خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از فریدون مجلسی؛

کناره‌گیری رتکلیف، چرا و چگونه؟!

کناره‌گیری رتکلیف، چرا و چگونه؟!
کد خبر : ۷۹۴۸۸۹

کناره‌گیری نامزد مدیریت اطلاعات ملی آمریکا را نمی توان به دلیل وجود دولت در سایه دانست و باید متوجه بود که پُست‌های امنیتی در آمریکا مجال کارهای حزبی را سلب می‌کند.

کناره‌گیری «جان رتکلیف» از تصدی ریاست نهاد اطلاعات ملی آمریکا موضوعی است که بسیاری آن را اعمال قدرت دولت سایه در آمریکا می‌دانند اما به نظرم این موضوع با توجه به ساختار فعلی آمریکا تا حد زیادی اشتباه است. باید متوجه بود که کناره‌گیری او به صورت کاملاً مشهود شکست اطلاعاتی ترامپ محسوب می‌شود. چراکه افکار عمومی آمریکا تماماً به این بحث متکی هستند که ترامپ در حال رونق اقتصادی و سیاسی کشورشان است و این موضوع می‌تواند برای ترامپ و تیم او (به دلیل داخلی بودن موضوع مذکور) بد تمام شود. او طوری وانمود کرده که در تمام عرصه‌ها به خوبی از پس کارها بر آمده اما باید توجه داشت که مساله رتکلیف تماماً مربوط به مسائل داخلی است و می‌تواند ترامپ را مورد خطاب قرار دهد و این مسائل در آستانه انتخابات به یک بحث حیثیتی تبدیل شده است.

واقعیت این است که مدیریت‌ها در آمریکا سیاسی است و با تعویض سیستم و ساختار تغییر می‌کنند اما باید بدانیم که اصولاً در پست‌های امنیتی و اطلاعاتی که مشاغل حساس و حتی حیاتی به حساب می‌آیند نباید به صورت حزبی به موضوع نگاه کرد. اشخاصی که در این پست‌ها قرار می‌گیرند به هیچ وجه نمی‌توانند به صورت حزبی دست به فعالیت خاص بزنند؛ به عنوان مثال آنها نمی‌توانند اطلاعات یا برآوردهای خاص را در اختیار اشخاص و حتی رئیس جمهوری قرار دهند و باید با سلسله مراتب موجود دست به چنین کاری بزنند.

در آمریکا و اکثر کشورها، نیروهای امنیتی از قدرت بالایی برخوردار هستند و در این میانه امکان هرنوع خودسری و انحراف وجود دارد. برای برقراری ثبات در این موقعیت، دستگیری‌ها و حذف‌هایی انجام می‌شود تا انحراف از بین برود و روند اولیه حاکم شود. به هر ترتیب کناره‌گیری شخصی مانند جان رتکلیف از تصدی ریاست نهاد اطلاعات ملی آمریکا مبحث عجیب و تازه‌ای نیست؛ آنچه عجیب و غریب است حضور ترامپ در کاخ‌سفید خواهد بود.

اینکه بخواهیم کناره‌گیری او را نشانه‌ای از وجود دولت پنهان در آمریکا بدانیم در این موضوع صدق نمی‌کند. در این پیوند زدن‌ها چنانچه بخشی از حقیقت وجود داشته باشد باز هم بر روی بسیاری از مسائل همانند موضوع ایران تاثیرگذار نخواهد بود؛ بلکه باید بدانیم که در آمریکا اولویت مسائل داخلی است و تبلیغاتشان بر اساس ایران‌هراسی شکل می‌گیرد که با کمک عناصر داخلی و خارجی به آن دامن زده می‌شود. در زمان فروپاشی شوروی هم داغ‌ترین حرفها در آمریکا زده می‌شد و حالا هم در مورد ایران اینگونه است اما باید بدانیم که تصمیم‌گیری در مورد ایران یا شوروی از داخل خاک آمریکا صورت نمی‌گیرد.

در مورد اینکه ایران باید محدود شود اتحاد نظر در داخل آمریکا وجود دارد و اختلاف‌ در روش است. به گونه‌ای که دموکرات‌ها به روش‌های آرام‌تر معتقدند و مابقی جمهوریخواهان به مسائل سخت‌تر اعتقاد دارند که طیف مذهبی‌ها و منجمدهای دینی را در بر می‌گیرد که به دنبال یکسره کردن ایدئولوژی خود هستند. یعنی آنها به دنبال این هستند که از این طریق رقابت‌های بین‌المللی، خود را به رخ رقیبان بکشانند. در مورد ایران هم باید متوجه بود که اسرائیل در این بین محوریت دارد. به صورتی که آنها به دنبال این هستند تا بتوانند علایق آمریکایی‌ها به اسرائیل را به‌گونه‌ای دیگر نشان دهند و این موضوعی است که در میان تمام تحلیل‌ها متاسفانه نادیده گرفته می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز