یادداشتی از امیرهوشنگ میرکوشش
ترامپ، استیضاح، بلومبرگ؛ در کاخسفید چه میگذرد؟
آنچه باعث شده اوضاع کاخ سفید آشفته شود، پرونده استیضاح رئیسجمهوری، استعفاها و برکناریهایی است که ستون فقرات تمام آنها را انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ تشکیل میدهد.
«امیرهوشنگ میرکوشش» کارشناس مسائل آمریکا طی یادداشتی برای ایلنا به تحلیل دلایل ایجاد هرج و مرج در کاخسفید پرداخته است. این استاد دانشگاه معتقد است، مهمترین مساله حال حاضر آمریکا انتخابات آتی ریاست جمهوری است و تمام اتفاقها (اعم از استعفاها، برکناریها و نزاع حزبی) حول این محور میگردد که به شرح ذیل از نظر میگذرد:
بدون تردید مهمترین مساله حال حاضر در ایالات متحده، انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا است؛ به عبارتی دیگر، انتخابات سال آینده ستون فقرات تحولات آمریکا به حساب میآید و مابقی مسائل حول محور آن قابلیت تحلیل پیدا میکند. در فضای فعلی زد و خورد میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات ادامه دارد و چهار نامزد از حزب دموکرات (جو بایدن، برنی سندرز، پیت بوتیگیگ و الیزابت وارن) بیشترین شانس را به خود اختصاص دادهاند اما ورود «مایکل بلومبرگ» (میلیاردر آمریکایی) به عرصه انتخابات، آن هم از جناح دموکراتها، متغیر بسیار مهمی به حساب میآید. باید توجه داشته باشیم که یکی از مهمترین عناصر مهم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هزینههایی است که از سوی نامزدها صرف میشود و به نظر میرسد بلومبرگ میتواند به تهدید جدی برای ترامپ تبدیل شود.
در این اثناء مساله استیضاح ترامپ یکی از موضوعات بسیار مهمی است که به نوعی شرایط را به سمت و سوی دیگری هدایت کرده است؛ به صورتی که ۱۲ نفر از شهود برای ادای سوگند و پاسخ به سوالها به مجلس نمایندگان احضار شدهاند که از سفیر پیشین آمریکا در اتحادیه اروپا گرفته تا سفیر این کشور در اوکراین، میان شهود دیده میشوند. در این بین مقابل، چهار نفر به عنوان مهرههای اصلی پرونده اوکراین گیت بیشترین توجهها را به خود جلب کردهاند که عبارتند از: رودی جولیانی (وکیل شخصی ترامپ)، کرت ولکر (نماینده آمریکا در امور اوکراین)، گوردون ساندلند (سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا) و ریک پری (وزیر انرژی پیشین آمریکا). این اشخاص محوریت پرونده اوکراین را در دست دارند.
همانگونه که پیشتر گفته شد اگر محوریت تحولات فعلی آمریکا را انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ بدانیم، به وضوح میبینیم که اوضاع و شرایط سیاسی در ایالات متحده به نفع ترامپ نیست؛ به گونهای کمیته اطلاعاتی و قضایی مجلس نمایندگان در حال بررسی استاد و اظهارات شهود هستند و پس از آن باید منتظر رایگیری در این مجلس باشیم. اگر رایگیری مثبت شود، بدون تردید ترامپ به دردسر بزرگی میافتد و پس از آنجا نوبت به رایگیری در سنای آمریکا میرسد که در آنجا باید دو سوم آراء علیه ترامپ باشد تا از قدرت کنار گذاشته شود. اما سوالی که در این فضا مطرح میشود این است که چرا در شرایط فعلی شاهد استعفاء یا برکناری مهرههای سیاسی و نظامی در آمریکا هستیم؟
معتقدم که استعفاها و عزل و نصبهایی که در کاخ سفید و کابینه ترامپ صورت میگیرد، برآیند مولفههایی است که ریشه آن وقایع اخیر است که در بالا به آنها اشاره شد. بخش اعظمی از این وضعیت به تحقیقات استیضاح ترامپ بازمیگردد. به عنوان مثال اخیراً «مایک مولوینی» رئیس دفتر دونالد ترامپ طی مصاحبهای اعلام کرده که نگرانی ترامپ در مورد اوکراین به جا بوده است! اگر چه مولوینی در این مصاحبه قصد نداشته ترامپ را مستقیماً تخریب کند اما به نوعی تایید کرده که رئیس جمهوری آمریکا به دنبال انجام تحقیقات در مورد فرزند «جو بایدن» بوده است. حال، نتیجه این مصاحبه علیه ترامپ رقم خورده که نشان میدهد بینظمی در کاخسفید جنبههای بیسابقهای پیدا کرده است.
موضوع دیگر که به نظرم خیلی مهم میآید، هماهنگی افسران اطلاعاتی آمریکا است. باید توجه داشت که شروع پرونده اوکراین گیت، با افشاگری یکی از همین افسران مشغول در جامعه اطلاعاتی آمریکا شکل گرفت و در ادامه دیدیم که برخی از آنها برای ادای شهادت به مجلس نمایندگان آمدند. یکی از همین نفرات، عضو ارشد کمیته امنیتی کاخسفید بوده که در نوع خود، مقام مهم و بسیار بالایی به حساب میآید. این متغییرها هر کدام باعث به وجود آمدن آشفتگی در کاخسفید شده که موجب به همریخته شدن ترامپ شده است. برخلاف ادعای رئیس جمهوری آمریکا که اعلام کرده بود هیچکس از کاخسفید علیه او شهادت نخواهد داد، شاهد آن هستیم که بسیاری از کارکنان و مقامات کاخسفید علیه رئیس جمهوری آمریکا شهادت دادند.
علاوه بر این وضعیت، دستگیری دو تاجر که با کمپین انتخاباتی ترامپ در ارتباط بودهاند و از سوی دیگر روابط نزدیکی با رودی جولیانی داشتند، به موضوع بسیار مهمی بدل شده است؛ چراکه یکی از اتهامهای آنها، پولشویی است. حالا اگر این تکههای پازل را کنار یکدیگر قرار دهیم به خوبی میفهمیم که در آمریکا و به خصوص کاخسفید چه خبر است. مساله نخست، برکناری ترامپ است. اگر او برکنار شود که تکلیف مشخص خواهد بود ولی اگر این اتفاق نیافتد، ضربه سنگینی از جانب دموکراتها به وجهه او وارد میشود. مساله دوم، ورود مایکل بلومبرگ به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا است. او با ۵۸ میلیارد دلار سرمایه، جزو پنج ثروتمند بزرگ دنیا به حساب میآید که میتواند ترامپ را از همین طریق کنار بزند. بنابراین باید بگویم که جبهه دموکراتها در وضعیت کنونی تقویت شده ولی جبهه ترامپ در حال تضعیف است. او به دلیل رشد اقتصادی آمریکا ممکن است کنار گذاشته نشود اما به موازات آن احتمال دارد جمهوریخواهان «مایک پنس» را جایگزین وی کنند.