمایان شده است. من فکر نمیکنم که این تصمیم زیان مادی یا معنوی برای حزب الله داشته باشد اما یک اشتباه استراتژیک آلمان در تسلیم شدن در برابر محافل صهیونیستی را آشکار کرد.
خطر این تصمیم در دو موضوع تجسم یافته است:
نخست اینکه که لابی صهیونیست یا محافل صهیونیستی توانستند پروژهها و برنامههای خود در حمایت از اسرائیل را بر کشورها و سازمانهایی که در جنگ اعراب و اسرائیل موضع بی طرفی اتخاذ کرده بودند، تحمیل کنند. دلایل تغییر مواضع این کشورها از جمله آلمان این است که این کشورها دیگر معتقد به درگیری اعراب و اسرائیل نیستند بلکه از عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل و بلکه از گشایش سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اطلاعاتی در قبال اسرائیل سخن میگویند.
نکته دوم در باب جدی بودن این تصمیم و پیامدهای آن در استدلال این تصمیم یعنی ایدئولوژی حزب الله برای نابودی اسرائیل نهفته است، چرا که تصریح میکند هر کس با اسرائیل جنگ کند، تروریست است.
چه بسا در آینده نزدیک شاهد اقداماتی باشیم که به یک شعار یا یک اصل دیگر منتهی شود که مدعی است: هر کس با سلاح ، قلم یا اندیشه خود با اسرائیل مبارزه کند، یک تروریست است.
در آینده، حتی چه بسا اطلاق توصیف تروریست به تشکیلات خودگردان فلسطین که شرط آن برای کنار گذاشتن اصل نابودی رژیم صهیونیستی از اساس مبارزات خود و پذیرش کشور فلسطین از سوی اسرائیل بوده است نیز باشیم.
باید گفت که اسرائیل هرگز این شرط را نخواهد پذیرفت و طی دو ماه، شهرکها و اراضی موجود در کرانه باختری را تصرف خواهد کرد و فلسطینیها و تشکیلات خودگردان همان شعار خود برای مبارزه با اسرائیل و آزادی سرزمینشان را از سر میگیرند. پس آیا آلمان و دیگران آنها را تروریست خواهند دید زیرا در حال جنگ با اسرائیل هستند؟
ما عربها از جهان و سازمان ملل و آلمان نمیخواهیم که اسرائیل را به ما معرفی کرده و مرز و نقشه آن را تعیین کنند. بنابراین اعراب باید بدانند که اسرائیل به دنبال توسعه روز افزون است و آنها باید بدانند که از این پس نه برای آزادسازی فلسطین بلکه برای حفظ حاکمیت کشورهایشان مبارزه خواهند کرد، تا از خطر اشغال بخشی از سرزمینهای خود توسط اسرائیل جلوگیری کنند.
انتهای پیام/