دستمالچیان در گفتوگو با ایلنا:
عربستان در حال «زایمان سیاسی» است/ بنسلمان هزینه تقابل سنت و مدرنیته را میدهد/ کودتا، سناریوی انحرافی بود
کاردار پیشین ایران در عربستان گفت: ولیعهد عربستان در حال هموار کردن مسیر پادشاهی خود است اما این مجادلهها به این زودی تمام نمیشود و وارد فضای خطرناکتر میشود.
«احمد دستمالچیان» کاردار پیشین ایران در عربستان در تشریح دلایل و پیامدهای دور جدید بازداشت شاهزادگان سعودی توسط ولیعهد عربستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چند روز پیش اخباری در مورد بازداشت شاهزاده احمد بنعبدالعزیز (کوچکترین برادر پادشاه عربستان) و محمد بن نایف (پسر عموی ولیعهد عربستان، وزیر کشور و ولیعهد سابق این کشور) از سوی رسانههای غربی و منطقهای منتشر شد که یکباره توجه بسیاری از مخاطبان و تحلیلگران وقایع عربستان را به خود جلب کرد. در فاز اول و آنچه که از اخبار منتشر شده برآمده بود، گویای این مطلب بود که گویا حال پادشاه عربستان وخیم است یا در بستر بیماری به سر میبرد و ولیعهد سعودی برای آنکه محیطِ دربار عربستان پس از مرگ پدرش برای رسیدن او به قدرت مساعد باشد، دست به بازداشت این دو نفر زده که بعدها مشخص شد ۲۰ نفر دیگر هم در این رابطه بازداشت شدهاند. در این بین اما یک سناریوی دیگر هم وجود داشت که ماهیت آن تا حد زیادی با اولین سناریو متفاوت است.
وی ادامه داد: سناریوی دیگر این بوده که «شاهزاده احمد بنعبدالعزیز» و «محمد بن نایف» در یک کودتای برنامهریزی شده دست داشتهاند و بر اساس گزارشهای متعدد از استخبارات عربستان به ولیعهد، این دو نفر باید هرچه سریعتر دستگیر میشدند تا نتوانند ادامه کودتای خود علیه محمدبن سلمان را تکمیل و اجرایی کنند. هر دو سناریو در عالم خبر و تحلیل میتواند درست باشد اما من معتقدم که بازداشتهای اخیر در ادامه همان نزاع قدرتی است که از سال ۲۰۱۷ و پس از ولیعهدی محمدبن سلمان ایجاد شده است. البته دور اول بازداشتها در سال ۲۰۱۸ هم بر ادامه انتقادها از ولیعهد سعودی بیتاثیر نبوده است اما واقعیت این است که تمام این جدالها پس از به پادشاهی رسیدن ملک سلمان به وجود آمد؛ چراکه او پسرش را به صورت غیرمتعارف و خارج از هرگونه چارچوب قانونی و از پیش تعیین شده روی کار آورد. در آن زمان خیلیها فکر میکردند همه چیز تمام شده که البته این برداشت اشتباه بود؛ به گونهای که هر کدام از شاهزادگان نه تنها دارای مقام و مناصب بزرگ در عربستان بودند بلکه با کشورهای خارجی هم ارتباط داشتند.
این تحلیلگر پیشین مسائل سیاسی با بیان اینکه مساله کودتا در عربستان یک موضوع انحرافی و پوششی به حساب میآید، گفت: بسیاری بر این عقیده هستند که حال پادشاه عربستان در این وقایع مساعد نبوده یا اینکه سناریوی دوم با درونمایه کودتا در این میان وجود داشته است. اسناد، دادهها و سوابق اخیر ولیعهد سعودی و رابطه خوب او با رسانههای خارجی به خوبی نشان میدهد که موضوع کودتا و بحثهای مربوط به آن کاملاً انحرافی است و هیچ سندیتی برای آن وجود ندارد. واقعیت این است که وضعیت فعلی یک زلزلهای است که ملکسلمان به دلیل در نظر نگرفتن یک سری از ملاحظات به راه انداخت و مبدأ آن انتخاب محمدبن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان سعودی است. در این میان باید توجه کنید که منازعه در عربستان جدی است و اگر بخواهیم این جدالِ تمامعیار را انکار کنیم بدون تردید در یک جاده غلط گام بر میداریم؛ چراکه تاکنون منازعه بر سر قدرت تا به این حد در عربستان مشهود و آشکار نبوده است.
دستمالچیان افزود: باید توجه داشت که یکی از دلایل به وقوع پیوستن وضعیت فعلی در عربستان این است که انتقال قدرت از یک نسل به نسل دیگر اتفاق افتاده که همین موضوع باعث به هم خوردن استانداردها و روندهای اخیر بوده است. به گونهای که قدرت از فرزندان عبدالعزیز (نسل اول) به نسل دوم و سوم که نوادگان او هستند تغییر پیدا کرده است که همین مسائل موجب شده تا تنشهایی در مورد انتقال قدرت به وجود بیاید. بدون تردید این تنشها و اختلافها ادامه خواهد داشت که بخشی از آن به چرخش حاکمیت عربستان از سنت به سوی مدرنیته مربوط است. تا جایی که بسیاری از مقامهای این کشور با طرحها و سناریوهای گذاری عربستان از بحران فعلی مخالف هستند و از همینرو ولیعهد سعودی به دنبال آن است تا بتواند وهابیها و تندروهایی که درون خاندان آلسعود با او مشکل دارند و او را تکفیر میکنند را به نفع خود حذف کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ولیعهد سعودی به هر ترتیب که شده به دنبال آن است تا بتواند چهرههای جدید و متمایل به غرب را با خود در این راه همراه و هماهنگ کند تا بتواند رقبای خود در داخل که شاهزادگان و متعصبین را در بر میگیرد، مغلوب کند و از سوی دیگر حمایت و کمک کشورهای غربی را جلب کند تا بتواند یک پشتوانه قوی برای به پادشاهی رسیدن داشته باشد. به همین دلیل، معتقدم که در جامعه عربستان و همچنین دررون دربار این کشور شاهد یک زایمان سیاسی هستیم که مشخصاً در راس آن ولیعهد سعودی قرار دارد و درونمایه آن را قدرت و حذف رقبای او تشکیل میدهد. در این میان باید توجه داشته باشد که چالشهای داخلی خاندان سعود به این راحتی حل و فصل نمیشود؛ همه شاهزادگان و حتی مقامهای عربستان به شدت از محمدبن سلمان ناراحت و عصبانی هستند و خیلی از آنها در پشت پرده به دنبال فرصتی میگردند تا با او تسویه حساب کنند؛ تا جایی که بسیاری از آنها پرونده یمن را یکی از دلایل نابودی عربستان سعودی میدانند که توسط ولیعهد این کشور کلید خورده و تاکنون هم ادامه دارد؛ اما آیندهای برای آن متصور نیستند.