ظهرهوند در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
پشتپرده سفر بی سر و صدای «زلمی خلیلزاد» به پاکستان/ دلایل ادامه اختلافها میان طالبان و آمریکا
سفیر پیشین ایران در افغانستان گفت: دولت آمریکا با مشکلات زیادی در پرونده صلح افغانستان روبهرو شده و برای حلوفصل آن به کمک اسلامآباد نیاز دارد.
«ابوالفضل ظهرهوند» سفیر پیشین ایران در افغانستان در تشریح دلایل و ابعاد سفر نماینده ویژه آمریکا در پرونده صلح افغانستان به پاکستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: دلیل اصلی سفر «زلمی خلیلزاد» به پاکستان، پرونده مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان است؛ اما اینکه چرا او بیسر و صدا وارد اسلام آباد شده نشان میدهد که ایالات متحده به صورت کلی در مورد محورهای موجود در پرونده افغانستان با مشکلات زیادی روبهرو شده است. در این میان بحث آتشبس، حضور نیروهای آمریکا در خاک افغانستان و همچنین اختلافهای درونی افغانستان مشکلاتی است که آمریکاییها با آن دست و پنجه نرم میکنند اما بحث اصلی مذاکره با طالبان است، چراکه طالبان خواهان خروج ایالات متحده از افغانستان است. مصاحبهای که اخیراً «ملابرادر آخوند»، مسئول شاخه سیاسی طالبان با رسانههای خارجی انجام داده است، نشان میدهد که اختلاف میان واشنگتن و طالبان بر سر بسیاری از موارد ادامه دارد و همین موضوع باعث توقف مذاکرات شده است.
وی ادامه داد: خلیلزاد به خوبی میداند که اگر پاکستان واشنگتن را همراهی نکند، بدون شک مشکلات زیادی برای تیم ترامپ به وجود میآید و از جهت دیگر باید بدانیم که ترامپ هم به شدت به خروجی پرونده صلح با طالبان در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا نیازمند است. مشکل دیگری که در وضعیت فعلی موجود است، اختلاف نظر میان کابل و اسلامآباد بر سر حمایت از طالبان و همچنین آتشبس است و از سوی دیگر دولت وحدت ملی افغانستان خواهان اجرای آتشبس در سراسر افغانستان است؛ اما آمریکاییها با نادیده گرفتن کابل مستقیماً با طالبان وارد مذاکره شدند که خروجی آن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. طالبان در این میان دولت افغانستان را فاقد مشروعیت میداند و آمریکاییها هم فقط با طالبان مذاکره میکند که همین موضوع رسیدن به صلح را با موانع زیادی روبهرو میکند. یکی دیگر از محورهای سفر خلیلزاد به پاکستان میتواند بحث سرنگونی هواپیمای آمریکا توسط طالبان باشد که همچنان ابعاد این موضوع مشخص نیست.
این تحلیلگر مسائل جنوبآسیا گفت: زمانی که طالبان سرنگونی هواپیمای آمریکا در ولایت غزنی را به عهده گرفت، به دنبال آن بود تا یک نمایش قدرت در سطح جهانی به نفع خود ثبت و ضبط کند اما واقعیت این است که هیچ مولفهای مبنی بر اینکه طالبان این هواپیما را سرنگون کرده، وجود ندارد. در وهله اول سطح پرواز هواپیما در ارتفاعی بوده که با تجهیزات ابتدایی نمیتوان آن را سرنگون کرد و از سوی دیگر تسلیحات طالبان برای سرنگونی این هواپیما کافی نیست و چنین تسلیحاتی را در اختیار ندارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که پاکستان گرای هواپیما را به طالبان داده باشد، باز هم بعید است که آنها توانسته باشند هواپیما را ساقط کنند. تئوری دیگری که در مورد هواپیمای آمریکا وجود دارد این است که با توجه به ماهیت جاسوسی آن، احتمالاً قرار بوده این هواپیما از آسمان افغانستان عبور کند و در پایگاه سازمان سیا در اربیل فرود بیاید. اما به هر ترتیب اهمیت این موضوع برای خلیلزاد به اندازه پرونده صلح افغانستان نیست.
ظهرهوند با اشاره به ابعاد پرونده صلح افغانستان عنوان کرد: متاسفانه آنچه در تحلیل سناریوی آمریکا در افغانستان مورد توجه قرار نمیگیرد، این است که راهبرد آمریکاییها را نباید صرفاً به کابل محدود کرد؛ چراکه مذاکرات صلح با طالبان اساساً یک پرونده منطقهای است. ایالات متحده پس از حوادث اخیر در عراق و همچنین پیشرویهای ارتش سوریه در اطراف ادلب، تلاش می کند تا منطقه را ترک نکند و در افغانستان هم همین سناریو را پیش میبرد؛ به همین دلیل این تحولات به صورت زنجیرهای به یکدیگر متصل است. اینکه معامله قرن در چنین شرایطی رونمایی میشود دقیقاً گویای این است که واشنگتن متوجه شده که تمام مولفههای منطقهای به ضرر آنها در حال تغییر است. طالبان هم این موضوع را به خوبی درک میکند و به دنبال آن است تا در آخرین دقایق به نفع خود امتیاز بگیرد.
وی در پایان تصریح کرد: معتقدم پیچیدگیهای موجود باعث شده تا افق تحلیلها با مشکل روبهرو شود، مگر آنکه آمریکا یکباره بخواهد از افغانستان خارج شود یا اینکه طالبان کشور را مجدداً در دست خود بگیرد. از سوی دیگر، عدم استقرار دولت در کابل و مشخص نبودن نتایج انتخابات اخیر افغانستان یکی از مشکلات دیگر است که آمریکاییها سعی دارند از این خلاء به نفع خود استفاده کنند که البته مشکلات منطقه را افزایش میدهد. این روند به علاوه لایههای پنهان و آشکار منطقه و خصوصاً افغانستان، باعث شده تا آمریکا با یک بنبست راهبردی مواجه شود. به همین دلیل است که میبینیم خلیلزاد بی سر و صدا وارد پاکستان میشود و با مقامهای نظامی و سیاسی این کشور دیدار میکند؛ چراکه واشنگتن به دنبال جلب کمک حداکثری اسلامآباد در حل و فصل مساله مذاکره با طالبان است.