میرکوشش در گفتوگو با ایلنا:
حذف بولتون در راستای سیاستِ «اول ترامپ» شکل گرفت/ نباید بر ورود و خروج اشخاص در کاخ سفید قمار کنیم
کارشناس مسائل آمریکا گفت: روند سیاستگذاری در آمریکا از یک قاعده خاص تبعیت نمیکند و ممکن است یک چهره تندروتر به عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب شود.
«امیرهوشنگ میرکوشش» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل حذف جان بولتون و تاثیر آن بر سیاست خارجی کاخسفید در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: کنار گذاشته شدن بولتون از سمتش که یکی از جایگاههای بسیار حساس در ساختار سیاسی و امنیتی ایالات متحده به حساب میآید، برخلاف آنچه که در اخبار و تبلیغات آمده است، یک امر طبیعی در دولت دونالد ترامپ به حساب میآید. باید توجه داشته باشید که بولتون سومین مشاور امنیت ملی آمریکا بعد از فلین و مکمستر بود که در دولت ترامپ کنار گذاشته شد و علاوه بر آن چندین مقام ارشد در کابینه فعلی ایالات متحده تاکنون برکنار شدند. از این منظر باید بپذیریم که تغییر در کابینه و عزل و نصبهایی که در کاخسفید صورت میگیرد به یک روند تبدیل شده که بانی و پایهگذار آن فقط ترامپ است؛ چراکه او همچنان معتقد است کسانی در دولتش وجود دارند که با نظرهای او مخالف هستند.
واقعیت این است که ترامپ سیاستِ «اول آمریکا» را برای سیاست خارجی خود برگزید و حالا کاملاً مشخص است که در داخل ایالات متحده سیاستِ «اول ترامپ» را در دستور کار خود قرار داده است. او رسماً با کنار زدن یکی از تحریککنندهترین چهرههای کاخسفید این پیام را به دنیا مخابره کرد که حرف او باید فصل الخطاب باشد. توئیتهایی که در چند روز اخیر میان ترامپ و بولتون رد و بدل شده به خوبی نشان میدهد که اختلافهایی میان این دو نفر با محوریت پرونده صلح افغانستان، ایران، کرهشمالی، ونزوئلا و غیره وجود داشته و حتی نسبت به گذشته عمیقتر شده است. ترامپ به دنبال بازسازی خودش است و در داخل آمریکا به دنبال آن است که سیاستش را به نحوی پیش ببرد تا هرچه به انتخابات ۲۰۲۰ نزدیک میشویم بتواند دست برتر را در پیش داشته باشد. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران در داخل و همچنین مقامهای و رسانههای کشورمان مباحثی را مطرح میکنند که واقعاً خندهدار است.
این استاد دانشگاه با اشاره به انتصاب موقت گری کوپرمن به عنوان مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، گفت: اینکه در فضای عمومی و رسانهای گفته میشود که جایگزین بولتون میتواند فضا را تغییر دهد یا با ورود او به کاخسفید سیاست ایالات متحده تغییر میکند، موضوعی است چندان واقعیت ندارد. باید متوجه بود که مجموعه اجزای تشکیل دهنده شورای عالی امنیت ملی آمریکا به صورت تیمی کار میکنند و باید آن را یک مجموعه کامل دانست. اینکه فکر کنیم با رفتن بولتون سیاست ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی تا حد زیادی تغییر میکند کاملاً غلط است. برای نمونه، زمانی که بولتون از کاخسفید خارج شد، پمپئو و منوچین طی کنفرانس خبری مشترک اعلام کردند که فشارها علیه ایران ادامه خواهد داشت. این به خوبی نشان میدهد که نباید بر روی ورود و خروج اشخاص در کاخسفید قمار کنیم.
میرکوشش افزود: ترامپ یک تاجر است و چه بسا برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ پروندههای ونزوئلا، ایران و کرهشمالی را وارد فرآیند معامله سیاسی کند. او در داخل به دنبال ترمیم وجهه خود است و مجموع این مولفهها نشان میدهد که عزل و نصبها فقط جنبه سیاست خارجی ندارد بلکه او در داخل محتاج رای مردمش است. بسیاری از مطبوعات و فعالان رسانهای پس از عزل بولتون اعلام کردند که راه برای مذاکره با ایران هموار شده و حتی عدهای دیگر ادعا کردند که کنار گذاشتن بولتون از کابینه پیش شرط تهران بوده است. این سخنان هیچ مبنای علمی و حتی سیاسی ندارد؛ صراحتاً میگویم که حتی اگر روحانی و ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار کنند، این موضوع به نفع ترامپ رقم خواهد خورد نه جمهوری اسلامی ایران. باید بفهمیم که روند سیاستگذاری در ایالات متحده از یک قاعده خاص پیروی و تبعیت نمیکند؛ یعنی حتی ممکن است که یک چهره تندروتر از بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ انتخاب شود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: اخباری مبنی بر اینکه بولتون در پرونده افغانستان و لغو حضور طالبان در نشست کمپدیوید دخالت کرده منتشر شده است که به نظرم این مسائل بیش از پیش چهره بولتون را بزرگ میکند. معتقدم تصمیم ترامپ بیش از بولتون در پرونده افغانستان تاثیرگذار بوده است. این بزرگنماییها دقیقاً مانند استفاده از عبارت «هرج و مرج در کاخسفید» است که روزهای اخیر چندین بار از آن و در راستای تحلیل وضعیت خروج بولتون توسط رسانهها استفاده شد که مقصود آن تخریب ترامپ برای انتخابات است و احتمال دارد به زودی مسائلی علیه او علنی شود. آنچه مشخص خواهد بود این است که این تغییرات در کاخسفید به شخصیت ترامپ مربوط است و ساختار از این تغییرات تبعیت خواهد کرد. در مورد ایران هم مسائلی که گفته میشود تا حدودی خوشبینانه است. نباید سادهاندیش باشیم؛ چراکه برای اولین بار در سند امنیت ملی آمریکا ۱۷ بار نام ایران به عنوان دشمن ذکر شده و این به معنای این است که واشنگتن روی این کلمه برنامهریزی کرده است.