نگاهی به تحولات سیاسی ترکیه در سالی که گذشت؛
استاد علوم سیاسی دانشگاه گوتنبرگ: ترکیه سناریوهای باخته را بار دیگر بازی میکند/ اختلاف، عنصر اصلی سیاست آنکارا بوده است
یکی از نکاتی که در این مدت در سیاست داخلی و خارجی ترکیه حرف اول را میزند، اختلافهای گوناگون سیاسی و استراتژیک است. ترکیه در زمینه این نزاعها کم آسیب ندیده است.
پروفسور «آندرس باگنهولم» استاد دپارتمان علوم سیاسی در دانشگاه گوتنبرگ سوئد است.
آندرس باگنهولم با اشاره به مهمترین رویدادهای سیاسی ترکیه در یک سال گذشته به خبرنگار ایلنا گفت: اصولا سالی که گذشت چندان به کام «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه، نبود. شکست در انتخابات شهرداریها، تلاش برای بازیابی موقعیتش با برگزاری مجدد انتخابات و البته شکست مجدد اوضاع را برای عدالت و توسعه بسیار نابسامان کرد. پیروزی اپوزوسیون در انتخابات البته پایان ماجرا نبود. افزایش بحران اقتصادی و همچنین رشد مجدد جنبشهای مخالف سیاسی، چه در احزاب مخالف و حتی در داخل خود حزب متبوع اردوغان، بار دیگری بر دردسرهای رئیسجمهوری ترکیه افزود.
بسیاری از منتقدان هشدار دادهاند که ترکیه روزهای بسیار سختی را از منظر اقتصادی در پیش دارد. البته اردوغان بهخوبی توانست بحران کاهش ارزش لیر در سال ۲۰۱۸ را حلوفصل کند. با این حال، نمیتوان انتظار داشت که وضعیت در این کشور بتواند روندی آنچنان صعودی داشته باشد.
وی افزود: یکی از نکاتی که در این مدت در سیاست داخلی و خارجی ترکیه حرف اول را میزند، اختلافهای گوناگون سیاسی و استراتژیک است. ترکیه در زمینه این نزاعها کم آسیب ندیده است. برای مثال نگاهی به وضعیت سامانه دفاع موشکی اس-۴۰۰ بیندازید. از یک سو، ترکیه این سامانه را از مسکو خریداری میکند. از سوی دیگر، آمریکا اعلام میکند که اگر این سامانه تحویل آنکارا داده شود، قراردادهای جنگندههایش را لغو خواهد کرد. عدهای ممکن است بگویند که در اینجا ترکیه، با اهمال و نسنجیدن وضعیت بهطور کامل، خود را درگیر بازی جنگ شبهسرد مسکو-واشنگتن کرده است. شاید عاقلانهتر میبود که موازنه بازیهای سیاسی به گونه دیگری میبود. البته این نکته را نیز باید در نظر گرفت که سامانه اس-۴۰۰ روسیه تواناییهای خاص خود را دارد و این امر برای آمریکا و نیروهایش، چه در سوریه و عراق و چه در آن سوی، مرزهای اروپا و ترکیه خطری بالقوه محسوب میشود. این تنش همچنان نیز ادامه دارد. از سوی دیگر، جنگندههایی که آمریکا به آنکارا وعدهاش را داده است نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است!
در زمینه سیاست داخلی نیز همین منطق را داریم. عدهای معتقدند که اصولا رویکرد اردوغان مبتنی بر حذف هرگونه عنصر نامطلوب است، یعنی او تلاش دارد تمامی عناصر را جذب خود کند و این بدان معناست که اگر ذرهای هم از خط «عدالت و توسعه» (لااقل تلقیای که او از این حزب دارد) دست از پا خطا کنید، به شمار کثیر افرادی اضافه میشوید که هر روز در ترکیه با اتهامهای گوناگون بازداشت میشوند، از روشنفکران گرفته تا سربازان وظیفه!
از سوی دیگر، مسئله پناهجویان را داریم. درگیریها در سوریه و عراق موج عظیمی از پناهجویان را روانه بخشهای جنوبی ترکیه کرد. شکی نیست که نگهداری از این موج پناهجویان برای ترکیه بحرانزده آسان نیست. با این حال، درباره آزاد کردن آنها به سوی مرزهای اروپا، آن هم در وضعیتی که همه میدانند که اروپای شرقی ناسیونالیست حاضر نیست آنان را بپذیرد چه میتوان گفت؟ عدهای این اقدام اردوغان را گروکشی سیاسی از اروپا میدانند. نکتهای که نباید از یاد برد این است که بخشی بزرگ از موج اخیر پناهجویان برآمده از درگیریهایی است که خود ترکیه نیز در آن نقش داشته است! بنابراین عدهای معتقدند که این امر دامی بود که ترکیه برای خود کنده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه گفت: نکتهای که باید مد نظر قرار داد این است که حمایت نظامی ترکیه از تروریستها سوریه و تجهیزشان برای حمله علیه نیروهای دولت «بشار اسد»، رئیسجمهوری این کشور، بازی بسیار خطرناکی است. آیا آنکارا متوجه نیست که این سناریو در کشورهایی چون افغانستان پیشتر امتحان شده است و در نهایت نیز آتش دامانگیر همان کسانی میشود که در آغاز این فرآیند را آغاز کردند؟ بنابراین بعید میدانم اوضاع در ترکیه به این زودیها بسامان شود.
در این میان مسئله لیبی را هم داریم که اخیرا بدل به یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی ترکیه شده است. در دکترین سیاسی فعلی ترکیه، ارسال نیرو به لیبی و حمایت از دولت قانونی این کشور چندین هدف را نشانه گرفته است. یک، منابع غنی و بسیار وسوسهانگیز لیبی. دوم اینکه افزودن هیمه به آتش درگیریها در لیبی بسیاری از قراردادهای میلیاردی رقبای ترکیه را به محاق میبرد. از سوی دیگر، این را هم در نظر بگیرید که حضور نیروهای ترکیه، چه به صورت عینا نظامی و چه در قالب مشاوران و متخصصان، به این کشور قدرت مانور در شرق مدیترانه را میدهد. این منطقه چندان پایگاه خوبی در مدت اخیر برای ترکیه نبوده و یونان، قبرس، مصر و همچنین اسرائیل در آن دست بالا را دارند.
آندرس باگنهولم در پایان گفت: درگیریهای ادلب میتوانست به نقطه شکستی در روابط آنکارا و مسکو تبدیل شود، چراکه روسیه از ارسال نیروی ترکیه به لیبی دل خوشی نداشت! با این حال، رهبران دو کشور بالاخره توانستند اختلافها را حلوفصل کنند، لااقل بهصورت موقت. و اکنون شاهد گشتزنیها مشترک میان دو کشور هستیم. اما از یاد نباید برد که پیشتر نیز چنین گشتزنیهایی بوده و زمانی بود که بر بازوی سربازانی که دوشادوش سربازان ترکیه پیش میرفتند، پرچم آمریکا را حمل میکردند. بنابراین نباید چندان انتظارهای بالایی داشت.