سفیر کوبا در تهران در گفتوگو با ایلنا:
اقدامات آمریکا علیه کوبا نسلکشی و نقض حقوق بشر است/ تحریمها علیه ایران و کوبا فرصت است، نه تهدید/ مذاکره تنها راه برونرفت از بحران ونزوئلا
سفیر کوبا در تهران گفت: همواره گفتهایم که حاضریم با هر دولتی در آمریکا گفتوگو کنیم، اما یک شرط داریم: برابری، احترام متقابل و حفظ استقلال و آزادی. بهغیر از این هیچ پیششرط دیگری نداریم. آمریکا نمیتواند انتظار داشته باشد کوبا در اصول اولیه خود تغییری ایجاد کند. باید دو طرف به سیاستهای داخلی یکدیگر احترام بگذارند و نباید هیچ دخالتی در امور داخلی هر کشور صورت بگیرد.
به گزارش ایلنا، «الکسیس باندریچ وگا»، سفیر کوبا در ایران، در رابطه با همکاریهای تجاری و نظامی میان تهران و هاوانا به خبرنگار ایلنا گفت: «ایران و کوبا با یکدیگر همکاری نظامی ندارند. هیچ یک از دو طرف علاقهای برای کار در این زمینه نشان ندادهاند. در رابطه با مسائل تجاری باید گفت که از اواخر سال ۲۰۱۷، روابط تجاری تهران-هاوانا تاحدودی آسیب دید. یکی از دلایل این امر، تاخیر در بازپرداخت بدهی کوبا به ایران بود که این مشکل در حال حل شدن است. شرایط اقتصادی کوبا تاحدودی پیچیده است و ما مشکلات عدیدهای را از سر گذراندهایم. برای مثال، باید به توفانهایی اشاره کرد که اخیرا کوبا را درنوردید. این حوادث غیرمترقبه که ۳۲ هزار و ۶۰۰ میلیون دلار خسارت در پی داشت باعث شد هزینههای داخلی کشور بسیار افزایش پیدا کند. نکتهای که باید در نظر داشت این است که کوبا ۶۰ سال تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد و این مبلغ برای کشور ما بسیار سنگین تلقی میشود. در چند مدت اخیر، تحریمهای آمریکا علیه کوبا افزایش پیدا کرده است. ما همواره سعی کردهایم که روابط حسنهای با ایران داشته باشیم و این دوستی را حفظ کنیم. تجارت با کشوری مانند کوبا نیازمند ارادهای سیاسی است. برای نمونه، تجارت با کوبا نیازمند بازه زمانی میانمدت یا بلندمدت است. دلیلش هم این است که کوبا بهخاطر مشکلات اقتصادی قادر نیست در کوتاهمدت مبالغ مورد نیاز را پرداخت کند و باید در میانمدت یا بلندمدت این رقمها را بازپس دهد.»
وی در ادامه افزود: «ما تلاش کردیم با شرکتهای ایرانی در ارتباط باشیم و شرایطی را که در زمینه تجارت داریم، برای آنها توضیح دهیم و اوضاع سیاسی و قانونی را برایشان شرح دهیم. برای مثال، نمایشگاهی در هاوانا برگزار کردیم و از شرکتهای ایرانی دعوت کردیم که در این نمایشگاه اقتصادی شرکت کنند. بیشترین پیشرفتی که کوبا در زمینه تجارت با ایران داشته در زمینه دارویی، بیوتکنولوژی، محصولات و تجهیزات پزشکی و همچنین ثبت دارو بوده که باعث شده هر دو کشور بتوانند محصولات یکدیگر را ثبت کنند. در زمینه انتقال تکنولوژی، بهویژه در زمینه واکسن، همکاریهای بسیار خوبی با ایران داشتهایم. همه میدانیم که ایران و کوبا تحت تحریمهای شدیدی قرار دارند و این طبعا برخی کارهای تجاری را با دشواری مواجه میکند. این اما از طرفی باعث تسهیل همکاریها هم میشود. شرکتهای ایرانی ترسی از تجارت با شرکتهای کوبایی ندارند و طبعا شرکتهای کشور ما نیز رویکرد مشابهی به شرکتهای ایرانی دارند. بنابراین دو طرف میتوانند آزادانه و در زمینههای متفاوت با یکدیگر به تجارت بپردازند و روابط خود را گسترش دهند. به نظر من، تحریمها علیه ایران و کوبا یک فرصت است و نه یک تهدید. این فرصتی است برای پیشبرد بیشتر روابط میان دو کشور تا بتوانیم این فشارها را پشت سر بگذاریم.»
وی در زمینه تحریمهای آمریکا علیه صنعت دارویی کوبا و اینکه آیا میتوان این اقدام واشنگتن را نمادی از تروریسم اقتصادی دانست یا نه گفت: «کوبا ۶۰ سال است که تحت چنین تحریمهایی قرار دارد و کشور ما تلاش دارد در زمینه دارویی به خودکفایی برسد و مشکلی در این مورد نداشته باشد. هدف قرار دادن بخش دارویی و سلامت کوبا، یکی از نقشههای کثیف آمریکا بود، اما ما توانستیم بهخوبی از آن گذر کنیم. البته در زمینه فناوری، مواد اولیه و قطعات پزشکی با مشکلاتی مواجه شدهایم. حقیقتا، این تحریمها به مرگ بسیاری از کوباییها انجامید. کلمه تروریسم اقتصادی، کلمهای تقریبا جدید در ادبیات ژئوپولتیک جهان است. از لحاظ سیاسی این لفظ را کاملا میپذیریم. در زمینههای علمی نیز چنین واژهای معنا دارد. اما حرف ما این است که تحریمهای آمریکا، نقض حقوق بشر مردم کوبا و یک بازی سیاسی است. ما معتقدیم که این تحریمها را حتی میتوان نسلکشی نیز به شمار آورد. این تحریمها در تضاد با قوانین سازمان ملل، مانند قانون این سازمان که در سال ۱۹۴۹ در رابطه با نسلکشی به تصویب رسید، قرار دارد. از سوی دیگر، این تحریمها را میتوان فعالیتی در زمینه جنگ اقتصادی به شمار آورد.»
سفیر کوبا در ایران، سپس با اشاره به ممنوعیتهای اعمالشده از سوی واشنگتن برای سفر «رائول کاسترو»، دبیر اول حزب کمونیست این کشور، به آمریکا گفت: «نکته جالب اینجاست که رائول کاسترو شخصا علاقهای برای سفر به آمریکا نداشت. اصولا نیازی برای سفر او به نیویورک وجود ندارد. آمریکا هر ساله بودجهای برای خرابکاری در کوبا اختصاص میدهد تا اتحاد میان مردم را از میان ببرد. هدف از این کار، نابودی انقلاب و به انحراف کشاندن آن است. پوشش رسانههای جهان از اوضاع کشور ما نیز به همین شکل و در راستای همین منافع است. برای همین، وزارت خارجه آمریکا ناگهان عنوان کرد که کاسترو اجازه سفر به این کشور را ندارد، حال آنکه اصلا ما چنین درخواستی نداده بودیم! این اقدامها تنها میخواهد به احساسات مردم لطمه بزند. در نهایت، این اقدامها تاحدی مصرف انتخاباتی دارد. هر زمان با شروع انتخابات آمریکا، تحریمهایی علیه مردم ما اعمال میشود و هدفشان چیزی نیست جز جلب آرای مردم این کشور. این خود نشان میدهد که دولت آمریکا براساس اقدامهایی دروغین و غیرقانونی بنا شده است.»
وی در زمینه آغاز تحقیقات برای استیضاح «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، گزینههای احتمالی پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ و تاثیری احتمالی روی کار آمدن شخصی جدید در کاخ سفید بر روابط واشنگتن-هاوانا گفت: «این اتفاقها البته میتواند تاثیری مثبت بر روابط دو کشور داشته باشد. همهچیز بستگی به این دارد که دولت آینده آمریکا چه رویکردی داشته و چه کسی در راس امور قرار داشته باشد. شخصا معتقدم که حتی اگر ترامپ هم از رویکردهای خصمانهاش دست بردارد، روابط میان دو کشور میتواند بهبود پیدا کند. ما همواره گفتهایم که حاضریم با هر دولتی در آمریکا گفتوگو کنیم، اما یک شرط داریم: برابری، احترام متقابل و حفظ استقلال و آزادی. بهغیر از این هیچ پیششرط دیگری نداریم. آمریکا نمیتواند انتظار داشته باشد کوبا در اصول اولیه خود تغییری ایجاد کند. باید دو طرف به سیاستهای داخلی یکدیگر احترام بگذارند و نباید هیچ دخالتی در امور داخلی هر کشور صورت بگیرد. مردم کوبا تصمیمگیرنده امور در کوبا هستند، نه کشورهای خارجی. آمریکا هیچ حقی از لحاظ قانونی و اخلاقی بر کوبا ندارد و نمیتواند برای ملت ما نسخه بپیچد».
وی ادامه داد: «برابری و حفظ حق حاکمیت جزو اصول اولیه ارتباط میان دو کشور است. اصولا، خود سیستم سرمایهداری سبب میشود غرایز انسان در زمینه خودخواهی پیش برود و این به فساد در بشر میانجامد. در این سیستم، پول همهچیز است و زندگی و مرگ انسانها را تعیین میکند. این سبب میشود بخش بشری و انسانی کنار گذاشته شود. این رژیم چیزی نیست جز توزیع ناعادلانه منابع میان افراد و این خود به نابرابری میان ملتها میانجامد. این نظام چیزی نیست جز امپراتوری قویها بر مستضعفین. اما نظام کشور ما، در جهت مخالف حرکت میکند. نظامی سوسیالیستی ما میگوید که بشر باید هرآنچه را در اختیار داشته باشد که به آن احتیاج دارد، نه کمتر و نه بیشتر. هدف ما استفاده از منابع طبیعی است، اما به نفع تمامی مردم. ما نه میخواهیم استثمارگر داشته باشیم و نه کسانی که مورد استثمار قرار میگیرند. ما با پیشرفت ضدیتی نداریم، اما معتقدیم که این پیشرفت باید میان همگان تقسیم شود. همچنین باید به بخش اخلاق انسان نیز توجه کرد که این باعث افزایش حس همبستگی میان انسان میشود. اما سرمایهداری برای رسیدن به اهدافش، راهی جز زور و جنگ در چنته ندارد. ما هر بار که تلاش کردیم با کشوری ارتباط برقرار کنیم، به قوانین و رسوم و نظام داخلی آن کشور احترام کامل گذاشتهایم. کوبا دخالت در امور داخلی کشورها را کاملا مردود میداند. کشور ما برای رسیدن به اهداف خود همواره تلاش کرده و در عین حال سعی کرده رویکرد صلحطلبانه خود را حفظ کند. در همین راستا، حتی کشورهایی که از لحاظ فکری با ما تفاوت دارند هم، در صورت وجود احترام دوجانبه، دوست ما تلقی میشوند. باید با یکجانبهگرایی و دخالتهای تروریستی در امور داخلی کشورها را مردود میدانیم. همواره آمریکا بوده که این رویکردها را پی گرفته و تلاش کرده در امور دیگر کشورها دخالت کند. در تمامی مجامع بینالمللی نیز به این موضوعها اشاره کردهایم.»
الکسیس باندریچ وگا در رابطه با تحولات در ونزوئلا، گفتوگوی میان نمایندگان مخالفان و دولت و همچنین اتهامهای مطرحشده علیه هاوانا در رابطه با دخالت در امور داخلی کاراکاس گفت: «کوبا همواره هرگونه تحریم و تهدید علیه ونزوئلا را محکوم کرده است. شماری از مقامهای آمریکا تلاش کردند “خوان گوایدو”، رهبر مخالفان ونزوئلا، را بهعنوان رئیسجمهور خودخوانده در ونزوئلا مطرح کنند. یکی از دروغهایی که علیه کوبا مطرح شد، حضور نیروهای نظامی این کشور در ونزوئلا است. همچنین ما را به دخالت در امور داخلی ونزوئلا متهم کردهاند. ما تمامی این اتهامها را رد میکنیم. این در حالی است که هاوانا آشکارا و بهطور شفاف از دولت “نیکلاس مادورو”، رئیسجمهوری ونزوئلا، حمایت میکند. دلیل ما هم این است که مردم ونزوئلا کاملا از مادورو حمایت میکنند. از سوی دیگر، گوایدو در میانه یک پارک خودش را رئیسجمهور یک ملت اعلام کرد! حال آنکه حتی در پارلمان هم بیشتر از ۹۷ هزار رای در چنته نداشت، اما هواداران مادورو شش میلیون رای به دست آورده بودند. این خود نشان میدهد که این فرد چه جایگاهی در میان مردم دارد! آمریکا اما تلاش کرد با تحریمهای اقتصادی و بلوکه کردن حسابهای ونزوئلا در دیگر کشورها، به مردم این کشور فشار بیاورد. آمریکا هنوز به این نکته پی نبرده که مردم کوبا و ونزوئلا در برابر فشار و دروغ سر خم نمیکنند. روابط میان کوبا و ونزوئلا نمادی برای روابط حسنه در سراسر جهان است، چراکه که با استقلال و حاکمیت یکدیگر احترام میگذاریم و تلاش کردهایم ملتهایمان را با یکدیگر متحد کنیم.»
وی در ادامه افزود: «در حال حاضر ۲۰ هزار کوبایی در ونزوئلا مشغول به کار بوده که ۹۶ درصد از آنها زن هستند. این افراد در بخشهای پزشکی، سلامت و فرهنگی مشغول به کار هستند. نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در ونزوئلا در پی اقدامهای ما در زمینه پزشکی از مرگ نجات پیدا کردند. میلیونها واحد واکسن از طرف هاوانا در اختیار دولت ونزوئلا قرار گرفت و طی کلاسهای سوادآموزی بیش از سه میلیون ونزوئلایی را باسواد کردیم. اما آمریکا از سوی دیگر، چندین و چند پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد، از جمله در خود کوبا. اما ما هیچگاه در زمینه نظامی در ونزوئلا فعالیت نداشتیم. آمریکا میخواهد دولت مشروع ونزوئلا را کنار بگذارد تا بتواند بر تمامی منطقه آمریکای لاتین سیطره داشته باشد. هاوانا موافق گفتوگو میان نمایندگان مخالفان و دولت است. به نظر هاوانا، مذاکره یگانه راهحل برای برونرفت از این مسئله است. اما دخالتهای آمریکا در امور داخلی ونزوئلا باید متوقف شود.»
سفیر کوبا در ایران با اشاره به سخنان اخیر رئیسجمهوری آمریکا و برزیل در مجمع عمومی سازمان ملل در رابطه با ضرورت نابودی سوسیالیسم گفت: «من شک دارم که رؤسای جمهور ایالات متحده و برزیل اصلا چیزی از سوسیالیسم بدانند. آنها اصلا نمیدانند که راجع به چه حرف میزنند. ترامپ از این حرفها برای کارزارهای انتخاباتی خود بهره میبرد. یکی از روشهای معمول ترامپ و اصولا جمهوریخواهان این است که نامزدهای حزب دموکرات را بهعنوان سوسیالیست نشان دهند تا بدین وسیله بتوانند آنها را از عرصه رقابت کنار بگذارند. مقامهای آمریکا منابع مالی بسیاری خرج میکنند که نشان دهند ما در حال شکست هستیم. اما کافیست نگاهی به جهان بیندازیم و ببینیم که نظامهای سرمایهدارانه چگونه در سراسر جهان شکست خوردهاند و چه بینظمی فراگیری در این کشورها حاکم است. اما باید پرسید که آمریکایی که خود دچار مشکلات اقتصادی بسیار است و در نابرابری فراوان فرو رفته است چگونه میتواند ادعای رهبری جهان را داشته باشد؟ کشوری که به اکثر کشورهای جهان بدهکار است چگونه میتواند از پیروزی دَم بزند، آن هم کشوری که براساس جنگافروزی و استثمار پیش میرود؟ آمریکایی که بخش بسیاری از مردمش زیر خط فقر زندگی میکند، چطور میتواند برای ما نسخه بپیچد؟ آیا میخواهند در کشورهای دیگر نیز تنها یک درصد از مردم ثروتها را در اختیار خود بگیرند؟ اما حقیقت جهان نشان میدهد که اوضاع به گونه دیگری است. نظام سیاسی جهان امروز باید تغییر کند! شاهد تغییرات مهم در آمریکای لاتین هستیم، از آرژانتین گرفته تا بولیوی و اکوادور. نکته مهم اما حفظ استقلال هر یک از این کشورها است».