مومنی در گفتوگو با ایلنا:
ترکیه با مشکل مدیریت تروریستها برای اعزام به لیبی روبهرو است/ سیاست آنکارا در طرابلس، منشعب از عملکرد قدرتها است
کارشناس مسائل ترکیه گفت: آنکارا به دنبال آن است تا بتواند شرونده سوریه و لیبی را به موازات هم جلو ببرد تا در نهایت منافعش را از آمریکا کسب کند.
«قاسم مومنی» کارشناس مسائل ترکیه در تشریح دلایل ایجاد دو دستگی در جناح تروریستهای سوری تحت حمایت ترکیه برای اعزام به لیبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای تحلیل این موضوع باید نیمنگاهی به سیاست خارجی ترکیه داشته باشیم. واقعیت این است که سیاست خارجی آنکارا طی پنج سال اخیر بر محور توسعه منافع این کشور در چارچوب استراتژی احیای امپراطوری عثمانی بنیان گذاشته شده است. در این میان توجه داشته باشید که اردوغان این سیاست را همچنان دنبال میکند و قبل از او، احمد داوود اوغلو (نخستوزیر پیشین ترکیه) در کتاب خود به نام «عمق استراتژیک» این مدل از سیاست خارجی را به بحث و تحلیل گذاشته بود. او معتقد بود که ترکیه اگر نمیتواند به صورت جغرافیایی و میدانی وارد کشورهای هدفش شود، میتواند به صورتی عمل کند که نفوذ خود را در این کشورها افزایش دهد و از این طریق کریدورهای مورد نظرش در بابِ تعمیق استراتژیهایش را به گونههای مختلف تشکیل داده و تثبیت کند.
وی ادامه داد: نمونه علنی و مشهودِ این موضوع را میتوانیم در مورد سوریه ببینیم. ترکیه به عنوان یکی از طرفهای دعوا در پرونده سوریه به این پروژه وارد شد و پس از آن اقدام به سهمخواهی در فازهای گوناگون کرد. مهمترین سهمخواهی آنکارا بحث سرکوب کُردها و به عقب راندن آنها از مناطق شمالیِ هممرز با ترکیه بود. یکی دیگر از نمونههای موجود در این مورد را باید ورود ترکیه به پرونده لیبی دانست؛ تا جایی که ترکیه پس از مشخص کردن مرزهای خود با دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج به صورت علنی از آن حمایت کرد و در منازعه فعلی هم شاهد حمایت سیاسی و تسلیحاتی این کشور از طرابلس هستیم. در مورد لیبی باید متوجه باشیم که ترکیه با استفاده از اهرم ایدئولوژی اخوانی، خود را به دولت وفاق ملی لیبی نزدیک کرد و از همین راه به دنبال آن است تا بتواند میداندارِ اوضاع و احوال در طرابلس باشد، اما من معتقدم که ورود ترکیه به لیبی تاحدودی به پرونده سوریه ربط دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه آنکارا به دنبال متصل کردن خروجی پرونده سوریه به لیبی است، گفت: معتقدم که با توجه به تغییر معادلات سوریه علیه منافع ترکیه، این کشور به دنبال آن است تا به توسعه نفوذ خود در لیبی، منافع خود در هر دو پرونده را به یک میزان دریافت کند. این بدان معناست که ترکیه میخواهد به هر ترتیبی که شده میوه خود را از درخت سوریه و لیبی بچیند و در حال آمادهسازی اوضاع است. آنکارا به نوعی حرکت میکند که بتواند ایالات متحده را متقاعد کند که باید او را در توزیع سهم و منافع در پرونده سوریه و لیبی در نظر بگیرد تا در نهایت با عزت و سربلندی و دستِ پُر از دو کشور خارج شود؛ چراکه طرف حسابِ آنکارا در هر دو پرونده، واشنگتن است. در این میان اینکه دیده میشود ارتش آزاد سوریه با زیر مجموعههای خود مانند جریانِ «فیلق الرحمان» یا «فیلق الشام» بر سر اعزام عناصر آنها به لیبی وارد اختلاف شدهاند، نشان میدهد که ترکیه در مساله انتقل تروریستها به لیبی و جنگیدن آنها برای دولت وفاق ملی لیبی دچار شکست و سوء مدیریت شده است.
مومنی افزود: اختلاف میان ارتش آزاد سوریه و زیر مجموعههای آن و به طور کلی منازعه میان جریانهای رادیکالِ مستقر در سوریه از گذشته تاکنون وجود داشته و بحث جدیدی نیست اما مساله اینجاست که گروههای زیر مجموعه این جریانِ تروریستی حاضر به ادامه شرکت در منازعه لیبی نیستند و به همین دلیل کمکهای مالی، تسلیحاتی و حتی آب و غذای آنها از سوی ارتش آزاد سوریه قطع شده است. باید متوجه بود که وضعیت ارتش آزاد سوریه بسیار شکننده است و با پیشرویهای ارتش سوریه حلقه محاصره آنها تنگتر شده است. ترکیه هم در طول این چند سال هزینههای زیادی برای این جریان تروریستی صرف کرده و حالا به دنبال استفاده از آنها در لیبی است و میخواهد آنها را در این کشور زنده نگه دارد؛ چراکه منازعه در سوریه آرام آرام رو به پایان است و ارتش آزاد سوریه که مخالفان دمشق به حساب میآیند، حیاتشان را در خطر میبینند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی باید متوجه بود که لیبی به چهارراه بحران جهان تبدیل شده که از اروپا و آمریکا گرفته تا کشورهای منطقهای در آن حضور دارند و به دنبال کسب منافع خود هستند. به عنوان مثال امارات، روسیه، عربستان، مصر و حتی ایتالیا و فرانسه در حال حمایت از خلیفه حفتر و ارتش آزاد لیبی هستند و در ناحیه غرب لیبی ترکیه و قطر در حال حمایت دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج هستند که در طرابلس مستقر است. در سوی دیگر هم آمریکا و بریتانیا در حال نظارت بر اوضاع و تقسیم منافع کشورهای دخیل در لیبی هستند. طبیعی است که این حجم از تعدد منافع نشان میدهد که بحران لیبی به این زودی پایان نخواهد یافت؛ چراکه بازیگران حاضر در لیبی نه تنها به دنبال فروش تسلیحات و تسلط بر نفت هستند بلکه میخواهند در دقیقه آخر، دولتِ همسو با خود را در این کشور مستقر کنند. لذا سیاست ترکیه منبعث و منشعب از سیاست قدرتهای دیگر خواهد بود و دوگانگی آنها ریشه در این موضوع دارد؛ چراکه کلید مذاکرات لیبی در دست روسیه و آمریکا است.