سیانان گزارش داد:
تظاهرات هنگ کنگ؛ در سایه اکثریت خاموش
حق با هر یک از دو طرف باشد، بهنظر میرسد که هنگ کنگ بنا نیست روی آرامش به خود ببیند. با این وجود، هستند معترضانی میانهرو که معتقدند خشونت بیش از آنچه که باید پیش رفته است.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی سیانان، «خوزه»، ۲۵ ساله، در سراسر تابستان هوادار دوآتشه تظاهرات در هنگ کنگ بود. حتی با خشنتر شدن تظاهرات، معتقد بود که تظاهرکنندگان از خود دفاع میکنند و این پلیس است که آنها را تحریک میکنند و حتی این خشونتها را بهخاطر هدف والای آنان میشود نادیده گرفت.
تا آنکه ۱۳ آگوست از راه رسید. آن شب، تصاویری ویدئویی از گروهی از تظاهرکنندگان را دید که در فرودگاه هنگ کنگ مردی را که مدعی بودند پلیس مخفی است دوره کردهاند. معترضان مچ دست او را پیچاندند و کتکش زدند تا آنکه از حال رفت و بر سر کسانی که بنا داشتند به او کمک پزشکی برسانند، فریاد زدند و مانعشان شدند.
خوزه گفت: «یادم هست که شوکه شده بودم. به تلویزیون نگاه میکردم و میگفتم که چه خبر است؟ چرا این کار را کردند؟ تا آن روز میفهمیدم که برای چه میجنگیم... به اتاقم بازگشتم و مدت زیادی به دیوار زل زدم.»
وقایع فرودگاه هنگ کنگ، نقطه عطفی در اعتراضهایی صلحآمیز بود که از ماه ژوئن و در اعتراض به قانون استرداد مجرمان به چین به راه افتاده بود. این در حالی است که معترضان و پلیس یکدیگر را به استفاده از خشونت متهم میکنند. معترضان شلیک بمبهای آتشزا را برآمده از اقدامهای تحریکآمیز پلیس و شلیک گاز اشکآور میدانند و پلیس نیز معتقد است که این تظاهرکنندگان بودند که خشونتها را آغاز کردند.
حق با هر یک از دو طرف باشد، بهنظر میرسد که هنگ کنگ بنا نیست روی آرامش به خود ببیند. با این وجود، هستند معترضانی میانهرو که معتقدند خشونت بیش از آنچه که باید پیش رفته است.
مردم پاسخهای متفاوتی درباره اینکه آیا تظاهرات بیش از حد خشن شده یا نه دارند. شماری معتقدند که اعتراضها هنوز آنچنان که باید به خشونت نکشیده است، چراکه هنوز کسی بهطور جدی زخمی یا کشته نشده است. اینان معتقدند که پلیس عامل از کنترل خارج شدن تظاهرات است.
«مارکوس»، جوانی ۲۲ ساله، گفت که مشکل «خشونت بیمورد» است، اما او نیز مانند بسیاری از معترضان معتقد است که اعمال تظاهرکنندگان قابلتوجیه است. برای مثال، او معتقد بود که خشونتهای اعمالشده از سوی معترضان در فرودگاه هنگ کنگ بیش از حد بوده، اما در عین حال اشاره کرد که فردی که از ویدئوها مورد ضربوشتم قرر گرفته بهراستی پلیس مخفی بوده است. او گفت: «در چنین موقعیتی، کسی فکر نمیکند که تحقیقات بیشتری انجام دهد. مدارک کافی در کیف این فرد وجود داشت.»
این دیدگاه البته در میان تظاهرکنندگان و کسانی که با آن همدردی میکنند مشترک است؛ مخالفت مبهم با خشونت، اما در عین حال به رسمیت شناختن اعمال آن از سوی معترضان. «یارا»، ۲۲ ساله که در زمینه مشاوره کار میکند گفت: «اگر ببازیم به آن میگویند شورش. اما اگر ببریم آن را انقلاب مینامند و تمام خشونتهای اعمالشده دست آخر خوب تلقی میشود.»
بسیاری از معترضان البته منطق خشونت برای رسیدن به خیر والاتر را قبول دارند. این گروه میگویند که اگر آنها بر سر مواضع خود پافشاری نکنند، آزادی بیان، آزادی رسانهها و استقلال این منطقه برای همیشه از دست خواهد رفت و چین آن را تحت کنترل کامل خود خواهد گرفت. به نظر آنان، خشونت معادل است با جانفشانی برای حفظ و نجات این شهر.
«اکثریت خاموش» اما کسانی هستند که نقدهایی هم به این اعتراضها دارند. آنان معتقدند که تظاهرکنندگان بینظمی و ترس را در سراسر شهر میگسترانند، اقتصاد را نابود میکنند و نهتنها به خود بلکه به کسانی که در این میانه گیر افتادهاند نیز ضربه میزنند. مشخص نیست این «اکثریت خاموش» دقیقا چند نفر هستند و اینکه آیا اصلا میتوان آنان را اکثریت نامید یا نه. البته در شبکههای اجتماعی میتوان شماری از آنان را دید.
شماری معتقدند که به هیچ روی نمیتوان آنچه «خشونت و ویرانی» معترضان مینامند را توجیه کرد و بخشید. آنان معتقدند که در این صورت میتوان دیگر اقدامهای گروههای دیگر را نیز توجیه کرد و بدین ترتیب را راه را برای چندقطبیکردن این شهر و سانسور باز کرد.
«پاتریک»، ۲۶ ساله، گفت که آنچه از خود ویرانیها بدتر بوده، «قبول این اقدامها از سوی مخالفان دولت» است. وی هواداران این خشونتها را متهم کرد که یا جرئت نمیکنند این اقدامها را محکوم کنند یا آنکه به راستی باور دارند که خشونت مشروع است. او گفت که نمیداند کدام گروه از دیگری بدتر است. وی در ادامه عنوان کرد: «به نظرم این خودش ترسناک است، نه خود عمل بلکه واکنشها به آن.»
این در حالی است که شماری از معترضان بهخاطر آسیب زدن به اموال عمومی و حمله به فرودگاه بینالمللی عذرخواهی کردهاند. اما،شماری از مردم معتقدند که عذرخواهی بهتنهایی کافی نیست. یکی از معترضان گفت: «ما با تخریب اموال نشان دادیم که چه میخواهیم، مگر نه؟ اگر همینطور به کارمان ادامه دهیم، مردم دیگر به این نتیجه میرسند که این خشونتها هیچ هدف مشخصی را دنبال نمیکند. به نظرم از جایی به بعد باید این خشونتها را مهار کرد.»