رضوی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
اختلاف بنیادین بر سر معامله قرن در دولت ائتلافی اسرائیل وجود ندارد/ انتخابات آمریکا میتواند روند این پروژه را تغییر دهد
کارشناس مسائل فلسطین و اسرائیل گفت: عربستان در روند اجرای معامله قرن تاثیرگذار نیست بلکه مسئولیتش فقط مرتفع کردن مسیر تعامل اعراب و اسرائیل است.
«سیدمحمدجعفر رضوی» کارشناس مسائل فلسطین و اسرائیل در تشریح وضعیت معامله قرن پس از توافق بر سر تشکیل دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: برای تحلیل این موضوع باید به یک اصل اشاره کنم. واقعیت این است که اسرائیل و صحنهگردانان آن از دیرباز به دنبال آن بودهاند که بتوانند دولت یهود را با ساز و کار مشخصی که در راهبردهای پشت پرده خود دارند، تشکیل دهند و در سرزمینهای اشغالی مستقر کنند. به عبارتی دیگر این پروژه برای به روی کار آمدن یک دولت یهودیِ خالص در فلسطین است و به همین علت باید بگویم که معامله قرن اساساً به همین موضوع برمیگردد؛ چراکه محتوای اصلی این معامله دقیقاً هدف و آرمان استقرار دولت یهود را دنبال میکند. به همین جهت باید توجه کنیم که معامله قرن یک راهبرد ثابت است و اصل آن با تعویض دولتها تغییر نمیکند بلکه فقط ممکن است مدلِ اجرای آن دستخوش تغییر شود.
وی ادامه داد: در این بین موضوع دیگری که باید در مورد اجرای معامله قرن مدنظر قرار بگیرد این است که مجری و پیشنهاد دهنده این پروژه آمریکا است. اگر به تاریخ نگاه کنیم به کاملاً متوجه میشویم که هیچکدام از روسای جمهوری ایالات متحده به اندازه ترامپ تا این حد در عملیاتی کردن تشکیل کشور یهود و تثبیت آرمانهای رژیم صهیونیستی به صورت عملی اقدام نکرده است. درست است که روسای جمهور قبل از ترامپ در این راه تلاشهای زیادی کردهاند، اما هیچکدام از آنها به اندازه ترامپ وعدههایی که در مورد اسرائیل داده بود را عملیاتی و اجرایی نکرد. به عنوان مثال هیچکدام از آنها جرأت نداشتند قدس را متعلق به اسرائیل بدانند یا سفارت خود را از تلآویو به بیتالمقدس انتقال دهند.. هیچکدام از روسای جمهوری که قبل از ترامپ در کاخسفید حضور داشتند مایل نبودند که مالکیت بلندیهای جولان را متعلق به اسرائیل اعلام کنند، اما ترامپ تمام این کارها را انجام داد.
این تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به تاثیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بر اجرای معامله قرن، گفت: واقعیت این است که یکی دیگر از محورهایی که میتواند بر اجرای معامله قرن تاثیرگذار باشد، انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا است. در وضعیت کنونی ترامپ بهرغم شلوغکاریهای رسانهای و سیاسیاش، مورد انتقادهای زیادی در مورد مدیریت کرونا در خاک آمریکا قرار گرفته است و تردیدهای زیادی در مورد پیروزی قطعی و بی چون و چرای او وجود دارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که «جو بایدن» به در انتخابات ۲۰۲۰ به ریاست جمهوری برسد ممکن است تا حدودی اوضاع و احوال تغییر کند اما یادمان باشد که دموکراتها همانند جمهوریخواهان به اسرائیل متعهد هستند. این در حالی است که صهیونیستها به دنبال آن هستند که سرعتِ اجرایِ معامله قرن را بالا ببرند و به عبارتی دیگر خواهان آن هستند که بتوانند قبل از سال ۲۰۲۱ میلادی این پروژه را به صورت کامل اجرایی کنند. حال پرسش این است که آیا آنها شرایط و توان اجرای معامله قرن در این بازه زمانی را دارند یا خیر؟
رضوی افزود: باید به این نکته توجه کنیم که زمان اجرای طرح معامله قرن نه تنها در حالت فعلی نیست بلکه در دو سال اخیر هم زمان اجرای آن وجود نداشته است. شرایط کنونی دنیا و نظام بینالملل اجازه اجرایی کردن این طرح را به آنها نمیدهد. اسرائیل به دنبال آن است تا بتواند با گذر از بحران کرونا و عادی شدن شرایط موانعی را در منطقه به وجود بیاورد و پس از آنکه وضعیت به حالت عادی برگشت و کشورهای غربی و همپیمانان منطقهای آنها خودشان را پیدا کردند، معامله قرن را عملیاتی کنند. البته همانگونه که پیشتر گفتم، اجرای این طرح به شرایط ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ هم ربط دارد. این در حالیست که برخی از تحلیلگران و ناظران بینالمللی معتقدند که افت قیمت نفتِ عربستان و منازعه نفتی فعلی که یک سرِ آن ریاض است میتواند بر معامله قرن تاثیرگذار باشد اما واقعیت این است که شرایط اقتصادی سعودیها در وضعیت کنونی ارتباط خاص و مستقیم با اجرای معامله قرن در فضای کنونی ندارد؛ بلکه ریاض فقط پیمانکار منطقهای و هماهنگ کننده بخش عربیِ این پروژه به حساب میآید که البته شرح وظایف آنها در این سناریو هم از سوی آمریکا تهیه و به آنها ابلاغ میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نقش اصلی و واقعی عربستان سعودی در طرح معامله قرن، عادیسازی روابط اسرائیل با اعراب منطقه است. به یاد داریم که تولیتِ اماکن مقدس سرزمینهای اشغالی تا همین چند ماه پیش به عهده اردن بود اما در طرح معامله قرن این موضوع به عربستان سعودی واگذار شده است. لذا ماموریت سعودیها در این پروژه فقط شکست تابوی ارتباط اسرائیل با اعراب و همچنین برداشتن موانع منطقهای در مورد این طرح است. در مورد دولت ائتلافی هم باید توجه داشته باشید که هیچ اختلاف نظری در خصوص معامله قرن در بین احزاب وجود ندارد اما اختلاف میان بنی گانتز و بنیامین نتانیاهو بر سر زمانبندی اجرای جزئیات آن به قوت خود باقی است. به عنوان نمونه نتانیاهو به دنبال آن است تا کرانه باختری را ظرف دو ماه آینده به سرزمینهای اشغالی الحاق کند ولی گانتز معتقد است که در ابتدا باید شهرکهای صهیونیستی الحاق شوند و پس از آن با طی کردن یک بازه شش ماهه برای بررسیهای کارشناسی، الحاق کرانه باختری را کلید بزنند. گانتس میگوید که این اقدام باید ظرف یک تا دو سال انجام شود ولی نتانیاهو به دنبال اجرای این طرح در کوتاه مدت است. از سوی دیگر، برخیاز NGOهای حقوق بشری در سرزمینهای اشغالی که بسیار کوچک و در حکم اقلیت به حساب میآیند، بعضاً با طرح معامله قرن مخالفت میکنند که دولت رژیم صهیونیستی هم برای آنکه بگوید در تلآویو دموکراسی و آزادی بیان وجود دارد، هیچ اقدامی علیه آنها انجام نمیدهند. بنابراین دولت ائتلافی اسرائیل هیچ مخالفتی با اجرای این طرح ندارد، بلکه از حیث روندهای اجرایی تضادهایی وجود دارد که البته انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا میتواند این روندها را تا حدودی دستخوش تغییر کند.