خبرگزاری کار ایران

تاجیک در گفت‌وگو با ایلنا تشریح کرد:

پشت‌پرده نزدیک شدن عربستان به سوریه/ ابعاد سناریوی بایکوت اسد با محوریت تغذیه مخالفان داخلی/لزوم کنشگری جدید سیاسی- اقتصادی تهران در دمشق

پشت‌پرده نزدیک شدن عربستان به سوریه/ ابعاد سناریوی بایکوت اسد با محوریت تغذیه مخالفان داخلی/لزوم کنشگری جدید سیاسی- اقتصادی تهران در دمشق
کد خبر : ۸۶۳۷۱۳

سفیر پیشین ایران در اردن گفت: عربستان برای تضعیف ایران و جلوگیری از قدرتمند شدن بیش از حدِ محور مقاومت به سمت دمشق متمایل شده تا نهایتاً رئیس‌جمهوری سوریه را از طریق نهادهای مدنی کنار بگذارد.

«نصرت‌الله تاجیک» سفیر پیشین ایران در اردن با اشاره به دلایل نزدیک شدن عربستان سعودی به سوریه و سناریوی نهفته در بطن این اقدامِ ریاض در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: اخیراً نماینده سوریه در سازمان ملل متحد در مراسمی که توسط نماینده دائم عربستان در سازمان ملل برگزار شده بود، شرکت کرد و همین موضوع گمانه‌زنی‌هایی را در رابطه با عادی‌سازی روابط دو طرف شکل داده است. واقعیت این است که موضوع فوق را می‌توان از دریچه دو سناریو مورد بررسی قرار داد؛ نخست اینکه نزدیک شدن عربستان به سوریه به نوعی نشان‌دهنده فرار کشورهای بر هم زننده امنیت سوریه تلقی می‌شود و دوم اینکه، با توجه به تحولات میدانی، سیاست «بایکوتِ آنیِ» بشار اسد را باید تا حدودی تعدیل‌شده دانست و جایگزینِ آن را باید یک سیاست حاشیه‌نشینی پلکانی به عنوان سناریوی جدید از سوی بازیگران سوریه قلمداد کرد. باید توجه داشت که هر دو سناریو به نوعی درست است اما تبعات آن برای آینده با یکدیگر فرق می‌کند.

وی ادامه داد: در سناریوی اول ما شاهد هستیم که پنج کشور هم‌پیمان آمریکا یعنی قطر، عربستان سعودی، ترکیه، اردن و در برخی موارد امارات، تا حدودی تغییر رویه دادند و اقدام به عقب‌نشینی کردند. باید بدانیم که قطر در طول بحران سوریه بحث حمایت مالی و تحریک اخوانی‌ها را در دستور کار داشت و ترکیه کانال لجستیکی، ارتباط‌ها و همچنین نیازهای تسحلیاتی گروه‌های مخالف دمشق را تامین می‌کرد. در این میان امارات هم حمایت مالی خود را به صورت پنهان پیش می‌برد و اردن بحث تامین لجستیک و معابر تردد را تامین کرد. با نگاهی به منحنی تحولات میدانی و سیاسی سوریه می‌بینیم که قطر اولین کشوری بود که دست به عقب‌نشینی زد و پس از آ‌ن ترکیه، اردن و امارات عقب‌نشینی کردند و جالب اینجاست که در آ‌خر سعودی‌ها دست به اتخاذ چنین موضعی زدند. تا جایی که در سال گذشته شاهد بودیم امارات متحده عربی سفارت خود را در دمشق افتتاح کرد و حالا شاهد آن هستیم که عربستان به دنبال همین سناریو است تا بتواند یخ‌های روابط خود با سوریه را آب کرده و روابط تیره و تار خود را غبارروبی کند.

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به تغییر سناریوی آمریکا در قبال سوریه، گفت: در این بین چندین اجلاس بین‌المللی برای ایجاد و پیگیری بحث نرمالیزاسیون در رابطه با سوریه برگزار شد اما خروجی خاصی نداشت. مجموع این مسائل باعث شده تا ایالات متحده به این نتیجه برسد که به رغم سرمایه‌گذاری بر روی گروه‌های جهادی رادیکال (خصوصاً داعش) نمی‌تواند جایگزینی برای بشار اسد داشته باشد. آنچه از اظهارنظرها، مواضع و همچنین تحلیل‌های منتشر شده از سوی غربی‌ها و شرکای آنها در منطقه برمی‌آید این است که آنها حداقل در فضای فعلی نمی‌توانند اسد را به صورت تمام قد هدف قرار دهند و نهایتاً سناریوی بایکوت و به حاشیه راندن پلکانی او را در دستور کار قرار داده‌اند. این مساله باعث شد تا واشنگتن از گروه‌های تندروی عمل کننده در سوریه و بالاخص داعش دل بکند و به طیف‌های ملایم‌تر رجوع کند. همین روند موجب شد تا ایالات متحده با بکارگیری یک سناریوی چند ضلعی در شمال سوریه نهایتاً بر سر چاه‌های نفتی سوریه مستقر شود تا حرکت بعدی خود را عملیاتی کند.

تاجیک افزود: این سلسله اقدام‌ها که از قطر و اردن به ترکیه و امارات و حالا به عربستان رسیده، حاصل واقعیت‌های میدانی است که نشان می‌دهد حذف بشار اسد از صحنه فعلی سوریه امکان‌پذیر نیست، اما برای آنکه موضع ایران و محور مقاومت بیش از پیش در دمشق تقویت نشود شاهد آن هستیم که کشورهای مذکور به خصوص عربستان به دنبال آن هستند تا از طریق ایجاد نهادهای قانونی اسد را به طریقه دیگر کنار بگذارند. اگر به روند آستانه و ژنو نگاه کنیم می‌بینیم که صدها ساعت گفت‌وگو برای آرام شدن اوضاع و برقراری صلح از سوی کشورهای ضامن و دخیل در پرونده سوریه صرف شد و نهایتاً شاهد آ‌ن هستیم که کمیته قانون اساسی سوریه پایه‌گذاری شد ولی فعلاً به نتایج دلخواه نرسیده است. در این راستا کشورهای مذکور به دنبال برقراری ارتباط با اسد هستند تا بتوانند نیروهای مخالف خود در داخل سوریه را تغذیه کنند؛ به عبارت دیگر دولت‌های سعودی، امارات و حتی اردن به علاوه سایر مخالفان بشار اسد به جای آ‌نکه از ابزار نظامی استفاده کنند به دنبال سناریوسازی سیاسی هستند تا از این طریق بتوانند منافع خود را تامین کنند. در این میان باید متوجه بود که آ‌نچه باعث شد آمریکا و شرکای منطقه‌ای آن در سوریه، این کشور را شخم بزنند، عدم شکل‌گیری نهادهای مدنی بود و همین موضوع باعث شد تا طیف مخالف دمشق از این خلا به نفع خود استفاده کنند.

وی در پایان تصریح کرد: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱ و زمانی که اعتراض‌های داخلی در سوریه رخ داد توزیع سلاح از مرزهای اسرائیل و نقاطی مانند قنیطره باعث شد تا صحنه داخلی به خشونت کشیده شود و این موضوع ریشه در عدم وجود نهادهای مدنی سوریه داشت. در شرایط فعلی که اخباری از نزدیک شدن ریاض به دمشق در سطح رسانه و همچنین در عرصه‌های سیاسی منتشر می‌شود، جمهوری اسلامی ایران باید سناریوی جدید خود را به سمت محوربندی بر دو عنصر «سیاسی و اقتصادی» سوق دهد. ما باید بتوانیم با گروه‌های سیاسی مخالف اسد مصالحه و مذاکره کنیم تا نهایتاً اقدام به برقراری ثبات کرده و  از سوی دیگر بازسازی زیرساخت‌های سوریه را در دستور کار قرار دهیم. مدل اقتصادی ما باید در سوریه یک الگوی مثبت باشد تا موجب بازگشت آوارگان به این کشور شود. باید متوجه باشیم که آمریکا از روز اول به دنبال نفت سوریه و همچنین تامین امنیت اسرائیل در منطقه از ناحیه سوریه بود؛ لذا معتقدم که بسته اقتصادی – سیاسی تهران می‌تواند مفید عمل کند و از سوی دیگر به دلیل اینکه ساختار سوریه یک ساختار روس‌پایه به حساب می‌آید، این موضوع می‌تواند ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کند. بنابراین فرمول جدید تهران در سوریه می‌تواند مسائل را به سمت صلح پیش ببرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز