خبرگزاری کار ایران

نوربخش در گفت‌وگوی تفصیلی با ایلنا تشریح کرد:

تاثیر انتخاب رییس کمیسیون اروپا در پرتو تقویت راست‌افراطی/ آرایش پست‌های کلیدی نهادهای اروپایی و آینده اتحادیه

تاثیر انتخاب رییس کمیسیون اروپا در پرتو تقویت راست‌افراطی/ آرایش پست‌های کلیدی نهادهای اروپایی و آینده اتحادیه
کد خبر : ۷۸۶۶۶۵

کارشناس مسائل سیاسی اروپا گفت: افول احزاب سنتی در اروپا و آشکار شدن فضای چند قطبی در این جغرافیا باعث می‌شود کار تا حدودی برای مقامات جدیدی که پست‌های کلیدی اروپا را در اختیار گرفته‌اند سخت شود.

اروپا شاهد عزل و نصب‌های جدید است. جابه‌جایی‌هایی که بسیاری بر آن تاخته‌اند و طیف‌های دیگر هم چشم امید به کسانی دارند تا شاید زخم‌ها لایه به لایه قاره سبز را التیام ببخشند. اروپا امروز درگیر پرده‌های منقطع از نمایشنامه‌ای است که همگان به دلیل نزاع سیاسی میان احزاب و خیزش راست‌افراطی آن را یک پدیده برآمده از مسائل میان سطحی و بالا دستی حکومتی و حزبی می‌دانند؛ فارغ از آنکه مساله پناهجویان و خروجی منبعث از آن بیشترین ضریب تشکیل دهنده این وضع را دارد. در این فضا است که اسباب‌کشی در نهادهای سیاسی اروپا به یکباره نگاه‌ها و تمرکز احزاب سنتی و تازه متولد شده اروپا را به خود جلب می‌کند که در راس آن انتخاب رئیس کمیسیون اروپا به عنوان بازوی پرقدرت سرزمین رنسانس بیشترین تحلیل و تفسیرها را در خود جای داد. برای روشن شدن ابعاد عزل و نصب‌های جدید اروپا به گفت‌وگو با «سید نادر نوربخش» کارشناس مسائل سیاسی اروپا پرداختیم که به شرح ذیل از نظر می‌گذرد:

با توجه به جناح بندی‌های سیاسی پس از انتخابات پارلمان اروپا، وضعیت سیاسی و آینده اتحادیه را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟

عموماً هنگامی که از سیاست در اروپا صحبت می‌کنیم معمولاً عرصه ملی را مورد نظر داریم که مصداق آن انتخابات سراسری کشورها شامل پارلمان ملی، یا مقام اجرایی ( رییس جمهور و یا نخست وزیر) است؛ حال آنکه در اروپا ساختار سیاسی در دو مقیاس دیگر خرد و کلان‌تر هم جریان دارد، به این معنی که در بسیاری از کشورهای اروپایی ساختار محلی و انتخابات شهرداری‌ها جداگانه بوده یا اینکه بعضاً به شکل فدرال اداره می‌شوند و از سوی مقابل در سطح فراملی هم ساختار اتحادیه اروپا وجود دارد که موضوع این مبحث بوده و انتخابات پارلمان اروپایی که هر پنج سال برگزار می‌شود، مصداق مهم مشارکت سیاسی در این عرصه است.

نکته‌ای که باید اشاره کرد این است که در پارلمان اروپا  هر کشور تعداد معینی کرسی دارد و نمایندگان نه بر اساس حوزه جغرافیایی و کشور متبوع خود بلکه بر اساس جناح سیاسی در گروهبندی‌های مختلف جای میگیرند. برای مثال احزاب سوسیالیست از همه کشورها در کنار هم یک بلوک واحد را تخصیص میدهند، از سوی دیگر سیاست در عرصه ملی با عرصه فرا ملیِ اتحادیه اروپا متفاوت است؛ لذا ممکن است حزب پیروز در انتخابات پارلمان لزوماً در سطح ملی پیروز نباشد که بخشی از آن به دلیل ساختار انتخاباتی متفاوت هر کشور است. برای مثال حزب تازه تاسیس «برگزیت» به رهبری نایجل فاراژ که در انتخابات اخیرِ پارلمان اروپا از بریتانیا جایگاه نخست را به خود اختصاص داد، اصولاً در سطح سیاست ملیِ داخلی این کشور از شانس چندانی برخوردار نیست که ناشی از ساختار نظام انتخاباتی بریتانیا است، و یا اینکه در فرانسه معمولاً حزب راست افراطی این کشور به رهبری «مارین لوپن» مقام نخست را از فرانسه در پارلمان اروپا به خود اختصاص میدهد اما تاکنون از رسیدن به جایگاه اجرایی در داخل فرانسه (در سطح ملی) بازمانده است.

در انتخابات اخیر که در خرداد ماه برگزار شد میزان مشارکت به شکل کم سابقه‌ای بالا بود، در کل جناح‌های پیروز این انتخابات شامل احزاب سبز، جریان راست افراطی و همچنین لیبرال‌ها بودند و نکته حائز اهمیت در این میان تفاوت الگوی جغرافیای سیاسی موفقیت آنها بود. برای مثال احزاب سبز در آلمان و فرانسه نتایج خوبی به همراه داشتند اما در نقاط دیگر چندان موفق نبوند یا اینکه جناح راست افراطی در ایتالیا، بریتانیا فرانسه و اروپای شرقی موفق عمل کرد. در واقع پیش از برگزاری انتخابات نگرانی بسیاری از بابت رشد احزاب راست افراطی وجود داشت تا جایی که برخی از آنها را مستعد رسیدن به جایگاه نخست در سطح اتحادیه میدانستند. با این حال نتایج نشان داد این احزاب علیرغم رشد، هنوز تا مبدل شدن به جایگاه نخست فاصله دارند، اگرچه در برخی از ۲۸ کشور به این جایگاه رسیده‌اند.

همچنین باید توجه کنیم احزاب موسوم به جریان اصلی (چپ و راست میانه) که معمولاً به عناوینی همچون محافظه‌کاران و سوسیالیست‌ها شناخته میشوند در این دور با کاهش آرای بسیار زیادی روبرو شدند؛ بطوریکه روی هم رفته هم نتوانستند نیمی از کرسی‌ها را به خود اختصاص دهند. البته با وجود این عقب نشینی سنگین، آنها همچنان بزرگ‌ترین احزاب در سطح کل اتحادیه هستند و پست‌های کلیدی را در اختیار خواهند داشت. موضوعات مهم و حائز اهمیت برای آینده اتحادیه اروپا بحث خروج بریتانیا از این اتحادیه، رشد احزاب راست افراطی، موضوع دخالت ها و نفوذ سایبری روسیه، اختلافات داخلی بروکسل با مجارستان و لهستان، الحاق کشورهای بالکان به اتحادیه و همچنین مسائل مربوط به تغییرات اقلیمی است.

اهمیت انتخاب رییس جدید کمیسون اروپا چیست و پست‌های کلیدی اتحادیه اروپا به چه افرادی میرسد؟

اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار فراملی علیرغم چالش‌های عمده در سالهای اخیر همچنان نقش مهمی در عرصه سیاست بین‌الملل دارد. پست‌های کلیدی از جمله ریاست کمیسیون یکی از نقش‌های مهم این ساختار تلقی میشود. روز گذشته خانم درلاین وزیر دفاع آلمان و از نزدیکان سیاسی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان که نامزد این مقام بود سرانجام  توانست نظر موافق پارلمان برای احراز این جایگاه را به دست آورد. اگرچه برخی جناح‌ها مانند سبزها  با این انتخاب مخالف بودند اما در مقابل وی حمایت برخی جناح‌های مهم مانند حزب مردم و نیز لیبرال‌ها را داشت و در نهایت او جانشین ژان کلود یونکر خواهد شد و همچنین نخستین زنی است که به این مقام دست پیدا میکند. کمیسیون اروپا در واقع بازوی اجرایی اتحادیه به شمار میرود و میتوان گفت این مقام مهم‌ترین پست اتحادیه اروپا تلقی میشود. در مورد پست‌های مهم دیگر نیز شارل میشل نخست وزیر لیبرال بلژیک برای مقام ریاست شورا و خانم لاگارد (رییس صندوق بین‌المللی پول) برای ریاست بانک مرکزی اروپا و دیوید ساسولی از ایتالیا به مقام ریاست پارلمان اروپا انتخاب شده‌اند.

جایگاه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به چه شخصی میرسد؟

در مورد جایگاه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گزینه اصلی مربوط به اقای جوزپ بورل است. وی که وزیر خارجه اسپانیا است از جمله سیاستمداران کهنه کار و با تجربه سوسیالیست تلقی میشود که از قضا دیدگاه‌های مثبتی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته و از این بابت مورد انتقاد برخی مخالفان ایران هم قرار گرفته است. وی در موضع گیری‌های خود از برجام حمایت کرده و در موارد متعددی ترامپ را مورد انتقاد قرار داده است. بورل بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ رییس پارلمان اروپا بود. وی همچنین علیرغم اصلیتِ کاتالانِ خود از جمله مخالفان استقلال کاتولونیا و خواهان حفظ حاکمیت اسپانیا است وی در عین حال منتقد سر سخت روسیه هم محسوب میشود و در اظهار نظرهای خود معمولاً صریح الهجه است. با این حال مقام مسئول سیاست خارجی منعکس کننده سیاست‌ها و نظرات اعضای اتحادیه است و نمیتوان انتظار داشت صرفاً نظرات شخصی سیاسی خود را پیگیری نماید. در کشور ما به دلیل مذاکرات هسته‌ای جایگاه مسئول سیاست خارجی برای رسانه‌ها بیشتر شناخته شده است و از این منظر وی جایگزین خانم موگرینی خواهد شد.

به عنوان سوال آخر، برخی‌ها تحولات اخیر اروپا را بازگشت به فاشیسم قلمداد میکنند آیا میتوان چنین روندی را مشاهده کرد؟

پیش از انتخابات هم نگرانی‌های بسیاری مبنی بر رشد احزاب راست افراطی و نتایج آن مطرح شده بود،  بدون تردید نتایج انتخابات در همه سطوح ملی، محلی و فراملی نشان دهنده نوعی از رشد ملی گرایی و عقاید راست افراطی است اما اینکه بخواهیم آنرا همان بازگشت فاشیسم قلمداد کنیم امر دقیقی نخواهد بود؛ چراکه اصولا فاشیسم بستری متفاوت از این روند کنونی دارد. اگرچه این عنوان در سال‌های اخیر بسیار در رسانه‌ها کاربرد پیدا کرده و معمولاً هر جناحی خصوصاً چپ‌های اروپا بدون توجه به مفهوم و مصداق واقعی آن رقبای سیاسی خود را متهم به فاشیست بودن میکنند، در واقع این امر حتی باعث شده قبح این واژه نیز از بین برود. لذا بنده معتقدم جریان راست افراطی کنونی در اروپا یک روند مبتنی بر پوپولیسم و مخالفت با نخبگان حاکم سیاسی است که موضوع مهاجرت و ورود پناهجویان به عنوان موتور محرکه آن عمل کرده است و توانسته خود را از نژادپرستی حداقل به شکل آشکار مبری کند. نکته دیگر هم که باید به آن توجه داشت این است که ما امروز با افول احزاب سنتی در اروپا روبرو هستیم و فضا به سمت قطبی شدن پیش میرود نمونه بارز این امر را میتوان رشد احزاب سبز دانست.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز