مکی در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
پیامدهای استعفای نخستوزیر ایتالیا/ سناریوهای محتمل احزاب برای کسب قدرت در رم
کارشناس مسائل اروپا گفت: انفعال سیاسی و رسانهای نخستوزیر ایتالیا و عدم تجربه او در پیوند احزاب با یکدیگر موجب فرو رویزش دولت شد.
«مرتضی مکی» کارشناس مسائل اروپا در تشریح ابعاد و پیامدهای استعفای نخستوزیر ایتالیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: با نگاهی به کارنامه سیاسی دولتها در ایتالیا به این خروجی میرسیم که مساله سقوط دولتها و عمر کوتاه آنها یکی از مسائلی است که در طول تاریخ سیاسی این کشور امری بدیهی و غیر قابل انکار است؛ به گونهای که از جنگ جهانی دوم تاکنون حدود ۶۰ دولت در ایتالیا روی کار آمدند. در این مدت تنها دو دولت توانست تا آخرین روز زمام امور را در دست داشته باشد که یکی از آنها دولت «سیلویو برلوسکونی» بود که توانست از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ در راس امور باقی بماند و کار خود را به پایان برساند. در زمان تشکیل دولت فعلی ایتالیا که «جوزپه کونته» به عنوان نخستوزیر آن انتخاب شده بود گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه دولت ائتلافی نتواند کار خود را به صورت کامل به انتها برساند وجود داشت.
وی ادامه داد: بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران از همان ابتدای کار، ترکیب دو حزب پنج ستاره و لیگ را نامتعارف قلمداد میکردند و خیلیها بر این باور بودند که این دو حزب از اول کار با یکدیگر مشکل داشتند و هیچ هماهنگی بین آنها دیده نمیشد. یکی از دلایل ایجاد و تعمیق شکاف میان دو حزب پنج ستاره و لیگ، عدم تجربه سیاسی کونته به عنوان نخستوزیر ایتالیا بود. واقعیت این است که او یک حقوقدان بود و اساساً تجربه فعالیت سیاسی نداشت و به همین دلیل نتوانست هر دو جریان سیاسی را با یکدیگر همسو کند. همین عدم تحرکها باعث شد تا ماتئو سالوینی (معاون نخستوزیر ایتالیا) وارد میدان شود و ابتکار عمل را به دست بگیرد. به گونهای که سالوینی علناً طرحهای خود را به دولت ارائه میداد و به صورت کلی او گرداننده صحنه سیاسی ایتالیا بود. از این منظر است که میگوییم کونته کاملاً منفعل بود و حتی در عرصه رسانهای هم به چشم نمیخورد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به دلیل برجسته شدن سالوینی در عرصه سیاسی ایتالیا گفت: انفعال نخستوزیر ایتالیا و فعال شدن نقش سالوینی موجب شد تا محبوبیت حزب لیگ افزایش پیدا کند و همین موضوع باعث شد که حزب پنج ستاره عملاً به حاشیه رانده شود. این مسائل به علاوه دعواهای حزبی باعث چندپاره شدن فضای سیاسی ایتالیا شده است. طبیعی است این روند موجب شده تا ایتالیا نتواند برای بحران پناهجویان و بحران مالی کاری کند و نهایتاً شاهد یک اکثریت شکننده در پارلمان ایتالیا هستیم. در مقطع کنونی عدهای معتقدند که یکی از سناریوهای پیشرو، به روی کار آمدن ماتئو رنتزی (نخستوزیر سابق ایتالیا) است اما به نظرم حتی اگر وی بتواند با جنبش پنجستاره یا هر جریان دیگری به توافق برسد باز هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مشکل اصلی و فعلی در ایتالیا این است که هر شخصی وارد گردونه قدرت شود بازهم نمیتواند شعارهای خود را محقق کند؛ چراکه ایتالیا و یونان دو کشوری هستند که بیشترین سطح و میزان بدهی در اروپا را دارند. اگر در شرایط کنونی دموکراتها بتوانند با جنبش پنج ستاره ائتلاف کنند اوضاع و احوال تا حد زیادی تغییر خواهد کرد و این موضوع خوشایند سالوینی نخواهد بود. اگر حزب لیگ با رهبری سالوینی بتواند با حزب منتسب به برلوسکنی ائتلاف کند و انتخابات زودهنگام هم برگزار شود، آنوقت تا حدودی میتوان معادلات را به صورت دقیق تحلیل کرد. بنابراین در فضای فعلی باید منتظر بود تا ببینیم چه اتفاقی در روند سیاسی و یارکشیهای حزبی خواهد افتاد و سپس تحلیل ارائه کرد.