مطهرنیا در گفت وگو با ایلنا:
مصادره نفت مهمترین دلیل احداث پایگاه نظامی آمریکا در حسکه/هدف واشنگتن سلطه بر گلوگاههای انرژی خاورمیانه است
کارشناس مسائل آمریکا گفت: رئیسجمهوری ایالات متحده مجری سیاستهای کلان آمریکاست و از این جهت تمام سناریوهایی که در شمال سوریه پیادهسازی میشود با اهداف بلندمدت برنامهریزی شده است.
«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل و پیامدهای احداث پایگاههای نظامی آمریکا در شمال سوریه در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: برای تحلیل دلایل استقرار نظامیان و ساخت پایگاههای نظامی ایالات متحده در استان حسکه باید به این راهبرد کلی توجه کنیم که آمریکاییها برای سده آینده برنامه درازمدت دارند. آنچه ترامپ و تیم او در خاورمیانه انجام میدهند، دقیقاً بخشی از این برنامه بلندمدت به حساب میآید. متاسفانه بسیاری از تحلیلها در حوزه سیاست خارجی آمریکا غلط از آب درمیآید و اساساً ناظران بینالمللی و کارشناسان این حوزه، مولفههای محاسباتی را به صورت غلط کدگذاری میکنند. واقعیت این است که آمریکا به دنبال افزایش قدرت هژمونی خود در سراسر جهان است، اما در داخل کشور ما این مساله نوعی جزءگرایی مورد تحلیل قرار میگیرد. لذا برای تحلیل آمریکای ترامپ باید نگاه کلان به اجزای ایالات متحده و سناریوهای مدنظر آن داشته باشیم.
وی ادامه داد: فاکتورهای گوناگون در تحلیل اقدامهای آمریکا مورد نظر گرفته نمیشود و همین موضوع موجب شده تا عمده برآوردهایی که در مورد کاخ سفید صورت میگیرد با مشکل روبهرو شود. باید متوجه بود که از منظر تفکر سیستمی، ترامپ تمامِ آمریکا نیست بلکه جزئی از ۴۵ رئیسجمهوری ایالات متحده است که حالا پشت میز نشسته و در حال اجرای سیاستهای کلان واشنگتن است. او همانگونه که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ گفته بود به دنبال تحقق رویای آمریکایی است؛ لذا برای مرتفع کردن موانع پیش روی این شعار، سیاست ابهام و پیچیدگی را در دستور کار قرار داده است. ترامپ مسئول پیادهسازی سیاستهای کلان ایالات متحده است و البته روسای جمهور قبلی هم، چنین مسئولیتی را داشتند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ستون فقرات سیاست آمریکا در منطقه بر پایه نفت و منابع انرژی بنیان گذاشته شده است، گفت: نباید اقدامهای ایالات متحده در کل دنیا را سطحی قلمداد کنیم؛ به عنوان مثال در مورد وقایع اخیر سوریه این سطحینگری کاملاً در تحلیل مقامات، رسانهها و کارشناسان این حوزه مشهود بود. باید این مساله را درک کنیم که ایالات متحده در کل به دنبال تسلط نفتی بر خاورمیانه است. سناریوی مدنظر دولت فعلی حاکم بر کاخسفید این است که گلوگاههای انرژی را برای از پای درآوردن رقبای منطقهای و فرامنطقهای در دست بگیرد و به نفع خود مورد استفاده قرار دهد. برای نمونه چین و روسیه یکی از این اهداف در تئوری مصادره انرژی خاورمیانه به حساب میآیند. از سویی دیگر اعمال فشار بر ایران در حوزه نفتی هم در این بخش قابلیت تحلیل دارد. لذا آمریکا هیچ هدفی جز تسلط بر نفت خاورمیانه ندارد و هدف اول و آخر واشنگتن مصادره انرژی این منطقه است.
وی در پایان تصریح کرد: شاهد آن بودیم که ایالات متحده از شمال سوریه برای مدتی خارج شد و اجازه داد ترکیه وارد این نواحی شود و در نهایت سناریوی مدنظر آنها با حذف ابوبکر البغدادی در استان ادلب به صورت مقطعی به پایان رسید. گام بعدی یا به عبارتی دیگر محور اصلی این اقدام، ورود به مناطق نفتخیز شمال شرق سوریه بود. صراحتاً باید بگویم که تمام این جابهجاییهای میدانی و زد و خوردهای سیاسی تنها بخشی از یک برنامه درازمدت بود تا ایالات متحده بعد از بازی دادن افکار عمومی نهایتاً بر سر چاههای نفت سوریه مستقر شود. بنابراین احداث پایگاههای نظامی آمریکا در قامشلی کاملاً بر اساس یک سناریوی حساب شده صورت خواهد گرفت و در اینجاست که آشفتگی تحلیلهای داخلی را شاهد هستیم. آمریکا با احداث این پایگاهها در سوریه به دنبال تسلط و کنترل منابع نفتی با توسل به حضور نظامی است.