تفرشی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
۲ گزینه اصلی نخستوزیری بریتانیا/ محورهای تمرکز «مِی» در روزهای پایانی
علاوه بر برگزیت، مذاکره نخستوزیر با حزب کارگر یکی از دلایلی بود که خشم محافظهکاران را برانگیخت و نهایتاً او را وادار به کنارهگیری کردند.
«مجید تفرشی» تحلیلگر مسائل بریتانیا در تشریح آخرین وضعیت سیاسی انگلیس و جانشینهای احتمالی ترزا می برای تصدی پست نخستوزیری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: کنارهگیری خانم مِی از نخستوزیری بریتانیا از ماهها قبل مطرح بود اما نکته اصلی این است که هیچ یک از اعضاء حزب محافظهکاران تمایل نداشتند تا در این شرایط به جای ترزا می نخست وزیر بریتانیا شوند. به عبارتی دیگر خارج کردن ترزا می از گردونه قدرت آسان بود اما مسئولیتپذیری پس از او واقعاً سخت و دشوار است. اگر به زمان کنارهگیری «مارگارت تاچر» نکاهی گذرا بیاندازیم به خوبی میبینیم که او هم با کودتای حزبی مجبور به کناره گیری از قدرت شد و نمونه این روند را در مورد خانم می مشاهده کردیم. بسیاری از تحلیلگران و مفسران دلایل زیادی برای کنارهگیری ترزا می ذکر کردهاند اما من معتقدم مهمترین علت سقوط او، برگزیت و حواشی آن در طول این مدت بوده است.
وی ادامه داد: ترزا می در طول نخستوزیری خود سه بار اقدام به ارائه طرحهای جدید در خصوص برگزیت کرد و اخیراً هم برای چهارمین بار این اقدام را صورت داد اما نکته بسیار مهم که باعث شد او توسط هم حزبیهای خود (حزب محافظهکاران) مورد هدف قرار بگیرد، گفتوگوی علنی او با حزب کارگر بود. ترزا می بار چهارم برای آنکه بتواند گره از پرونده برگزیت باز کند به سمت رقبای خود متمایل شد و همین موضوع باعث شد تا حزب محافظهکار به شدت از این اتفاق ناراحت شود. همحزبیهای ترزا می رسماً به او انتقاد کردند که چرا با جناح رقیب که اتفاقاً مخالف آنها هستند وارد مذاکره شده است. در این میان عدهای معتقد بودند که باید بدون توافق با اتحادیه اروپا برگزیت انجام شود. دستهای دیگر به دنبال آن بودند که با ارائه کمترین امتیاز از اتحادیه جدا شوند و به این ترتیب روند انتقاد از ترزا می افزایش پیدا کرد.
این پژوهشگر مسائل سیاسی و تاریخی با بیان اینکه ترزا می تمام تمرکز خود را بر عدم کناره گیری در ماه می معطوف کرده بود، گفت: طیف دیگری از محافظهکاران بر این عقیده بودند که برای برونرفت از وضعیت کنونی به هر ترتیب که شده باید همهپرسی مجدد برگزار کرد اما ترزا می در امتداد این روند تنها سعی داشت تا به هر ترتیب در ماه مِی از قدرت کنارهگیری نکند؛ چراکه بسیاری از روزنامهها و رسانههای غیر مکتوب بریتانیا اعلام کرده بودند که «می در مِی خواهد رفت». از این منظر بخشی از توان نخستوزیر بریتانیا صرف این موضوع شد. از جهتی دیگر او سعی کرد به هر ترتیب که شده خود را تا زمان سفر دونالد ترامپ به بریتانیا در قدرت حفظ کند و پس از آن خانه شماره ۱۰ را به شخص دیگری بسپارد. سوالی که در این چند روز بارها از سوی محافل فکری و رسانهای مطرح شده این است که چه اشخاصی برای تصدی نخستوزیری نامزد می شوند و نهایتاً کدامشان به عنوان نخستوزیر جدید انتخاب میشود.
تفرشی افزود: در شرایط کنونی افرادی مانند مت هنکاک (وزیر بهداشت) دومینیک راب (وزیر پیشین بریگزیت) آندرآ لیدسام (رهبر پیشین مجلس عوام) بوریس جانسون (وزیر امور خارجه پیشین بریتانیا) جرمی هانت (وزیر فعلی امور خارجه) لوری استوارت (وزیر توسعه بینالملل) استر مکوی (وزیر پیشین کار) ومایکل گوو (وزیر محیط زیست) برای دستیابی به نخستوزیری بریتانیا نامزد شدهاند. بر اساس دادههای موجود از بین این نفرات، چهار نفر (دومینیک راب، بوریس جانسون، جرمی هانت و مایکل گوو) به عنوان نامزد اصلی و محوری مد نظر هستند و به نظر میرسد مابقی فقط برای آنکه بتوانند در آینده رزومه سیاسی خود را مطرح کنند، نامزد تصدی پُست نخستوزیری شدهاند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر میرسد از چهار نفر نامزد اصلی که پیشتر به آنها اشاره کردم، بوریس جانسون و دومینیک راب بیشترین میدانداری را داشته باشند. باید متوجه بود که مواضع جانسون درباره برگزیت بسیار شدید است و تا حد زیادی چهره محبوب به حساب میآید و تکلیفش تا حدودی مشخص است؛ اما او از اینکه مغلوب برگزیت شود، بسیار ترس دارد. خلاف این وضعیت را در مورد دومینیک راب شاهد هستیم؛ او در انتخابات شانس زیادی دارد اما تصمیمهایش در مورد برگزیت کاملاً متزلزل است. من بر این باورم که احتمال دارد هر دو نفر وارد فاز نهایی انتخاب نخستوزیری بریتانیا شوند و فضای مشابه با دهه ۹۰ میلادی خلق شود که هیچکدام از نامزدهای وقت نتوانستند به پیروزی برسند. اما به هر حال شواهد نشان میدهد که این دو نفر گزینه نخست خواهند بود.