بخشی در گفتوگو با ایلنا:
نشست برلین یک تحول بود نه دستاورد سیاسی/ طیفهای مختلف لیبی از مذاکرات بایکوت شدند/ همهچیز به نفع حفتر کانالیزه شد
کارشناس مسائل آفریقا گفت: ترکیه به دلیل ارتباط با اخوانالمسلمین از سوی کشورهای عربی و غربی به حاشیه رانده شد و این نشان میدهد جنجال همچنان در فاز سیاسی ادامه دارد.
«احمد بخشی» کارشناس مسائل آفریقا در تشریح ابعاد نشست برلین برای لیبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای ارزیابی نشست برلین برای صلح لیبی باید کمی به عقب و به دورانِ پسا قذافی برگردیم. در آن موقع خلاء قدرت و شرایط قومی و جغرافیایی لیبی به صورتی پیش رفت که عدم توسعه شدیداً در شرق این کشور رخ عیان کرده بود و باعث شد تا فرایند پساقذافی پیچیده شود و نهایتاً پای کشورهای منطقه به لیبی باز شد. در این روند موضوع مهم، وجود سلاح در دستان مردم لیبی و سایر گروهها و قومیتهای این کشور بود که همین موضوع بهانهای برای دخالت کشورهای خارجی شد و نهایتاً لیبی چندپاره شد. در این میان گروهی که توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده بود تحت عنوان دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج در طرابلس به روی کار آمد که قرینه آن در شهر طُبرق توسط ژنرال خلیفه حفتر اعلام موجودیت کرد که ارتش ملی لیبی هم توسط همین جناح هدایت میشود.
وی ادامه داد: خیزش حفتر به این دلیل بود که او هم از لیبی سهم میخواست و به همین دلیل بود که اکثر کشورهای عربی با او همراه و حامی حفتر شدند. با گذر از این تفاسیر، وضعیت امروز لیبی به سمت و سویی رفته که ما شاهد ورود برلین به پرونده لیبی هستیم اما توافقی که اخیراً در خاک آلمان با حضور کشورهای اروپایی، روسیه و آمریکا منعقد شد، در ظاهر نشان میدهد که آنها به دنبال صلح هستند اما تعدیلهایی در این روند صورت گرفته است. یکی از این تعدیلها، تاخت و تاز بر ترکیه در همه ابعاد بود؛ چراکه آنکارا به صورت جدی به دنبال نقشآفرینی فعال در این پرونده است اما دولتهای غربی و حتی عربی نگذاشتند تا ترکیه از این کیک، تکه بزرگ نصیب خود کند. نهایتاً شاهد آن بودیم که روسیه وارد میدان شد و پس از آن، آلمان و دولتهای اروپایی و غربی وارد میدان شدند؛ اما به هر ترتیب شاهد آن هستیم که برلین هم نقش خود را در این فرایند پررنگ کرد و به دنبال کسب منافعش است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در تشریح فضای نشست برلین، گفت: آرایش نشست برلین و کسانی که در آنجا حضور داشتند نشان داد که لیبی نه تنها یک بحران جهانی است بلکه به چهارراه وقایع مهم جهان تبدیل شده است. در این راستا ترکیه به چشم عمق استراتژیک به لیبی نگاه میکند و علاوه بر آن نیروهای تحت حمایت خود در سوریه را به آنجا اعزام کرده است که جنجالهایی از سوی غربیها در خصوص این موضوع به پا شد و در نهایت آنکارا نتوانست آنگونه که میخواهد، بازی کند. این وضعیت موجب شد تا سهمخواهی ترکیه با سناریوی اروپاییها کمرنگ و تعدیل شود؛ چراکه علاوه بر اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی لیبی برای اروپاییها، این کشور به نوعی بارانداز مهاجران به اروپا به محسوب میشود. به همین دلیل شاهد حمایت دولتهای اروپایی از خلیفه حفتر به نفع خود هستیم.
بخشی افزود: اینکه اردوغان در نشریه پولوتیکو اقدام به انتشار یادداشت میکند و به دنیا میگوید که راه صلح لیبی از ترکیه میگذرد، نشان میدهد که رئیس جمهوری این کشور از رفتار و برخورد غربیها بر سر پرونده لیبی بسار عصبانی و ناراحت است و در حال کنایه زدن به اروپاییها است. آنکارا معتقد است که اروپا به دلیل آنکه دایهدار حقوقبشر و صلح است، حالا باید به نفع فائز السراج وارد میدان شود. این درگیریها کاملاً نشان میدهد که ترکیه همچنان به لیبی چشم دوخته است. از سوی دیگر باید متوجه بود که در هر نقطهای که پای ترکیه در میان باشد، کشورهای عربی آنجا را به عنوان نقطه حیات اخوانالمسلمین میداند و به همین دلیل است که اعراب در حال حمایت از خلیفه حفتر هستند.لذا نشست برلین را باید تا حد زیادی به نفع خلیفه حفتر دانست؛ چراکه اروپا هم نمیخواهد نقش اخوانالمسلمین در این بین پررنگ شود و به همین دلیل است که میگوییم ترکیه از این صحنه به حاشیه رانده شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: صلح در لیبی دارای جنبهها و مولفههای داخلی و خارجی است و به همین جهت تا زمانی که سهم عاملان داخلی و خارجی مشخص نشود، نمیتوانیم به توافق برلین خوشبین باشیم. هدف اصلی در این بین کمرنگ شدن نقش دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج است و به همین دلیل چشمانداز تحولات لیبی روشن نیست. معتقدم که نشست لیبی را نباید یک دستاورد مهم قلمداد کرد بلکه یک تحول سیاسی با درون مایه دیپلماسی چندجانبه بود؛ چراکه فائزالسراج و خلیفه حفتر همچنان با یکدیگر آتشبس نکردهاند و هنوز یکدیگر را زیر ضربه قرار میدهند. واقعیت این است که تمام شرکتکنندگان در نشست برلین به نوعی به دنبال ضربه زدن به دولت طرابلس به نفع حفتر هستند اما نکته مهم این است که در لیبی فقط دو جناح وجود ندارد، بلکه طیفهای دیگری هم هستند که هنوز وارد فاز کنشگری نشدهاند. به همین دلیل اصلاً مشخص نیست که چرا نیروهای فراگیر منطقهای در مذاکرات برلین حضور نداشتند و به نظرم در دور دوم مذاکرات که قرار است در اول فوریه برگزار شود هم حضور نخواهند داشت. از سوی دیگر با توجه به کنار زدن ترکیه توسط اعراب و غربیها هنوز مشخص نشده که منافع آنها چگونه تامین میشود و به همین دلیل چشمانداز مشخص نیست.