چراغی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
عدن به صحنه جنگ صوری عربستان و امارات تبدیل شده است/جنگ نیابتی، پوششی برای تجزیه یمن
کارشناس مسائل سیاسی و رسانهای منطقه تاکید کرد: اختلاف ریاض و ابوظبی در یمن بسیار جدی است اما جنگ در عدن به ویترین نمایشی برای تجزیه یمن تبدیل شده است.
«جلال چراغی» کارشناس مسائل سیاسی و رسانهای منطقه با اشاره به آخرین وضعیت میدانی یمن و شروع جنگ نیابتی در جنوب این کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: برای فهم وضعیت فعلی یمن باید به صورت گذرا به وقایع اخیر اشاره کنم. نزدیک به پنج سال است که از تجاوز عربستان و امارات به یمن میگذرد و هر دو تصور میکردند که ظرف چند ماه صنعا را اشغال خواهد کرد و عبدربه منصورهادی، رئیس جمهور مستعفی یمن را مجدداً به آنجا باز خواهند گرداند که اتفاقاً اینگونه نشد. بدیهی است که مقاومت مردم، نه تنها تحولات یمن بلکه معادلههای منطقه را به خوبی تغییر داد و همین امیر موجب شد تا ریاض و ابوظبی از موضع مهاجم به مدافع تغییر تاکتیک دهند. در همان اوایل هم هرچه مدت زمان جنگ طولانی میشد، اختلاف میان این دو کشور در زمین بازی یمن شدیدتر و عمیقتر میشد که تاکنون هم ادامه دارد.
وی ادامه داد: رقابت زیر پوستی عربستان و امارات درباره یمن و مناطق استقرار نیروهایشان و مواضع متفاوت آنها در مورد حزب الاصلاح به ریاست منصورهادی که در واقع شاخه اخوانالمسلمین در یمن به حساب میآید، یکی از نمونههای اختلاف میان دو کشور است. عربستان حزب مذکور و منصور هادی را گزینه مناسب برای مناطق تحت اشغال خود در شمال یمن میداند؛ چراکه معتقد است این حزب وابسته به اخوانالمسلمین به لحاظ فکری گزینه مناسبی برای تضعیف انصارالله به شمار میرود. علاوه بر این موضوع، حزب الاصلاح در مذاکراتی که با ریاض داشته بیش از آنکه خود را تندرو نشان دهد، بر جنبه قبیلهای بودن خود پافشاری میکرد. در مقابل امارات، اخوانالمسلمین را و مشتقات آن را گزینه خطرناک برای خود میداند و بر این عقیده است که اگر حزب مذکور در یمن تقویت شود، در آینده مشکلات زیادی برای امارات و عربستان به وجود میآید. از اینرو امارات بر گزینههای سلفی تندرو که با القاعده در ارتباط هستند، تاکید میکند.
این پژوهشگر مسائل بینالملل با اشاره به تبعات افکار امارات در روی کار آمدن سلفیها در یمن، گفت: ابوظبی معتقد است که سلفیها مذکور به خوبی میتوانند اخوانالمسلمین و حتی انصارالله را مورد هدف قرار دهند و این اختلافها میان عربستان و امارات ادامه داشت تا حوادث بندر فجیره به وقوع پیوست. پس از این حادثه، خطوط نفتی آرامکوی عربستان مورد هدف انصارالله قرار گرفت و امارات هم خواهان برونرفت از پرونده یمن شد. البته مباحث خرد و کلان دیگری مانند هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکا توسط ایران هم موثر بود اما موضع امارات بر اساس گزارش برخی از رسانهها، خارج کردن نیروهای خود از یمن بود که گفته میشود این تصمیم بدون هماهنگی با دربار آلسعود بوده است. ریاض هم در این مسیر فشارهای زیادی را بر ابوظبی آورد اما نهایتاً مشخص شد که ولیعهد عربستان با برخی از قبایل یمن وارد گفتوگو شده تا بتواند از وضعیت سردرگمِ حاکم بر پرونده یمن خارج شود.
چراغی افزود: فشارهای عربستان به امارات سبب شد تا اخباری منتشر شود که نشان دهد ابوظبی برای خروج از یمن دچار شک و تردید شده و در این مقطع برخی دیگر از رسانهها گزارش دادند که این طرح امارات، فریب و نیرنگ است. پس از این مواضع بود که هشدارهایی از سوی سیدحسن نصرالله مبنی بر رخ دادن یک جنگ تمامعیار در منطقه مخابره شد اما سعودیها آن را جدی نگرفتند و در همین وضعیت انصارالله بندر الدمام در شمال شرق عربستان (فاصله ۱۲۰۰ کیلومتری با یمن) را با یک فروند موشک بالستیک هدف قرار داد و به این ترتیب ضمن پاسخ به حمله جنگندههای سعودی به بازار صعده به امارات هم هشدار داد که اگر از یمن خارج نشود در دایره حملات موشکی انصارالله قرار خواهد گرفت. در اینجا بود که هیئتی به سرپرستی فرمانده گارد مرزی امرات ورد تهران شد و عربستان در این مقطع عربستان احساس کرد در صحنه میدانی یمن تنها است و حملات خود را شدت بخشید.
وی تصریح کرد: هدف قرار دادن پادگان الجلاء عربستان توسط انصارالله و کشته شدن ۴۰ نظامی به علاوه فرمانده ارشد آنها باعث شد تا به نیروهای موسوم به کمربند امنیتی ضربه سنگینی وارد شود. همان روز یکی از فرماندهان نیروهای جداییطلب جنوب یمن که مورد حمایت امارات بود، کشته شد. برخی، نیروهای منتسب به عبدربه منصورهادی را متهم کردند که آنها به انصارالله گزارشهایی ارائه دادهاند که منتهی به حمله انصارالله به پادگان مذکور شده و پس از این اتهامزنیها، درگیری در عدن و اطراف آن تشدید شد. این روند ادامه داشت تا جایی که معاون رئیس شورای انتقالی جنوب یمن (وابسته به امارات) خواستار برگزاری تظاهرات علیه حزب الاصلاح (وابسته به منصورهادی) و تصرف کاخ ریاست جمهوری المعاشیق در عدن شد. برگزاری این تظاهرات باعث تشدید درگیریها شد و نهایتاً شورای انتقالی وارد کاخ مذکور شد.
چراغی در پایان تصریح کرد: همانگونه که اشاره شد اختلاف امارات و عربستان در یمن به دلیل تفاوت اهداف و دیدگاه آنها، بسیار جدی است و اختلافها در مورد اخوانالمسلیمن و مواضع استقرار نیروها همچنان به قوت خود باقی است. سعودیها اعلام میکنند که به اهداف خود دست پیدا نکرهاند اما امارات میگوید تا حدودی به اهدافش دست پیدا کرده است و همین موضوع مجدداً دامنه اختلافها را نمایان میکند. از منظری دیگر آنچه اتفاق افتاده را هم میتوان توطئه امارات و عربستان به تجزیه یمن (جنوبی و شمالی) دانست که در ظاهر این دو با درگیریهای صوری اینگونه القاء کنند که نقشی در تجزیه ندارند؛ چراکه یکی از بهانههای سعودی و امارات در تجاوز به یمن حفظ تمامیت دولت منصور هادی بود که این موضوع با اهداف فعلی آنها در یمن در تضاد است. لذا به راه افتادن جنگ ساختگی در عدن را باید تثبیت مزدوران آنها در یمن دانست تا بتوانند هر وقت که خواستند درگیریها را متوقف کنند یا میزان آن را افزایش دهند. موضع آمریکا دراینباره مشخص نیست و فقط به خوشتنداری دو طرف اشاره کرده است. از سوی دیگر ،ممکن است اقدام اخیر امارات با چراغسبز واشنگتن علیه سعودی انجام شده باشد و حتی احتمال دارد طراحی تجزیه یمن از سوی آمریکا باشد.