مجلسی در گفتوگو با ایلنا:
رفتار بولتون ریشه در تفکر «گردن سرخها» دارد/ برکناری او توسط ترامپ، همانند حیله رسانهای است
طی روزهای آینده اگر کنار گذاشتن مشاور امنیت ملی آمریکا تایید شود، احتمال دارد اسرائیل با هشدار دادن به رئیسجمهوری آمریکا مانع این کار شود اما به نظرم این روند یک حیله رسانهای است.
«فریدون مجلسی» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح دلایل برکناری احتمالی مشاور امنیت ملی ایالات متحده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چند روزی است که اخبار ضد و نقیض از احتمال برکناری «جان بولتون» توسط دونالد ترامپ در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی منتشر شده و بسیاری از این موضوع خوشحال هستند، اما به نظرم این موضوع تا حد زیادی یک مانور رسانهای به حساب میآید و با واقعیت فاصله زیادی دارد. دادههای فعلی نشان میدهد که این مضوع بیش از آنکه به یک تصمیم جدی از سوی ترامپ شبیه باشد، به یک پروپاگاندای داخلی شباهت دارد. ترامپ از زمان ورود به کاخسفید تا به امروز اشخاص زیادی را با حکم خود به سمتهای مختلف منصوب کرده و پس از یک مدت نامعین با امضاء خود آنها را برکنار کرده است. او از ساعات اولیه صبح دست به انتشار توئیت میزند، و من فکر می کنم بحث اخراج بولتون هم یکی از همین توئیتها باشد که مشخص نیست واقعیت دارد یا خیر.
وی ادامه داد: برخی معتقدند اصلیترین دلیل برای کنار گذاشتن بولتون توسط ترامپ، اختلاف دو طرف بر سر پرونده ونزوئلا و ایران است که به نظرم تا حد زیادی این موضوع درست است. باید توجه داشت که بولتون در مورد ونزوئلا به دنبال آن بود تا بتواند اوضاع را به تفع ایالات متحده مدیریت کند اما او نتوانست از پس این کار بر بیاید. مثال عینی عدم توانایی او در این مورد را باید مهاجرت سه میلیون نفر از شهروندان ونزوئلا به کلمبیا دانست که نشان از عدم طرحریزی و هدایت درست این پرونده دارد. او به این موضوع توجه نکرد که اپوزیسیون ونروئلا از خیابانها و مغازهها خیزش نکرده بلکه رهبر آن رئیس مجلس این کشور بود و در اینجا ما شاهد یک واگرایی سیاستماتیک به رهبری بولتون بودیم. بسیاری از مفسران و ناظران بینالمللی بر این عقیده هستند که بولتون به روند دموکراسی بسیار بسیار نوپای ونزوئلا لطمه زد؛ چراکه او به دنبال مصادره مخالفت ملی با نیکلاس مادورو به نفع خود بود. از این منظر بدیهی است که چرا روسیه و مخالفان آمریکا از تیترِ «دخالت خارجی» علیه واشنگتن و کاخسفید استفاده کردند.
این دیپلمات اسبق کشورمان با بیان اینکه اقدام بولتون در مورد ونزوئلا موجب به حاشیه رفتن خوان گوایدو شد، گفت: مواضع بولتون و نابلدی او در امر هدایت سناریوی ونزوئلا و همچنین مواضع افراطی موجب شد تا خواست عمومی مردم به سناریوی شخصی او تبدیل شود و همین موضوع باعث به بنبست کشیده شدن این روند شد؛ تا جایی که بسیاری از نخبگان و قشر متوسط ونززوئلا به این نتیجه رسیدند که بولتون دلیل شکست آنها در مقابل مادورو است و همین موضوع نام آمریکا در اذهان عمومی ونزوئلا را خراب کرد. این روند در مورد ایران بسیار متفاوت است؛ چراکه از منظر بولتون و ساختار سیاسی آمریکا، ایران تهدیدی برای حیات اسرائیل به حساب میآید. از این منظر رفتار بولتون در دو پرونده ایران و ونزوئلا با یکدیگر متفاوت است اما در هر دوی آنها درونمایههای افراطگرایی سیاسی به خوبی دیده میشود.
مجلسی افزود: سوالی که در اینجا از سوی منتقدان ترامپ در خارج و داخل آمریکا مطرح میشود این است که آیا رئیس جمهوری آمریکا نمیدانست مشاور امنیت ملیاش مورد حمایت بسیاری از گروههای تندوریی است که خواهان براندازی ایران و ونزوئلا هستند؟ آیا ترامپ نمیدانست که تندرویهای بولتون میتواند کار دستش بدهد؟ پاسخ مثبت است؛ ترامپ به خوبی از رابطه بولتون با سازمان مجاهدین خلق اطلاع داشت و به خوبی میدانست که در پرونده ونزوئلا نمیتواند روی بولتون حساب باز کند. لذا این تناقضها به خوبی نشان میدهد کنارهگیری بولتون فعلاً در حد رسانهای دوام دارد و بعید میدانم به زودی شاهد اخراج وی از کابینه ترامپ باشیم. در داخل کشورمان هم عدهای از این موضوع بسار خوشحال هستند اما باید متوجه بود که سیاست در آمریکا دارای پیچیدگیهای پشت پرده است که هر لحظه میتواند تغییر کند و دومینوی تکذیب اخبار به راه بیافتد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بولتون از طیف گردن سُرخها (RED NECK) به شمار میرود. این طیف، به عنوان اقشار متوسط رو به پائین جامعه ایالات متحده به حساب میآیند که در نواحی روستایی زندگی میکنند. عنوان گردن سرخها برآمده از مشاغل روستایی آنها است که زیر نور خورشید به رنگ گداخته در آمدهاند و به شدت نگاه افراطی و انحصاری به مسائل دارند؛ تا جایی که کوکلاس کلانها هم از این جریان خط میگیرند. کسانی که از این جریان برخاستهاند در پائینترین حد تفکر دستراستی قرار دارند و از آنها به عنوان یک چاقوکش سیاسی نام برده میشود و حتی تعصباتشان نشان از کمبود شعور و فرهنگ آنها دارد. بولتون دقیقاً تمام ویژگیها را دارد اما به حدی تبلیغات در مورد ایران و کشوزرهای هدف آمریکا پررنگ است که ضعفهای او آشکار نمیشود. من معتقدم در فضای فعلی، ترامپ به بولتون نیاز دارد و سعی میکند او را کنترل کند. از جهتی دیگر چندی دیگر تنور انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ گرم میشود و پروندههای ترامپ یکی پس از دیگری بر روی میز قرار دارد. از اینرو بولتون با دیدگاههای خود میتواند حمایت لابی یهود و عربستان از ترامپ را تعمیق ببخشد و حتی ممکن است اسرائیل با اعمال فشار بر ترامپ مانع از اخراج او از کابینه شود.