خبرگزاری کار ایران

بررسی ابعاد سفر نخست‌وزیر پاکستان به آمریکا؛

زندیه:ترامپ به دنبال مهار طالبان از طریق ارتش پاکستان/ نگاه اسلام‌آباد به ترمیم روابط تجاری دوخته شده/ کابل همچنان نگران است

زندیه:ترامپ به دنبال مهار طالبان از طریق ارتش پاکستان/ نگاه اسلام‌آباد به ترمیم روابط تجاری دوخته شده/ کابل همچنان نگران است
کد خبر : ۷۹۰۶۰۱

کارشناس ارشد مسائل جنوب آسیا گفت: دستگیری رهبر جماعت الدعوه پیش از سفر نخست‌وزیر پاکستان به آمریکا باعث شد تا در جریان این دیدار، انتقادی از پاکستان در خصوص حمایت از تروریسم به عمل نیاید.

«مصطفی زندیه» کارشناس ارشد مسائل جنوب آسیا طی یادداشت تفصیلی برای ایلنا به تشریح ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی سفر اخیر نخست‌وزیر پاکستان به آمریکا پرداخت که از نظر می‌گذرد:

در آستانه سفر عمران خان نخست‌وزیر پاکستان به آمریکا بسیاری از کارشناسان مسائل افغانستان تقریباً و بالاتفاق معتقد بودند که مساله افغانستان محوری‌ترین موضوع مذاکرات بین رهبران دو کشور خواهد بود. این دیدار به ویژه از این جهت قابل توجه بود که خصلت‌های مشترک مسئولان دو کشور یعنی عوام‌گرا بودن آنها شاید بتواند از طریق تغییر در جهت گیری‌ها و رویکردهای دو دولت، به یکی از مهارناشدنی‌ترین جنگ‌های جهان پایان دهد. از این‌رو به نظرم این سفر را باید در سه سطح مورد تحلیل قرار داد:

سطح اول- انتظارات پاکستان از آمریکا

قبل از انجام سفر عمران خان به پاکستان اظهارنظر دو نفر از مقام‌های ارشد این کشور، اذهان ناظران منطقه‌ای را متوجه خود کرد: نخست، اظهارات شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان یک هفته قبل از انجام سفر عمران خان به واشنگتن که طی نشستی در اسلام‌آباد گفته بود: «پاکستان از تصمیم آینده‌نگرانه رئیس‌جمهور ترامپ در خصوص پیگیری یک راه حل سیاسی برای افغانستان استقبال کرده است؛ تصمیمی که در واقع تائید موضعی است که ما مدت‌ها قبل اتخاذ کرده بودیم. هماهنگی سیاست‌های ایالات متحده و پاکستان در مورد افغانستان امیدواری‌ها را به حل‌وفصل منازعه افغانستان که تنها باعث بدبختی و ناامیدی در منطقه شده، بازگردانده است.

دوم، اظهارات «ذوالفقار بخاری» معاون ویژه نخست‌وزیر پاکستان بود که قبل از سفر عمران‌خان به منظور مهیـا کردن مقدمات سفر راهی آمریکا شده بود. او طی اظهار نظری گفته بود: «دیدار عمران خان و ترامپ می تواند اوضاع منطقه را به کلی تغییر دهد. این دیدار برای تمام کشورهای منطقه حائز اهمیت است و می‌تواند منجر به تغییر سیاست‌های کاخ‌سفید در قبال منطقه جنوب آسیا شود.»

در زیر پوسته ظاهری این اظهارات، یک خوش‌بینی از سوی مقامات پاکستانی دیده می‌شود. به نظر می‌رسد اسلام‌آباد خوش‌بین است که دولت کنونی ایالات متحده به نفوذ پاکستان بر طالبان باور داشته تا بار دیگر به روابط دوجانبه تجاری متعهد شود و از این رهگذر به اقتصاد آن کشور کمک کرده و فشارهای بین‌المللی به خاطر نگرانی‌های تروریستی را از این کشور مرتفع کند. این موضوع از این جهت قابل توجه است که در سفر عمران‌خان به آمریکا، فرمانده ارتش پاکستان نیز او را همراهی کرده بود. لذا این برداشت وجود دارد که بعد از موضع گیری‌های شدید ترامپ علیه پاکستان و متهم کردن ارتش این کشور به پناه دادن به گروه‌های تروریستی در سال ۲۰۱۷، ارتش پاکستان سخت به دنبال بهبود روابط با ایالات متحده است؛ چراکه تا همین مقدار هم ارتش پاکستان کمک‌های زیادی را از دست داده است. همچنین اسلام‌آباد امیدوار است که اولویت ترامپ و عمران‌خان ایجاد رابطه شخصی باشد تا منجر به از سرگیری همکاری‌ها بین دو کشور شود. اما در عمل، این به معنای اعطاء نقش مرکزی به ارتش قدرتمند پاکستان برای توقف ماشین‌جنگی ۲۵ ساله طالبان است که خود در ایجاد و حفظ آن کمک کرده است.

سطح دوم- انتظارات آمریکا از پاکستان

به باور بسیاری از کارشناسان مسائل منطقه جنوب آسیا، دولت ترامپ به دنبال معامله‌ای است تا بتواند آن را به‌ عنوان موفقیت سیاست خارجی‌اش برای پایان‌دادن به طولانی‌ترین جنگ آمریکا پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده عنوان و مطرح کند. حدود دو ماه قبل، مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که هدف آمریکا رسیدن به یک توافق قبل از ماه سپتامبر است. شایان ذکر است در کمتر از یک سال گذشته، زلمی خلیل زاد نماینده ویژه ایالات متحده برای صلح در افغانستان هفت دور گفت‌وگوهای صلح را با طالبان که آن را به عنوان یک فرصت تاریخی می‌دانند، برگزار کرده است. در این مسیر، بدون تردید ارتش پاکستان در هدایت و رساندن طالبان به این مرحله، بیشترین نقش را داشته است. به شکلی که وزارت امور خارجه آمریکا در مقطعی با پیوستن پکن و مسکو به مذاکرات و اذعان به نفوذ اسلام‌آباد اخیراً اعلام کرده که پاکستان می‌تواند نقش مهمی را در تسهیل صلح افغانستان ایفا کند. با اینکه طالبان دیرزمانی ا‌ست در برابر این نوع فشار دیپلماتیک مقاومت کرده، اما یافتن‌ راه‌های جدید برای دست‌یابی به یک آتش‌بس پایدار، موضوعِ کلیدی ارزیابی می‌شود.

یک آتش‌بس دائمی می‌تواند شرایطی را رقم بزند که در آن همه طرف‌ها به مسأله‌ افغانستان به‌ عنوان یک وضعیت برد-برد نگاه کنند. اما رسیدن به وضعیت، مستلزم این است که ابتدا دولت ترامپ معامله‌ هوش‌مندانه‌ای را سامان دهد. در واقع دولت ترامپ چنین توافقی را نه به‌عنوان توافق یک‌بارمصرف، بلکه به‌عنوان روندی به‌سوی صلح پایدار ببیند که به عوارض و پیچیدگی‌های سیاسی داخلی افغانستان رسیدگی ‌کند. رویکرد تازه‌ پاکستان به واشنگتن این فرصت را فراهم می‌کند تا روابط خود را با اسلام‌آباد در جهتی تغییر دهد که در نهایت منجر به پایان‌دادن به جنگ افغانستان شود. حالا که روابط واشنگتن و اسلام‌آباد رو به بهبود است دو کشور می‌توانند، آنگونه که در اعلامیه‌ی اخیر کاخ سفید آمده است، برای «آوردن صلح، ثبات و رفاه اقتصادی به منطقه‌ای منازعات فراوانی را شاهد بوده» همکاری کنند.

واقعیت این است که واشنگتن به دنبال فشار بر ارتش پاکستان بوده تا کمک کند طالبان به یک آتش‌بس پایدار در قبال نقشه‌ راه واضح برای خروج نظامیان ایالات متحده از افغانستان، موافقت کنند. عدم وجود خشونت به نوبه‌ خود اعتماد و شرایطی را ایجاد خواهد کرد تا افغان‌ها بتوانند بر سر نظام سیاسی آینده‌ی کشورشان بحث، چانه‌زنی و احتمالاً توافق کنند. در عین حال روشن است که کابل تمایل چندانی به دادن نقش به اسلام‌آباد در روند صلح نخواهد داشت، اما تاکنون در تلاش برای جلب همکاری اسلام‌آباد برای کاهش خشونت بوده است. در حال حاضر، این مانع اصلی روند صلح است و تضمین‌های مبهم مبنی بر کاهش خشونت در نهایت نتیجه‌ عکس خواهد داد.

سطح سوم- نگرانی‌های افغانستان از سفر عمران‌خان به آمریکا

در افغانستان باور عموم بر این است که پناه‌گاه‌های امن مخالفان مسلح در پاکستان و میدان جنگ آن‌ها افغانستان است. بر سر این ‌نوع نگاه در افغانستان اتفاق نظر وجود دارد. هم مردم افغانستان و هم دولت و جناح‌های سیاسی بر این‌ نظرند که جنگ در افغانستان از سوی پاکستان «تحمیل» شده است. دیدار نخست‌وزیر پاکستان با دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا از دید مردم افغانستان مهم بوده و دلیلی که مردم افغانستان امیدوارند سفر عمران خان به آمریکا روند صلح افغانستان را بهبود بخشد، همین است. با این حال از منظر غالب افغان‌ها، پاکستان در پی وقت‌کشی است. این ‌کشور می‌خواهد با وقت‌کشی هم فشارهای سیاسی-اقتصادی امریکا را دور بزند و هم می‌خواهد طالبان را به‎‌عنوان یک اهرم فشار بر افغانستان و عمق راهبردهای استراتژیک خود، از دست ندهد.

مقام‌های پاکستانی هنوز با اسناد و شواهد بسیار روشن نپذیرفته‌اند که خاکشان پناهگاه طالبان است. به ‌همین دلیل تا جایی که ممکن است از پذیرش آن خودداری خواهند کرد. در این میان باید توجه داشت ادبیات سیاسی پاکستان بسیار سنجیده‌ شده است. در شرایطی که امکان توافق آمریکا و آغاز مذاکرات بین‌الافغانی بسیار زیاد است، طالبان نقش خود را بسیار کم‌رنگ جلوه می‌دهد. این‌کشور می‌گوید، در این ‌روند فقط نقش تسهیل‌کننده را دارد. از سوی دیگر افغانستان از غیبت خود در نشست سران پاکستان و آمریکا نگران است. افغان‌ها معتقدند هر نوع مذاکره در مورد کابل باید با حضور مقامات افغانستان انجام شود. پاکستان در پی این است که همچنان نقش تعیینی خود را در ساختار سیاسی افغانستان حفظ کند. طالبان در چانه‌زنی دپلماتیک دست بالایی دارد.

مردم افغانستان انتظار دارند آمریکا نباید دوباره افغانستان را به ‌دست پاکستان بسپارد. چراکه به زعم آنها این اشتباه در گذشته تکرار شد و تجربه سیاهی بود که هنوز آسیب‌های آن ادامه دارد. انتظار مردم افغانستان این است که آمریکا از پاکستان در سفر نخست‌وزیر این کشور به ‌صورت روشن بخواهد که نقش سازنده در روند صلح افغانستان بازی کند. بازی مبهم و دوگانه پاکستان در چنین شرایطی نه به سود آمریکا است و نه به فایده افغانستان؛ در غیر این‌ صورت تکرار دور باطل است. به زعم اکثر افغان‌ها، پاکستان قادر بوده پیش از این‌ نه یک‌بار، بلکه بارها روند صلح افغانستان را از مسیر درست آن خارج و طرف‌های دخیل را سر درگم کند.

جمع‌بندی:

دستگیری حافظ سعید رهبر جماعت الدعوه پیش از سفر نخست وزیر پاکستان به آمریکا باعث شد تا درجریان سفر عمران خان انتقادی از پاکستان درخصوص حمایت از تروریسم بعمل نیاید. ابراز تمایل ترامپ برای میانجی گری در موضوع کشمیر ، توافق دوکشور درخصوص افغانستان و نیز احیای روابط تعطیل شده ارتش های دوکشور بخصوص درحوزه های امنیتی و اطلاعاتی از جمله نتایج سفر عمران خان به آمریکا ارزیابی شده است. دریک جمع بندی ، براین باورم پاکستان بعد از تحمل فشارهای سنگین ناشی از راهبرد اعلامی آمریکا از سوی ترامپ در سال ۲۰۱۷ (که در آن نقش قابل توجهی برای هند تعریف شده بود) ، ققنوس وار خود را از زیر این فشارها بیرون آورده به شکلی که در عمل توانسته هند را در صحنه توازن منطقه ای تا حدامکان به حاشیه رانده و این امر نشان می دهد چنانچه نقطه ثقل سیاست خارجی پاکستان یعنی تقابل با هند بخواهد تحت تاثیر قرار بگیرد، این کشور تمام ظرفیت های خود را برای تعدیل آن بکار خواهد گرفت. یادمان باشد آنچه که حائز اهمیت است مهارت پاکستان در بهره برداری از فرصت های حداکثری و هزینه های حداقلی در حوزه های راهبردی بخصوص در ارتباط با افغانستان است . دراین خصوص باید منتظر نتایج این فرآیند در چشم انداز برقرای صلح در آن کشور بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز