محبعلی در گفتوگو با ایلنا:
القاعده و داعش، موج جدید ترورها در یمن را کلید میزنند/ ریاض دست به قمار خطرناکی زده است
مدیرکل پیشین غربآسیای وزارت خارجه گفت: القاعده و داعش از منظر چارچوببندی تشکیلاتی و ایدئولوژی با هم تفاوت دارند اما استقرار آنها در جنوب یمن، موج جدید ترورها و درگیریها را رقم خواهد زد.
«قاسم محبعلی» مدیرکل پیشین غربآسیای وزارت خارجه در تشریح ابعاد و دلایل راهاندازی پادگانهای آموزشی القاعده و داعش در جنوب توسط عربستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: مساله حضور القاعده در جنوب یمن و مناطق بیابانی این کشور که هممرز با عربستان و عمان است را نمیتوان به عنوان یک موضوع جدید مورد بررسی قرار داد؛ چراکه از قدیمالایام تاکنون سازمان تروریستی القاعده در یمن فعال بوده است. باید متوجه باشیم که «اسامه بنلادن» اصالتاً اهل یمن بوده و از سوی دیگر، نفوذ القاعده در یمن به همین دلیل و مسائل پیرامونی آن بسیار بالا و عمیق ارزیابی میشود. در این میان از زمانی که عربستان به یمن حمله کرد، هر چند وقت یک بار شاهد حملات پهپادی ایالات متحده به مواضع القاعده در یمن بودهایم و این مساله به خوبی نشان میدهد که تهدید القاعده در یمن تا چه حد جدی است؛ لذا احداث پادگانهای آموزشی برای القاعده و داعش در استانهای جنوبی یمن توسط عربستان سعودی از این جهت اهمیت دارد که میتواند وضعیت میدانی و سیاسی این کشور را دستخوش تغییر قرار دهد.
وی ادامه داد: اینکه ارتباط القاعده و عربستان تا چه حد عمیق ارزیابی میشود، موضوعی است که باید آن را در پیوندهای فکری و ایدئولوژیک میان حلقه تندروی ریاض و این سازمان بررسی کرد. البته ارتباط سعودیها با القاعده و حتی داعش موضوع جدیدی نیست بلکه در زمان جهاد در افغانستان، صفر تا صدِ حمایتهای مالی و ایدئولوژیک القاعده توسط عربستان سعودی صورت میگرفت. باید متوجه بود که تقویت داعش و القاعده آن هم در جنوب یمن موضوعی است که بیشتر از حیث میدانی و سپس سیاسی اهمیت دارد. درست است که تفاوتهای ساختاری و ایدئولوژیک میان داعش و القاعده وجود دارد اما به هر ترتیب سعودیها سعی میکنند از هر دو جناح برای حذف مخالفان خود در مناطق جنوبی یمن استفاده کنند. لذا این موضوع را باید پروژه جدید ریاض در دو فاز میدانی و سیاسی بدانیم.
این کارشناس ارشد مسائل منطقه با اشاره به آرایش مذهبی در یمن، گفت: اکثر اعضای القاعده از منطقه شبهجزیره هستند اما عناصر داعش، کادر مرکزی و همچنین هادیان آنها اکثراً تابعیت عراق و سوریه را دارند. از منظری دیگر باید متوجه بود که غرب یمن جمعیتی سنینشین دارد و در شمال یمن زیدیها مستقر هستند اما آنچه که موضوع را جالب میکند گرایش به وهابیت و سلفیت در جنوب یمن است که همین مساله فضا را برای زیستن داعش و القاعده مساعد میکند. به نظر میرسد سعودیها پس از آنکه نیروهای امارات از جنوب یمن خارج شدند به دنبال تثبیت خط و ربط و همچنین سیاست خود در این منطقه هستند؛ به صورتی که با تجمیع نیروهای داعش و القاعده نخست فاز ترور مخالفان و مهرههای کلیدی آنها شروع خواهد شد و در فاز دیگر اقدام به چانهزنی سیاسی در مذاکرات خواهند کرد. از این جهت استفاده از تروریستهای مذکور در خیلی از مناطق و کشورهای منطقه مسبوق به سابقه بوده و در یمن هم این اتفاق در حال رخ دادن است.
محبعلی افزود: اینکه خبر استقرار القاعده و داعش در جنوب یمن چقدر صحت دارد مسالهای است که باید به سابقه استفاده از عناصر این تشکیلات تروریستی در منطقه رجوع شود. واقعیت این است که پروژه مذکور یک سناریوی امنیتی با لایههای پنهان و اهداف خطرناک است که میتواند باعث به راه افتادن فاز جدید تقابلها در یمن و خصوصاً مناطق جنوبی این کشور شود. در این میان آنچه که مهم جلوه میکند انتشار اخبار در مورد مذاکره عربستان با انصارالله است. بر اساس اسناد، دادههای سیاسی و رسانهای مذاکره میان دو طرف از طریق ویدئوکنفرانس صورت گرفته و حتی اخباری در مورد سفر هیات انصارالله به عربستان منتشر شد. این مسائل به خوبی نشان میدهد که یمن در حال تجربه کردن وقایع جدید است اما واقعیتی که نمیتوان آن را کتمان کرد، این است که هیچ یک از طرفین حاضر در یمن نمیتوانند خود را پیروز تحولات سیاسی و میدانی این کشور بدانند.
وی خاطرنشان کرد: اوضاع و احوال به صورتی است که اگر قرار باشد تقابل میان طرفین در یمن ادامه پیدا کند ممکن است درگیری در شمال این کشور سالها ادامه داشته باشد. باید توجه داشت که پس از هدف قرار گرفتن آرامکو معادلهها به صورت چشمگیر تغییر پیدا کرد و بر این اساس یک تحول بنیادین در محور سیاسی اتفاق افتاد؛ به صورتی که قرار بر این شد تا با محوریت عمان گفتوگو میان عربستان و انصارالله صورت بگیرد و گشایش از سوی هر دو طرف بر اساس خط و ربطهای موجود، عملیاتی شود. سئوالی که در اینجا بدون پاسخ مانده این است که راهحل طرفین برای بحران یمن چگونه خواهد بود؟ باید متوجه بود که سعودیها به دلیل نفوذ سنتی در یمن ابزارهایی را در اختیار دارند که به راحتی میتوانند هر دولتی که در یمن سر کار بیاید را بیثبات کند. به همین دلیل باید ببینیم که در مذاکرات چه اتفاقی میافتد و خروجی آن چگونه جمعبندی شده و مورد توافق قرار میگیرد.