یادداشتی از علی بیگدلی به بهانه سالگرد یازده سپتامبر؛
مواد مخدر، جذابیت افغانستان برای آمریکا!
کارشناس مسائل آمریکا گفت: بعد از ۱۱ سپتامبر تفسیر و تحلیل رادیکالیسم هم تفاوت پیدا کرد. دیگر القاعده همانند گذشته نمیتواند در افغانستان یا عراق فعالیت کند اما این طالبان است که همچنان در حال مبارزه با آمریکا در افغانستان پس از ۱۸ سال است.
«علی بیگدلی» کارشناس مسائل آمریکا طی یادداشتی برای ایلنا به مناسبت هجدهمین سالگرد ۱۱ سپتامبر به تشریح دستاوردهای آمریکا در افغانستان و عراق پس از حمله به این کشورها از سال ۲۰۰۱ پرداخت که به شرح ذیل از نظر میگذرد:
با گذشته ۱۸ سال از ضدواقعه یازدهم سپتامبر همچنان ابعاد تیره و تاریک این پرونده به قوت خود باقی است. ابهامهایی نظیر خالی بودن دفاتر یهودیهای مستقر در مرکز تجارت جهانی در روز حملات سپتامبر، شنیده شدن صدای انفجارهای متعدد در طبقات، لاپوشانی اقدامهای سیاسی و امنیتی عربستان سعودی توسط دولتهای آمریکا تا به امروز و انفعال دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده مسائلی است که همچنان با گذشت ۱۸ سال بدون پاسخ است. چند روز بعد از حوادث مذکور در سال ۲۰۰۱ یک روزنامهنگار فرانسوی با انتشار کتاب کوچک اعلام کرد که این موضوع توسط ایالات متحده طرحریزی و اجرا شده است.
هیچ شکی وجود ندارد که حملات ۱۱ سپتامبر بهانهای بود برای حمله به عراق و افغانستان و امروزه شاهد آن هستیم که روز به روز این موضوع با رفتار آمریکاییها تایید میشود. افغانستان در آن روزگار در مثلث چین، روسیه و ایران قرار داشت و ایالات متحده به دنبال آن بود تا بتواند این توازن را از بین ببرد. طبیعی است که به هم زدن این توازن حدود ۸۰۰ میلیارد دلار برای آمریکاییها هزینه داشت و در عوض آنگونه که نقطهگذاری کرده بودند نتوانستند منافع خود را تامین کنند. آمریکاییها در طول این سالها معادن زیر زمینی و رو زمینی افغانستان را غارت کردند و از سوی دیگر تجارت هروئین و مورفین یکی از اساسیترین راهبردهای ایالات متحده در افغانستان. تا جایی که آنها تجارت مواد مخدر در افغانستان را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند و برای آنها حکم حیات را دارد.
در مورد عراق اوضاع به صورت دیگر بود. بدون شک آنها در مورد این کشور اشتباههای زیادی داشتند و حتی حمله به این کشور هم با دلایل غیر منطقی صورت گرفت. آمریکاییها چشمشان به نفت عراق دوخته شده بود و از سوی دیگر به دنبال کم کردن نفوذ ایران در این کشور بود. حمله به بغداد و سقوط صدام حساب نشده صورت گرفته و همین موضوع رادیکالیسم افراطی را تحریک کرد که این هم پروژه آمریکاییها بود. واشنگتن سعی کرد با عقد قراراد امنیتی میان خود و بغداد چتر امنیتی را به نفع خود هماهنگ و سازماندهی کند اما عراق به حیاط خلوت ایران تبدیل شد. دقیقاً موضوعی که آمریکا خواهان او نبود و بسیار سعی کرد تا آن را سرکوب کند اما نتوانست.
بعد از ۱۱ سپتامبر تفسیر و تحلیل رادیکالیسم هم تفاوت پیدا کرد. دیگر القاعده همانند گذشته نمیتواند در افغانستان یا عراق فعالیت کند اما این طالبان است که همچنان در حال مبارزه با آمریکا در افغانستان پس از ۱۸ سال است. طالبان نگاه محلی به افغانستان دارد و القاعده به دنبال تاسیس شبکه جهانی بوده و هست اما به هر حال خروجی اقدام ایالات متحده در هر دو کشور آن چیزی که واشنگتن مد نظر داشت، نبود و به نظرم در افغانستان هم اوضاع خرابتر خواهد شد.