ملازهی در گفتوگو با ایلنا:
دادهها نشان میدهد شورای کویته با خلیلزاد کنار آمده است/ آمریکاییها از انشعابهای طالبان به نفع خود استفاده خواهند کرد/ کنشگران سنتی افغانستان قابل حذف نیستند
کارشناس مسائل جنوب آسیا گفت: در افغانستان ۴۰ سال جنگ بوده و در مقاطع مختلف آتشبس و توافقهای سیاسی شکست خورده، لذا باید منتظر نتیجه میدانی توافق فعلی طالبان با واشنگتن باشیم.
«پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل جنوب آسیا با اشاره به توافق آتشبس یک هفتهای میان آمریکا و طالبان در تشریح ابعاد و آینده صلح افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: در ابتدا باید بدانیم که تمام طرفها و بازیگران دخیل در مسائل افغانستان قبول دارند که راهحل نظامی در این کشور به جایی نمیرسد. طالبان به صورت کاملاً مشخص فهمیده که نمیتواند دوباره کابل را تصرف کند و از سوی دیگر، دولت وحدت ملی افغانستان هم درک کرده که نمیتواند طالبان را در عرصه سیاسی و نظامی افغانستان نادیده بگیرد. لذا بنبست در صحنه نظامی باید به هر ترتیب تمام شود تا خروجی سیاسی نمایان گردد. در خصوص اینکه آمریکاییها اعلام کردند به توافق آتشبس با طالبان به مدت یک هفته دست پیدا کردهاند، باید متوجه باشیم که به نظر میآید شورای کویته طالبان توافقی را با زلمی خلیلزاد صورت داده اما جزئیات آن همچنان مشخص نیست، اما به هر ترتیب بحث کاهش خشونتها محوریت اصلی را برعهده خواهد داشت. در اینجا دو مشکل اصلی وجود دارد: نخست اینکه طالبان دولت افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و دوم اینکه آمریکاییها خواهان مذاکرات طالبان با دولت حاکم بر کابل هستند؛ لذا واقعیت در اینجا بسیار مبهم است و مشخص نیست که پشت پرده چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
وی ادامه داد: طالبان به دنبال آن است که پس از نهایی شدن توافق با آمریکا، با دولت مرکزی بعدی مذاکره کند که بازهم این موضوع را بعید میدانم. آنچه از ابعاد توافق فعلی بر میآید این است که شورای کویته به دنبال کسب امتیاز حداکثری است و حتی احتمال دارد در روزهای آینده از حیث نظامی شاهد آن باشیم که مناطق دیگری از سوی شاخه نظامی طالبان در افغانستان تصرف شود تا نهایتاً آنها با دست پر پای میز مذاکره با آمریکا بنشینند و مذاکرات را ادامه دهند. به هر ترتیب این مسائل نشاندهنده اتمام جنگ در افغانستان نیست بلکه بدون شک طیفهایی از طالبان پس از توافق با آمریکا جدا خواهند شد و حتی ممکن است آنها با پرچم داعش کار خود را در افغانستان ادامه دهند.
ملازهی افزود: نکتهای که در مورد این پرونده و بحث توافق با طالبان باید به صورت جدی مورد نظر قرار بگیرد این است که آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که طالبان ظرفیت تجزیه و چندپاره شدن را دارد و میتواند جنگ در افغانستان را به اشکال دیگر ادامه دهد اما به هر ترتیب خلیلزاد موفق شده تا طالبان را وارد فاز سیاسی کند. در این بین برخی معتقدند که تجزیه طالبان پس از توافق با آمریکا میتواند افغانستان را کانون درگیریهای جدید کند اما باید متوجه باشیم که در صحنه سیاسی و میدانی افغانستان، فقط آمریکاییها حضور ندارند؛ در آنجا سه سطح بازیگر اعم از داخلی، منطقهای و بینالمللی وجود دارد و اتفاقاً در همین سه سطح هم اختلافهای زیادی وجود دارد. به هر حال منظومه کنشگران در افغانستان سناریوهای خود را براساس منافعشان ادامه میدهند. موضوعی که در این میان باید مورد اشاره قرار بگیرد بحث فعالیت جریانهای رادیکال اسلامی در افغانستان و شبهقاره است.
این تحلیلگر مسائل شبهقاره در ادامه اظهار کرد: واقعیت این است که جریانهای رادیکال و بنیادگرایان اسلامی در منطقه جنوب آسیا از ظرفیت متنوعی برخوردار هستند و آمریکا هم به خوبی روی آنها اشراف دارد. لذا احتمال دارد پس از توافق شاهد آن باشیم که آمریکاییها برای ابقاء نظامیان خود در افغانستان جریانهای مذکور را فعال کنند و با بهانه مقابله با آنها، حضورشان در افغانستان را تمدید کنند. سناریوی دیگر این است که آمریکاییها احتمالاً در پشت پرده با همین جناحهای انشعابی از طالبان ارتباط برقرار میکنند تا بتوانند از طریق آنها منافعشان را تامین کنند اما به هر ترتیب واشنگتن معادلات خودش را دارد و ترامپ هم دقیقاً به دنبال استفاده از این پرونده است. توجه داشته باشید که اگر رئیس جمهوری آمریکا بتواند یک توافق نیمبند با طالبان داشته باشد و تعدادی از سربازان خود را به خانه برگرداند، موقعیتش در انتخابات ۲۰۲۰ تغییر خواهد کرد و به همین دلیل است که برخی از دموکراتها در داخل آمریکا نسبت به توافق آتشبس با طالبان اظهار شک و تردید میکنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم که خلیلزاد در پشت پرده توانسته شورای کویته را با خود همراه کند و به آنها بگوید برای رسیدن به قدرت باید از کانال سیاسی وارد شوند نه اینکه دست به سلاح شوند. در این مسیر دادههای سیاسی و میدانی به خوبی نشان میدهد که طالبان هم تا حدودی شروط خلیلزاد و آمریکاییها را پذیرفته است؛ چراکه آنها به خوبی میدانند پس از امضای توافق نهایی با واشنگتن نمیتوانند همه نیروهای بومی افغانستان را از صحنه سیاسی این کشور بایکوت کنند. به عنوان مثال ائتلاف شمال همچنان در صحنه سیاسی حضور دارد و به راحتی میتوانند مسلح شوند. حتی جریان حکمتیار و کسانی که در کنفرانس بُن حضور داشتند هم به راحتی قابل حذف نیستند. ما در مورد افغانستانی صحبت میکنیم که ۴۰ سال در این کشور جنگ بوده و بارها انواع و اقسام توافقهای سیاسی و آتشبسهای مختلف نقض شده است. به همین دلیل احتمال نقض آتشبس فعلی میان طالبان و دولت آمریکا هم وجود دارد اما به هر ترتیب ایالات متحده تا حد زیادی توانسته طالبان را با خود همراه کند و آنها را در کانال سیاسی به صورت فعال نگه دارد. اینکه میبینیم دولت افغانستان پس از توافق دست به عملیات نظامی علیه طالبان میزند، به خوبی نشان میدهد که ارگ در جریان نکات مهم و پشتپرده مذاکرات و توافق میان دو طرف نیست اما به هر ترتیب باید منتظر باشیم تا خروجی آتشبس نمایان شود.